10:48

ایرج کابلی، خط‌شناسی که برای خط زبان فارسی فراخوانی داد و احمد شاملو به آن لبیک گفت.
به گزارش ایسنا، ایرج کابلی، نویسنده، مترجم، خط و زبان‌شناس، وزن‌شناس و شعرپژوه، سال ۱۳۱۷ در خانواده‌ای زرتشتی در کرمان به دنیا آمد، ۲۹ بهمن‌ماه از دنیا رفت. در دبیرستان البرز تحصیل کرد و در دانشگاه معماری خواند. او به زبان‌آموزی بیش ‌از هرچیز علاقه‌مند بود و همین باعث شد تا ترجمه‌هایی از زبان‌های انگلیسی و روسی داشته باشد.
آشنایی و همکاری‌ با احمد شاملو هم ترجمه‌ چند اثر از آنتوان چخوف را در پی داشت که در نشریه‌ آدینه منتشر شد؛ احمد شاملو و ایرج کابلی هم‌زمان ترجمه‌ «دن آرام» را شروع کرده بودند و همین ترجمه باعث آشنایی این دو شد؛ گفته می‌شود ایرج کابلی به خاطر احمد شاملو از ترجمه‌ این اثر دست کشید.
کابلی در سال ۱۳۷۱ مقاله «فراخوان به فارسی‌نویسان و پیش‌نهاد به تاجیکان» در شماره‌ ۷۲ مجله‌ «آدینه» منتشر کرد که به گفته او «وسیله‌یی شد برایِ رساندنِ پیامِ «بی‌فاصله‌نویسی» به فارسی‌نویسان». احمد شاملو نخستین همراه و حامی این فراخوان شد و در نتیجه این فراخوان آغازی شد برای راه‌اندازی شورای بازنگری در شیوه‌ نگارش و خط فارسی.
همچنین وب‌سایت او به نام «فارسی‌خط» راه‌اندازی شد که به صورت تخصصی به خط مخصوصاً خط فارسی می‌پرداخت که البته کابلی از آن به عنوان خطِّ کُمَکی یاد کرده و درباره راه‌اندازه این سایت نوشته است: «پِیوسته ذهنِ من دنبالِ راهی برایِ رسیدن به یک خطّ‌ِ مصوِت‌نویس بوده است.
چندی پیش که موضوعِ خطّ‌ِ فارسی در دومین شماره‌یِ مجله‌یِ فرهنگ امروز مطرح شد، دیدم که میان‌گینِ نظراتِ مطرح‌شده‌یِ صاحب‌نظران درباره‌یِ خطّ، با آن خطّ‌ِ مصوِت‌نویسی که من معتقدام باید، با کم‌ترین تغییر، از دلِ الف‌بایِ کنونی‌ برآید، هم‌خوان است؛ ازهمین‌رو برآن شدم که روشِ پیش‌نهادی‌یِ خود در این باره را با انتشارِ اینتِرنِتی به داوری‌یِ همه‌یِ فارسی‌زبانان در سراسرِ جهان بگذارم.
راه‌اندازی‌یِ سایتِ farsikhat.com به همین منظور است.»

نمونه‌ای از پیشنهاد او برای خط فارسی:

البته خط پیشنهادی او با واکنش‌های متفاوتی همراه بود؛ محمدهادی محمدی، پژوهشگر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در مقاله‌ای با عنوان «ایرج کابلی، امتدادی روشن در تحول خط فارسی برای آموزش کودکان» نوشته است: یکی از سرآمدان تحول خط فارسی برای آموزش به کودکان یا بزرگ‌سالان، یا غیرفارسی زبان‌ها بود. او یکی از آموزش‌گران برجسته و امتداد منطقی تحول خط فارسی از دوره مشروطه تا امروز به شمار می‌رود. ارزش‌های او در این زمینه در دوره زندگی‌اش به درستی شناخته نشد، شاید در آینده نقش او در این‌باره بیش‌تر شناخته شود. به طور مشخص، در چهار دهه گذشته، او بیش از کسان دیگر برای تحول خط فارسی در آموزش کوشید.
در این میان، گروهی اهل اندیشه مانند احمد شاملو در آغاز کار، ارزش نگاه او را در زمینه به‌سازی خط فارسی و چگونگی شیوه نوشتاری آن را درک و از او پشتیبانی کردند. اما آن‌چه مهم است، این که او خود توانست هم نظریه‌اش را در زمینه روش نوشتار خط فارسی برای آموزش بر پایه‌هایی محکم بنا نهد و هم در نهایت توانست خطی ویژه برای ساده‌سازی نوشتار فارسی بیافریند. در این‌که خط ابداعی او در آینده تا کجا بتواند روی همین خط فارسی کنونی که برگرفته از آن است و تنها روش مصوت‌سازی هوشمندانه‌ای روی آن انجام شده است، پیش برود، نیاز به زمان دارد و اکنون زود است درباره آن خط سخنی گفته یا ارزیابی شود. شاید نگارش تازه او از خط فارسی جایگاهی برای عموم نداشته باشد، اما نظریه و آفرینش این خط که اصلاح شده خط فارسی کنونی است، به‌ویژه می‌تواند در ساده‌سازی خط فارسی برای نوآموزان کارآمد باشد. نکته‌ای که در آینده باید در یک فضای پربار پژوهشی به دور از بندوبست‌های کوته‌نظرانه کنونی درباره آن‌ها پژوهید و کار کرد.
یا کاربری در سایت «فارسی خط» نوشته است: «به نظر می رسد که این خط در نگارش واژه نامه‌ها و دایره‌المعارف‌ها کاربردهای مفیدی داشته باشد اما آموزش همگانی آن نه تنها پیچیده و پررنج خواهد بود که آسیب‌های فرهنگی چندی نیز درپی دارد ؛تنها اندیشیدن به نابودی هنر زیبای خوشنویسی ایرانی بس است تا از آن پرهیز کنیم.»
یا کاربر دیگری عنوان کرده است: «اگر قرار باشدخط فارسی این‌قدر تغییر کند، بهتر است یک خط دیگر درست کنیم و یا لااقل شکل نوشتاری بعضی از حرف‌ها را تغییر دهیم. در همین نمونه هم باز ایراداتی وجود دارد: موصت «ـُ» و مصوت «و» در این مدل نوشتاری به شدت شبیه هم‌دیگرند، به‌خصوص در نوشته‌های دست‌نویس. حال که این‌قدر تغییر رخ داده، لااقل شکل نوشتاری صامت‌های «ر» و «و» و «د» را هم عوض کنید تا مصوت‌ها مثل بقیه به آن‌ها بچسبند. نکته دیگر اینکه اغلب حروف فارسی شکل پایانی و آغازینشان تفاوت دارد و نشان می‌دهد که کلمه به اتمام رسیده است؛ در انتخاب «ـ» برای نشان دادن مصوت‌ها ممکن است خواننده گیج شود که کلمه تمام شده یا نه. مثلا اگر بخواهیم به این شیوه بنویسیم «خانه از» تقریبا با چنین چیزی رو مواجه می‌شویم: خـنـ ـز» و یا کاربر دیگری آن را کاری ارزنده دانسته که جا افتادن و کاربرد آن را کاری دشوار خوانده است.
کاربر دیگری هم با نقد خط پیشنهادی او گفته «این که حرکتی در این زمینه صورت گرفته جالب است. اما نظر شخصی من همیشه بر کم کردن میزان اِعراب و علائم در زبان فارسی بوده. و همین‌طور احساس می‌کنم که ظاهر و فرم حروف در این خط پیشنهادی بسیار اعراب‌زده و شلوغ و البته در مواردی غریب است. مخصوصا در فرم پیشنهادی‌ای که شامل قرار گرفتن اِعراب بر روی خط کرسی شده است که بیشتر مانند تطویل است و می‌تواند گمراه‌کننده باشد. ایدهٔ حل کردن مشکل دیده نشدنِ مصوت‌ها و ایجاد بدخوانی و بدفهمی در رسم‌الخط فعلی جدی‌ست و باعث از بین رفتن بخشی از زبان و دستور آن شده است، اما به گمانم این راه‌حل مشکل را دو چندان می‌کند. چراکه جوان‌ترها و آنها که همین حالا هم حال و حوصلهٔ نوشتن درستِ کلمات را ندارند و هکسره‌هایشان بیشتر از درست‌نویسی‌شان است، با این همه علائم و اعرال جدید در خط پیشنهادی هیچ میانهٔ خوبی نخواهند داشت و همه را به صورت بدون علامت تایپ خواهند کرد.»
از کتاب‌های ترجمه و تالیف ایرج کابلی به «تاریخ دنیای قدیم اثر کورفکین»، «آن روز می‌رسد اثر میرزا ابراهیم‌اف»، «عملیتِ کنترل فکر اثر والتر باوارد»، «گارد جوان اثر فاده‌یف»، «کشف خزرستان اثر لِف گومی‌لی‌یوف»، «یوگنی اُنه‌گین اثر آلکساندر پوشکین»، «وزن‌شناسی و عروض»، «درست‌نویسی‌ی خطِ فارسی»، «راه نظم‌بندی»، «دستور جامع زبان اوستا» و «سوگ‌نامه اثر آنّا آخماتُوا» می‌توان اشاره کرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *