امروز هوشنگ مرادی کرمانی شمع کیک تولد ۷۷ سالگیاش را فوت میکند. نویسندهای که راوی اشکها و لبخندهای چند نسل از کودکان ایرانی بوده و با داستانهایش بخشی از زندگی اجتماعی مردم سرزمینمان را ثبت و ضبط کرده است.
به گزارش ایرنا، مرادی کرمانی اگرچه داستانهای بسیاری برای مخاطبان بزرگسال نوشته؛ ولی نامش با ادبیات کودک پیوند خورده است. قهرمان چندین داستان او به ویژه در آثار جدیدش بزرگسالان هستند؛ ولی داستانهای کودکانه او بیشتر از بقیه آثارش دیده و شنیده شدهاند.
ردپای کودکی در تار و پود قصههایی که او روایت میکند قابل لمس است. این نویسنده در کودکی روزگار سختی را پشت سر گذاشته و با انواع سختیها دست و پنجه نرم کرده است. او خاطرات این دوران را فراموش نکرده و همواره به صورت ناخودآگاه به آن مقطع زمانی رجوع کرده است. کودک درون مرادی کرمانی در ۷۷ سالگی همچنان کنجکاو و بازیگوش است. داستانهای او از قصههای مجید تا «قاشق چای خوری» همگی روح کودکانهای دارند و به همین دلیل جذاب و پاک و زلال به نظر میرسند.
درباره مرادی کرمانی بسیاری از گفتنیها گفته شده است. همه میدانند که کتابهای او رکورددار بیشترین اقتباس سینمایی در ایران هستند و چندین فیلم ایرانی با تکیه بر داستانهای این نویسنده ساخته شده است.
نیازی به شرح این نکته نیست که مرادی کرمانی یک نویسنده جهانی است و آثارش به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شدهاست.
کار در کارخانه نوشابه سازی برای امرار معاش
«هوشنگ دوم» و «شما که غریبه نیستید» دو کتابی هستند که به ما در مسیر شناخت روحیات و اندیشههای آقای نویسنده کمک میکنند.
در کتاب «هوشنگ دوم» یک روزنامه نگار و محقق روبروی مرادی کرمانی نشسته و با او مصاحبه کرده است. حاصل این مصاحبه یک کتاب حدودا ۵۰۰ صفحه ای شده که همه جزییات زندگی یک نویسنده مطرح به نام «هوشنگ مرادی کرمانی» را شامل می شود. مردی که خودش ده ها جلد کتاب نوشته است، این بار خودش سوژه یک کتاب شده و تصویری تمام نما از فراز و فرودهای شخصی و حرفه ای اش را در مقابل دید مخاطبان قرار داده است. فصل های کتاب «هوشنگ دوم» را می توان به دو بخش کلی دسته بندی کرد. در فصل های ابتدایی خاطرات مرادی کرمانی از زمان کودکی و نوجوانی تا دوره ورودش به دنیای نویسندگی و زمان حال مرور شده است. در فصل های پایانی مصاحبه کننده نظر مرادی کرمانی را درباره موضوعات مختلفی چون سینما، طنز، داستان نویسی و فلسفه زندگی پرسیده است.
ذهن قصه گوی مرادی کرمانی در این کتاب هم به کمک او آمده و جذابیت محتوایی کار را دوچندان کرده است. او حتی وقتی می خواهد درباره مساله ای اظهار نظر کند پیچیده ترین نظریه ها را در قالب یک داستان و یا خاطره برای مخاطب شرح می دهد.
او برای امرار معاش شغل های مختلفی چون کتابفروشی، نانوایی و نوشابهفروشی را تجربه کرده است. در کارخانه نوشابه سازی آن قدر کتاب خوانده است که او را اخراج کرده اند. برخی از خاطرات او آنقدر تلخ است که دل خواننده کتاب را به درد می آورد. مثلا مرادی کرمانی به دوره ای اشاره میکند که در بیمارستان امیر اعلم تهران بستری شده و هیچ کس به ملاقاتش نیامده است. بیمار تخت کناری که ملاقات کننده زیادی داشته کمپوت هایش را می داده تا او بخورد. البته مرادی کرمانی که نمی خواهد دوستدارانش را ناراحت و افسرده کند بلافاصله پل می زند به زمان حال و وضعیت فعلی اش را با آن زمان مقایسه می کند: «این بار که در بیمارستان قلب بستری شدم، آنقدر ملاقاتی داشتم که نمی دانستم چه کار کنم! در و دیوار را پر از گل کرده بودند. از زمین و آسمان ملاقاتی ریخته بود. حتی از تلویزیون آمدند و در بیمارستان فیلم گرفتند».
کتاب گفتگو محور هوشنگ دوم توسط کریم فیضی نوشته شده و انتشارات اطلاعات آن را منتشر کرده است.
شخصی ترین اثر نویسنده
«شما که غریبه نیستید» شخصی ترین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است. او در این کتاب زندگینامه دوران کودکی اش را در قالب داستانی بیان کرده و زوایایی گفته نشده از درون ناآرامش را ترسیم کرده است. البته این کتاب تا زمان نوجوانی نویسنده را شامل می شود. چرا که او بعد از رسیدن به دوران نوجوانی شخصیت اصلی اش یعنی «هوشو» به سرعت از این مقطع عبور و روایت ادامه ماجرا را به زمانی دیگر موکول کرده است. هوشو پسربچه ای است که بعد از به دنیا آمدن مادرش را از دست می دهد. پدرش نیز فردی مجنون بوده و نمی توانسته وظیفه پدری اش را در قبال این کودک اجرا کند. هوشو که کودکی مظلوم و گوشه گیر است به دامان طبیعت می رود و با حیوانات و درختان و ماه و آسمان دوست میشود. تنها تکیه گاه او در این دوران پدربزرگش است که پیرمردی بی سواد است اما اشعار و قصه های زیادی را در حافظه دارد و برای دیگران می خواند. «هوشو» هر جا می رود خرابکاری می کند و به همین خاطر حس می کند که آدم بدیمنی است.
نویسنده در کتاب «قصه های مجید» نیز همین نگاه به شخصیت اصلی را ادامه می دهد. نوعی نگاه ترحم آمیز که مخاطب را وادار می کند برای او دل بسوزاند. شخصیت اصلی به نام مجید آدمی است بسیار بدشانس و بی پناه که دائما در کوچه های بن بست زندگی گیر میافتد.
در کتاب های دوران اول نویسندگی مرادی کرمانی شخصیت های کودک کمابیش در چنین وضعیتی بسر می برند. شخصیت هایی مظلوم و درمانده که دستشان از زمین و آسمان کوتاه است و برای فرار از موقعیتشان راه چاره ای نمی یابند. رد پای این شخصیت ها را در کتاب هایی چون خمره، آب انبار، معصومه، من غزال ترسیدهای هستم، قصه های مجید، بچه های قالیبافخانه، نخل ، چکمه، داستان آن خمره، مشت بر پوست و تنور می توان مشاهده کرد. از داستان پلو خورش به بعد نویسنده وارد دوران تازه ای می شود. دورانی که شخصیتهای کودک از روستا به شهر می آیند و خودشان را با مناسبات زندگی شهری وفق می دهند. در این داستان ها دیگری خبری از کودکان ضعیف و کنش پذیر نیست. چرا که به یکباره کودکان باهوش و آگاه می شوند و حقوق اجتماعی شان را مطالبه می کنند. به عنوان مثال داستان «مربای شیرین» را به یاد آورید که در آن کودکان یک مدرسه از کنار مشکلی چون باز نشدن در شیشه مربا سرسری گذر نمی کنند و دسته جمعی موضوع را به دفتر وزیر می کشانند.
کودکانی که معترض شدند
کتاب «پلوخورش» پر از شخصیت های جستجوگری است که برای بیشتر دانستن و فهمیدن تلاش می کنند. به عنوان مثال داستان «ابراهیم»، درباره دانش آموزان یک مدرسه راهنمایی است که برای بازدید از «باغ پرندگان» به این مکان رفته اند. قهرمان داستان نوجوانی کنجکاو و سمج است که راهنمای آنجا را سوال پیچ می کند.«ابراهیم» می خواهد از هرچه می بیند و می شنود، سردربیاورد و این موضوع، راهنما را کلافه میکند.
در داستان های سری دوم مثل پلو خورش، مهمان مامان، مربای شرین، لبخند انار، مثل ماه شب چهارده، نه ترو نه خشک و ناز بالش نویسنده به دنبال فضاهای مدرن شهری میرود. این گونه است که از مجید و هوشوی «بدیمن» به دختران و پسرانی باهوش، اجتماعی و آگاهی می رسد. بچه هایی که معادلات دنیای بزرگ ترها را به هم می ریزند و با شیطنت هایشان داستان را به پیش میبرند.
نویسنده به خاطر دلبستگی عاطفی که به دنیای کودکان دارد همچون همیشه آن ها را مورد حمایت عاطفی خود قرار می دهد. اما در داستان های سری دوم کودکان لحنی معترض دارند و با اعتماد به نفس بالایشان همه چیز را مورد نقد قرار میدهند.
خداحافظی با «قاشق چای خوری»
مرادی کرمانی پس از انتشار «قاشق چای خوری» داستان جدیدی ننوشته است. مدیر انتشارات معین ناشر آثار مرادی کرمانی در زمان رونمایی از کتاب جدید مرادی کرمانی باعنوان «قاشق چای خوری» در سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، این اثر را کتاب خداحافظی نویسنده با دنیای نویسندگی خواند و از قول وی گفت: این کتاب آخرین کارم است و بعد از آن میخواهم قلم را ببوسم و کنار بگذارم. اگرچه تشنه شنیدن و خواندن قصههای جدید از این نویسنده هستیم؛ ولی باید به انتخاب شخصیاش احترام بگذاریم. او با نوشتههایش دنیای زیبایی را خلق کرده که مرورش برای همه دوستداران فرهنگ و ادبیات فارسی جذاب و ارزشمند است.
بدون دیدگاه