9:52

بانی‌فیلم: در حالی که ویدیوی اعتراضی الناز شاکردوست در واکنش به قرار گرفتن فیلم «بی بدن» در بخش اصلی جشنواره امسال در فضای مجازی دست به دست می‌شد، منتقد خبرگزاری دولت ضمن حمایت از شاکردوست خواستار دلجویی مسئولان جشنواره از این بازیگر شد!
شاکردوست که با حضور در یکی از سینماهای نمایش دهنده «بی بدن» به برخورد مسئولان سازمان سینمایی و دبیر جشنواره به این فیلم معترض بود، اعلام کرد که تمام تریبون‌هایی که او می‌توانست از طریق آنها با مردم ارتباط برقرار کند از او سلب شده است.
فیلم سینمایی «بی بدن» داستان پرونده قتل زنی به نام غزاله توسط مردی به نام آرمان را راویت می‌کند.
به هر حال اعتراض الناز شاکردوست مهم‌ترین حاشیه‌ای بود که در برابر برگزارکنندگان دوره چهل و دوم فجر، چالشی بزرگ قرار داده که طبعا باید پاسخگویی آنها را به همراه داشته باشد.
شاید نگاه دلجویانه نویسنده خبرگزاری دولت به اعتراض الناز شاکردوست از این زاویه بوده و نوعی «تحبیب قلوب» غیرمستقیم مسئولان این دوره جشنواره فجر محسوب شود.
گزارش ایرنا را بخوانید:
اشک‌های دیروز الناز شاکردوست به‌خاطر مسائلی که برای آخرین فیلمش رقم خورده، نمونه خوبی از تعهد یک بازیگر نسبت به اندیشه‌ای است که وی را مجاب به حضور در آن اثر کرده است؛ چنین دیدگاهی باید در میان عموم بازیگران تسری پیدا کرده و مدیریت سینما نیز تاحد ممکن در مسیر تقویت این دغدغه‌مندی گام بردارد.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، یکی از پررنگ‌ترین حواشی روز نخست جشنواره، دردودل‌های الناز شاکردوست با مخاطبان فیلم بی‌بدن در پردیس سینمایی کورش بود.
شاکردوست در صحبتی کوتاه، ضمن تشکر از معدود مدیران دلسوز سینمایی کشور، نسبت به عدم‌راهیابی فیلم بی‌بدن به بخش سودای سیمرغ اعتراضاتی داشت و تصور می‌کرد این اتفاق در نتیجه خصومتی است که جشنواره با سینمای مستقل و اجتماعی دارد.

قطعا شنیدن دردودل‌های توام با بغض و گریه الناز شاکردوست به‌عنوان بازیگری که در ابتدا به‌عنوان مانکن وارد سینما شد و سپس با تعالی اندیشه، مدارج حرفه‌ای‌گری را تا تحسین منتقدان و دریافت سیمرغ بلورین طی کرد، سخت و تاثرانگیز است که سبب می‌شود تا نکاتی را مطرح کنیم.
تمام مراجع نسبت به فیلم بی‌بدن اقرار داشتند که با یک فیلم اجتماعی ملتهبِ خوب مواجه هستیم که در زمان ارائه، تنها ۷۰ درصد فیلم به دفتر جشنواره تحویل داده شد و اگر فیلم کامل بود، احتمال قرار گرفتن اثر در بخش سودای سیمرغ وجود داشتنخستین نکته آن‌که از طریق مراجع مختلف موضوع فیلم بی‌بدن را پیگیری کردیم که همه آن مراجع اقرار داشتند که با یک فیلم اجتماعی ملتهبِ خوب مواجه هستیم که در زمان ارائه، تنها ۷۰ درصد فیلم به دفتر جشنواره تحویل داده شد و اگر فیلم کامل بود، احتمال قرار گرفتن اثر در بخش سودای سیمرغ وجود داشت.
