10:14

یادداشت/ اسماعیل امینی*

«این جمله را بسیار خوانده‌ایم و شنیده‌ایم: «مشکلات محرومان را کسی می‌تواند حل کند که خودش طعم محرومیت را چشیده باشد.» جملاتی از این دست در نگاه اول منطقی به نظر می‌رسند و به خاطر این‌که مشهور خاص و عام شده‌اند، کمتر کسی است که درباره منطقی بودن آن‌ها تردید کند.
آیا با همین منطق می‌توانیم بگوییم: عوارض و دردهای ناشی از پیری را فقط پزشکی می‌تواند درمان کند که خودش کهن‌سال باشد و درد پیری را تجربه کرده باشد؟
اصلاً پزشک جوان و سالم چه می‌داند که ساییدگی مفصل زانو و نارسایی تنفسی و گوارشی چه رنجی دارد؟ آیا کسی که خودش درد نکشیده، دلش به حال دردمندان می‌سوزد؟
با این منطق مثلا اگر پدر پیری بخواهد به درمان دردهایش بپردازد، لابد باید به یک نفر پیرتر از خودش، مراجعه کند!
این نوع نگاه عوامانه به مسائل انسانی و مشکلات اجتماعی، بر اساس این تصور نادرست است که گویا شناخت مشکلات اجتماعی و اقتصادی، نه بر اساس آمار و مطالعه روشمند بلکه بر اساس تجربه فردی و مشاهدات شخصی است و از آن عجیب‌تر این‌که انگار هر کسی که دردمند و رنج‌کشیده باشد، می‌تواند مشکلات دردمندان را حل کند، بی منت تجربه و تخصص و بی‌زحمت مطالعه و برنامه‌ریزی و مشورت با صاحب‌نظران.
درآمیختن حوزه دانش، منطق و خردورزی با حوزه احساسات، عواطف و هیجانات که در موج‌آفرینی‌های انتخاباتی، تبلیغاتی و رسانه‌ای رواج دارد گاهی به مجامع علمی و مقالات تخصصی سرایت می‌کند چندان که در عنوان مقالات و موضوع رساله‌های دانشگاهی تبعات همان درآمیختگی‌ها را می‌توان دید.
تأثیر این نوع نگاه به مشکلات و چاره‌جویی برای حل آن‌ها را گاهی در رفتار برخی مسئولان می‌توان دید؛ وزیر بیل به دست گرفته و مزرعه را شخم می‌زند، مدیرکل وارد سیلاب شده و دارد برای عبور سیل راه‌گشایی می‌کند و استاندار داس به دست گرفته و گندم درو می‌کند.»
*شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه

منبع:ایسنا

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *