فردین عزیز؛ اگر بودی و بودند…

فروردین 17, 1402,
یادداشت / جمشید پوراحمد کت من در گرو عید گذشته است هنوز به من آخر چه که نوروز سعید است امروز؟ کم می‌دانیم که ثروت عظیم و هنوز ماندگار فردین از اخلاق، مرام و مسلک پهلوانی، جوانمردی و معرفت اوست؛ خصیصه‌هایی که از تشک کشتی آغاز شد و روحیه ورزشکاری و کمال همنشینی او متاثر از همنشینی با اسطوره ...

حافظه‎ جاودانه و زیبای رادیو ایران

تیر 25, 1401,
یادداشت / جمشید پوراحمد اینکه بتوانی ستارگان و بزرگان هنرمند ایران را در یک زمان و مکان ببینی امری محال است؛ اما من در شانزده سالگی در یک روز تابستان در یک صف و پشت درب اتاق محمدحسین داوربخش حسابدار و صندوقدار رادیو ایران..‌. بنان، شهیدی، ایرج، گلپایگانی، عارف، منوچهر، ویگن، مرضیه، دلکش، هایده، پوران، الهه و گوگوش را دیدم! دلیل ...

مردی از جنس باران

آبان 23, 1400,
جمشید پوراحمد نیم قرن گذشت: اما هنوز خراب و کبود آن روز هستم که در حاشیه سینما کاپری واقع در میدان ۲۴ اسفند گفتم: این آشغالی وظیفه نشناس!… که مهدی میثاقیه اجازه نداد حرفم تمام شود! گفت: این مردان شریف و زحمتکش نام‌شان پیک بهداشت است، نه آشغالی. شاید او امروز بیمار و یا اتفاقی برایش افتاده که ...

تقی ظهوری؛ تنها هنرمندی که شهرت را اعدام کرد

فروردین 10, 1400,
جمشید پوراحمد سال ۱۳۵۲ شهریورماه، ده روزی بود که عنوان سرباز فراری را کسب کرده بودم! اوایل مرداد از خیابان شاهپور آن زمان، برای خدمت سربازی به پادگان جلدیان (مرز ایران و ترکیه) اعزام شدم؛ من کاملا راضی و خشنود بودم اما پس از گذشت یک هفته، به دلیل داشته‌هایم به تهران مرجوع شدم! نمی دانم چرا فکر می ...