نکته دوم به حضور فیلم‌های اجتماعی در بخش سودای سیمرغ بازمی‌گردد که اگر قرار بود ضدیتی با این گونه وجود داشته باشد، این آثار هم به بخش رقابتی وارد نمی‌شدند. علی‌الخصوص آن‌که اتفاق‌های خوبی که در جشنواره دو سال قبل با فیلم علفزار رقم خورد، سبب می‌شد تا رغبت بسیاری برای تکرار آن خاطرات در جشنواره امسال وجود داشته باشد.
نکته بعدی به تاثیر رسانه‌های زرد در فضای مجازی بازمی‌گردد که از همان نخستین ساعات اعلام اسامی فیلم‌ها، نسبت به برخی آثار ازجمله بی‌بدن، گمانه‌هایی را مطرح کردند که این تصورات، هیچ‌گاه از سوی عوامل و صاحبان آن آثار تائید نشد. این رسانه‌های معدود که عمدتا در قالب فیک‌نیوزها فعالیت دارند، جوی را برای بی‌بدن به وجود آوردند که گویی این فیلم، موی دماغ جشنواره شده است درحالی که تقریبا همه می‌دانند اگر آثاری بخواهند موی دماغ کلیت سینما باشند، از طرق بهتر و کم‌هزینه‌تری جز عدم‌قبول در بخش مسابقه نیز می‌توان با آن برخورد کرد و اساسا زمینه تولید آن فیلم‌ها مهیا نمی‌شود.
شاکردوست را نباید به‌خاطر غائله دیروز، مهره‌ای در مقابل سینما و مدیریت آن و حتی جشنواره دانست؛ بازیگری که مثل تمام علاقمندان، بلیت خرید و در پایان فیلم، به‌صورت خودجوش به روی سن رفت و از آرمان‌ها و امیدهایش گفتاین افراد و تفکرات، با هدف ضربه زدن به جشنواره، آثاری چون بی‌بدن را طی یک پروسه غیراخلاقی، به سیبلی تبدیل کردند که تنها منافع غیرحرفه‌ای آنها را پوشش دهد وگرنه در این میان، تنها چیزی که برای فیک‌نیوزها مهم نیست، محتوای فیلم و آدم‌های دخیل در روند تولیداتی آن است.
بغض دیروز الناز شاکردوست، بغضی برای آینده سینما بود. او به عنوان بازیگری که در تمام دو دهه اخیر، در تراز بالایی از محبوبیت و شهرت قرار داشته، حالا نگران سینمای اجتماعی است که خاستگاه اولیه او بوده است. شاکردوست را نباید به‌خاطر غائله دیروز، مهره‌ای در مقابل سینما و مدیریت آن و حتی جشنواره دانست؛ بازیگری که مثل تمام علاقمندان، بلیت خرید و در پایان فیلم، به‌صورت خودجوش به روی سن رفت و از آرمان‌ها و امیدهایش گفت.
آن اشک‌ها، به‌خاطر منافع فردی نبود. تمامش به‌خاطر سینما بود و احساسی که به او می‌گفت در حق فیلمی که به آن عرق دارد، ظلم شده است. این دغدغه‌مندی قابل‌تقدیر است و باید تمام‌قد در پیشگاه چنین بازیگرانی که می‌خواهند سینما، مسیر تعالی خود را با شتاب بیشتری طی کند، محترمانه ایستاد، حرفهایشان را شنید و سوءتفاهماتشان را برطرف کرد.
امیدواریم مدیریت سینما و دبیر جشنواره، دلجویی لازم را از شاکردوست به عمل بیاورند و برای دغدغه‌های بازیگری که این سال‌ها، با دقت بیشتری در حال طی‌ طریق در سینماست، احترام قائل شوند. این حرکت بخردانه مدیریت سینما، نقشه فیک‌نیوزها و منتقدان مغرض را نقش بر آب خواهد کرد و این گزاره را بار دیگر برای تمام ما مسجل می‌کند که مدیریت سینما، هوای فعالان دغدغه‌مند خود را دارد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *