16:34

ده‌پهلوان زبان، گویش و لهجه‌ها را به مثابه کدهای ژنتیکی از میراث گذشته خواند و تصریح‌کرد: در ایران فرهنگی همواره زبان فارسی بستری برای ایجاد وحدت ملی بوده است و شاید پیچیدگی تنوع قومی و زبانی این انسجام ملی را در اعصار گذشته قوت بخشیده و باید در کنار حفظ زبان فارسی در حفظ زبان‌ها و گویش‌های محلی بکوشیم.
به گزارش روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، مصطفی ده‌پهلوان رییس پژوهشگاه که در پنجمین همایش ملی «میراث‌زبانی » سخن می‌گفت، با اشاره به حضورش در جلسه‌ سازمان نقشه‌برداری که به منظور قویتر عمل کردن در حوزه اطلس‌های میراث‌فرهنگی یا بانک‌های اطلاعاتی برگزار شد گفت: میراث در خطری داریم که وجوه مختلفی دارد و یکی از آنها میراث زبانی است؛ زبان‌ها و لهجه‌های در خطر که حتما همگان در این جمع این خطر و تهدید را حس و تجربه کرده‌اید مخصوصا با آمدن این چرخه تند انقلاب صنعتی، تکنولوژی و عصر آی‌تی و بحث جهانی شدن که موجب گشته بسیاری از لهجه‌ها را تا به امروز از دست بدهیم.
او در ادامه با نگاهی باستان‌شناسانه به تحلیل این موضوع پرداخت و تصریح‌کرد: زبان، گویش و لهجه‌ها به مثابه کدهای ژنتیکی از میراث گذشته هستند. ما وقتی به یک شهر یا روستایی مراجعه می‌کنیم که نام خاصی دارد پیش خود می‌گوییم این نام حتما یک ریشه، قصه و روایتی دارد که در طول تاریخ بارها تحریف شده و به ما رسیده است. زمانیکه استادی از فهلویات سخن می‌گفت فهمیدم لهجه‌هایی که ما از پیش از اسلام تا به امروز داریم تا چه اندازه می‌تواند سرنخ‌های بزرگی از میراث فراموش شده را برای ما احیاء کند.
ده‌پهلوان با تأکید بر این نکته که در کنار موضوعات و برنامه‌های پژوهشی که باید خیلی تخصصی در این حوزه انجام شوند، باید فکری هم به حال این اسناد زبانی و آواهایی که از گذشته به جای مانده کرد و به درستی آنها را حفظ کنیم افزود: دوستان و همکاران ما در این حوزه خیلی زحمت کشیده‌اند و میراث‌ناملموسی که در این حوزه وجود دارد خیلی ارزشمند است ولی متأسفانه به سرعت برق در حال از دست دادن آنها هستیم.
رییس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، گفت: در یک پروژه میدانی در حوزه کاریز و قنات فعالیت می‌کردم که متوجه شدم تنها مردان کهنسال بالای شصت سال منطقه در این حوزه اطلاعات دارند و زمانیکه به زبان محلی با آنها صحبت می‌شد اطلاعات کاملی را شامل اشعار، ضرب‌المثل، مراسم، آیینها و … در خصوص محل بازگو می‌کردند. اینها اسناد شفاهی ما هستند و پرسش اینجاست که ما تا چه اندازه توانسته‌ایم اینها را حفظ و مستندنگاری کنیم. باید فکری جدی در این حوزه کنیم و این میراث در خطر را که بخشی از آن همان داشته‌های ذهنی و شفاهی پدران و گذشتگان ما را در بر دارند بتوانیم تا حد امکان مستندنگاری و ثبت کنیم که قسمتی از آن نیز همان زبان‌های در معرض در خطر هستند.
او در بخشی دیگر از سخنان‌اش به پروژه‌های نجات‌بخشی طرح‌های عمرانی که در پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری انجام می‌شود اشاره کرد و گفت: تا چه اندازه در اجرای این قبیل پروژه‌ها نظیر سدسازی که باستان‌شناسان در آن‌ها برای بررسی، شناسایی و کاوش محوطه‌های در معرض تهدید ‌بسیج می‌شوند تا در حد امکان اطلاعات لازم را از دل اینها بیرون بکشند به موضوعات مردم‌شناسی و زبان‌شناسی می‌اندیشیم. به عنوان مثال در پروژه سد خرسان سه که در محدوده آن نزدیک به بیست روستا قرار است جابجا شوند و 12 هزار روستایی احتمالا به شهرها مهاجرت کنند و این یعنی یک خطر جدی، تا چه اندازه توانسته‌ایم مدارک و اسناد زبانی این چنین روستا ها را ثبت کنیم آیا پژوهشگران زبان‌شناس و مردم‌شناس ما در این پروژه‌ها حضور داشته‌اند.
رییس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، اظهارکرد: در این روزها باید قدری جدی‌تر به موضوع میراث‌فرهنگی‌مان بیندیشیم که حالا ما برنامه‌های مفصلی در این حوزه داریم. گذشتگان هم فعالیت‌های جدی داشته‌اند و امیدواریم بتوانیم با حضور کارشناسان و اعضای هیأت علمی پژوهشگاه، همکاران دانشگاه و پژوهشگران داوطلب فعالیت‌های موثری انجام دهیم.
ده‌پهلوان افزود: اما آنچه ما امروز در حوزه موضوعات زبانی دچار آن هستیم پان‌هایی است که هر از چند گاهی می‌شنویم که در جامعه وجود دارد. در ایران فرهنگی همواره زبان فارسی بستری برای ایجاد وحدت ملی بوده است و شاید پیچیدگی تنوع قومی و زبانی این انسجام ملی را در اعصار گذشته قوت بخشیده، باید قدری مراقبت کنیم که زبان‌های محلی و لهجه‌ها و گویش‌های محلی را از دست ندهیم و در کنار حفظ زبان فارسی در حفظ زبان‌ها و گویش‌های محلی بکوشیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *