17:47

سرپرست دو فصل بررسی باستان‌شناسی مجموعه کافِرکِلی‌ها (معماری دست‌کند) دره هراز، شهرستان آمل گفت: طی دو فصل بررسی روشمند باستان‌شناسانه در این شهرستان، 29 نقطه جغرافیایی از وجود این دست‌کندها شناسایی و بررسی شد.

به گزارش روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، میثم فلاح سرپرست هیأت باستان‌شناسی در نشست گزارش به‌همکار پژوهشکده باستان‌شناسی به ارائه گزارش دو فصل بررسی باستان‌شناسی مجموعه کافِرکِلی‌ها (معماری دست‌کند) دره هراز، شهرستان آمل (1399 و1401)پرداخت و تصریح‌کرد: کافرکلی‌ها به مجموعه‌ای منفرد و متعدد از معماری دست‌کند کوهستانی البرز مرکزی گفته می‌شود که در دامنه‌های شرقی قله دماوند و در دو طرف شرق و غرب دره هراز شهرستان آمل قرار دارند.
او افزود: طی دو فصل بررسی روشمند باستان‌شناسانه در این شهرستان، 29 نقطه جغرافیایی (از جمله در مناطقی همچون چلاو، لهاش، پنجاب، کهرورد، گزانه، گزنک، انهه، مون، رینه، تینه، فیره، ملار، نیاک، زردبند بایجان، وانا، دره آینه منون و کنار انجام) از وجود این دست‌کندها شناسایی و بررسی شد.
این باستان‌شناس اظهارکرد: هدف اصلی این بررسی‌ها، شناسایی، ثبت و مطالعه این دست‌کندها با اتکاء به پژوهش‌های میدانی و سپس مطالعه فرم، سازمان فضایی، کاربری و زمان ایجاد آثار بوده است، بدین منظور منطقه‌ای به طول تقریبی 70 کیلومتر در امتداد دره هراز از«منطقه چِلاو تا روستای اَسک» مورد بررسی میدانی قرار گرفته است.
فلاح گفت: جمع‌‌بندی و نتیجه پیرامون کارکرد و زمان ساخت این دست‌کندها با پژوهش‌های میدانی، مطابقت‌های ساختاری مشابه در کشور، مطالعه کتاب‌های مرتبط با تاریخ و فرهنگ‌های ادیان باستان، نام واژه‌ها و آئین‌های به جای مانده و بررسی‌های مردم‌شناسی و تاریخ‌پژوهی محلی بدست آمده که به احتمال قریب به یقین با مجموعه‌های آئینی – مذهبی (به منظور نمازگاه، عبادتگاه، چله نشینی، خلوتگاه، زیارتگاه، حجره های آموزش و تعالیم مناسک دینی)، تدفینی (گور سنگی، استودان، گوردخمه و مقبره) و استقرار یا پناهگاه موقت (با رویکرد دیدبانی یا میل راهنما) مواجه هستیم.
سرپرست دو فصل بررسی باستان‌شناسی مجموعه کافِرکِلی‌ها (معماری دست‌کند) دره هراز افزود: شناسایی نقوش کنده بر دیواره داخلی یکی از این مجموعه‌ها با نقش مایه‌های انسانی، طبیعت، ابزار و ادوات جنگی، حیوانی، اسلیمی و هندسی و کتیبه تصویری کنده شده در یک قاب مسطح بر بدنه ورودی یکی دیگر از این دست‌کندها با نقوش مخدوش ولی قابل حدس تیر و کمان و ظروف و … احتمالاً متعلق به دوران ساسانی!، شناسایی گور (قبور) سنگی به سان آنچه در فارس و اهواز معرفی گشته و قربانگاه (مذبح حیوانات) بصورت دست‌کند بر روی سنگی طبیعی و منفرد و دست‌کندهایی به نام های محلی، پَل (کاروانسرا) و نَعش لی (دخمه اموات)، از یک طرف اهمیت و تعدد آثار و از سوی دیگر تنوع فراوان و تفاوت کارکرد و دوران ایجاد دست‌کندها را می‌رساند.
او تصریح‌کرد: مجموعه‌هایی که هر کدام با جایابی و کارکرد، ساختار، پلان و فرم متفاوت و در نقاطی مشابه به یکدیگر متعلق به ادوار مختلف تاریخی (هخامنشی، اشکانی و ساسانی پسا ساسانی- تا میانه اسلام و برخی دیگر تا دوران معاصر) و احتمالاً مرتبط با مهرپرستی و زرتشتی‌گری (حتی با ادامه این باورها در دوران اسلامی) است. این نکته مهم است که برخی از این مجموعه‌ها می‌توانسته در دوره‌های بعد از ایجاد، کارکرد خاص و برخلاف کاربری اصلی خویش داشته باشد و با توجه به شرایط حال، تبدیل به عملکردی متفاوت شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *