جورج میلر معتقد است فیلمسازی مانند بازی در NBA است و فیلمساز باید مدام خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.

به گزارش مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، جورج میلر پس از نمایش فیلم «سه هزار سال حسرت» در جشنواره فیلم کن در بخش خارج از مسابقه، در مصاحبه‌ای درباره تجربه‌های اخیرش صحبت کرد.

این فیلمساز استرالیایی که با نمایش جدیدترین فیلمش «سه هزار سال حسرت» در سالن بزرگ لومیر در کن ۲۰۲۲ شاهد تشویق ایستاده حضار به مدت ۶ دقیقه بود، گفت اولین باری بود که فیلمش را با تماشاگران تماشا می‌کرد و این تجربه برایش بسیار تکان‌دهنده بود.

«سه هزار سال حسرت» که اولین فیلم میلر پس از «مد مکس: جاده خشم» در سال ۲۰۱۵ بود با بازی تیلدا سوینتون و ادریس البا ساخته شده و داستان فردی داستان‌شناس را روایت می‌کند که پس از خرید یک بطری قدیمی و آسیب دیده در بازار استانبول، در را به روی یک جن باز می‌کند. او پیشنهاد می‌کند در ازای آزادی جن، سه آرزویش برآورده شود، در حالی که جن سه داستان قدیمی را روایت می‌کند.

میلر این فیلمنامه را با همکاری آگوستا گور از «جن در چشم بلبل» اقتباس کرده که داستانی کوتاه نوشته‌ای.اس. بیات در دهه ۱۹۹۰ است.

میلر چند روز پس از اکران این فیلم در گفت‌وگو با هالیوود ریپورتر گفت: این فیلم یک فیلم استودیویی نبود. فیلمی بود که باید به طور مستقل تامین مالی می‌شد و چیزی نبود که لازم باشد در مقیاس کاری یک استودیوی بزرگ هالیوودی انجام شود.

کارگردان «مد مکس» فیلمسازی را به بازی بسکتبال حرفه‌ای توصیف کرد* شما اولین بار داستان را در دهه ۱۹۹۰ خواندید. از چه زمانی به این نتیجه رسیدید که با اقتباس از آن یک فیلم بسازید؟

زمانی که پیش‌نویس شکل‌یافته آن را در قالب یک فیلمنامه در دست داشتم. چیزی نبود که بگویم باید حتماً آن را بسازم و فوری حقوقش را بخرم. در یک دوره زمانی طولانی تکامل یافت و در همان حال ما در حال نوشتن این فیلمنامه و انجام پروژه‌های دیگر بودیم. بعد زمانی رسید که فیلمنامه‌ای در دست داشتیم که می‌توانستیم به دیگران ارایه کنیم.

دقیقاً پنج سال پیش اینجا در کن تیلدا سوینتون را ملاقات کردم. لحظه فوق‌العاده‌ای بود، اما تا آن لحظه فیلمنامه را کامل نکرده بودیم. اما وقتی تیلدا را ملاقات کردم، فکر کردم، خدای من، او برای این فیلم فوق‌العاده است. یک سال بعد فیلمنامه را برایش فرستادم و وقتی او بله را گفت این سوال مطرح شد که چه کسی می‌تواند نقش جن را بازی کند. فقط یک نفر در ذهنم داشتم: ادریس. هنوز نمی‌توانم به فرد دیگری غیر از ادریس برای بازی در این نقش فکر کنم.

* این اولین فیلم شما پس از «مکس دیوانه: جاده خشم» است. بعد از آن تجربه که محصولی پر از چالش‌های عظیم، درام و درگیری‌های بسیار تبلیغاتی بین شارلیز ترون و تام هاردی بود، رسیدن به «سه هزار سال حسرت» چگونه بود؟

همیشه مشکلی وجود دارد که باید آن را مدیریت کنی. هر فیلمی مسایل خاص خودش را دارد. در مقیاس می‌توانم بگویم هر فیلم مانند یک بازی بسکتبال NBA است. باید برای هر شگفتی آمادگی داشته باشی. نمی‌دانی قرار است توپ به کجا پرتاب شود یا دفاع چه زمانی حمله کند. باید مراقب باشی تا آسیب نبینی و مدام باید خودت را تنظیم کنی و برای بردن بازی چابک بمانی. اما باید بگویم، دیدن این بازیگران در کنار هم تجربه‌ای بسیار بسیار دوست داشتنی بود. آنها بازیگر- فیلمساز هستند به این معنا که واقعاً می‌خواهند بهترین فیلم ساخته شود. از همان ابتدا می‌شد دید که دارند کمک می‌کنند – نه تنها به هم کمک می‌کردند، بلکه به عنوان اعضای فیلمسازی به ما هم کمک می‌کردند.

در اولین صحبتی که با ادریس درباره فیلم داشتم، او گفت دوست دارد فیلم را بازی کند و همه بک استوری‌ها یا فلش بک‌ها را پس از تجربه‌اش برای تیلدا تعریف کند تا بتواند آن را در اختیار داشته باشد. او همچنین گفت نمی‌خواهد صداگذاری را در استودیو ضبط انجام دهد.

می‌خواست داستان‌ها را رو در رو تعریف کند. این واقعاً هوشمندانه بود. منظورم این است که حتی به ذهن من هم خطور نکرده بود و این نشان می‌دهد که او به کل فیلم فکر می‌کرد، نه فقط به خودش. تیلدا هم همینطور. او واقعاً منحصر به فرد است. یک هنرمند و انسان و یکی از عاقل‌ترین افرادی است که تا به حال شناخته‌ام. جای تعجب نیست که وس اندرسون یا دیوید فینچر هر وقت پروژه جدیدی دارند، تا آنجا که ممکن است تیلدا را می‌خواهند.

* آیا با تیلدا بیشتر هم همکاری می‌کنید؟ نقشی برای او در «فیوریوسا» وجود دارد؟

صادقانه بگویم، این اولین چیزی بود که به آن فکر کردم. همانطور که می‌دانید، او در «ساسپیریا» سه نقش بازی کرد که یکی از آنها یک پیرمرد است. بنابراین فکر کردم او بتواند نقش یکی از مردان را در «فیوریوسا» بازی کند؛ اما متأسفانه هیچ نقشی وجود نداشت که او در آنجا بیفتد. به تمام فیلم‌های دیگری که دارم و ایده‌هایی که در ذهنم دارم فکر کرده‌ام تا ببینم او چه چیزی می‌تواند بازی کند. ادریس هم همینطور. باید بگویم، او فوق العاده است. تماشای همکاری آنها برای من بسیار لذت بخش بود. داشتن شخصیت‌ها روی کاغذ و در ذهن شما یک چیز است، و نمایش گذاشتن شخصیت‌ها توسط بازیگران یک چیز دیگر.

* در کار بعدی یعنی «فیوریوسا» [که بلافاصله کار فیلمبراری‌اش پس از جشنواره کن شروع شد] با گروه جدیدی جدای از «جاده خشم» کار می‌کنید؟

ما در این فیلم با افراد زیادی که در «مد مکس: جاده خشم» کار کردند کار کردیم و برای «فیوریوسا» هم همین‌طور خواهد بود. فکر می‌کنم تنها کسی که نداریمش جانی سیل [فیلمبردار] است که در ۸۰ سالگی بازنشسته شد. او برای «جاده خشم» از بازنشستگی بیرون آمد پس از ۱۰ سال پشت دوربین ایستاد و گفت فقط همین یک مورد را کار می‌کنم. او از انجام این کار بسیار خوشحال بود زیرا بیشترش در سیدنی یعنی جایی که زندگی می‌کند، ساخته شد.

هر چه در «جاده خشم» از نظر کار تخصصی انجام شد عالی بود و بزرگ‌ترین اختلال- جدا از اختلاف بین شارلیز و تام – استودیو بود. استودیو در حال آشفتگی بود و کار را نامرتب پیش برد، اما آمادگی و سختگیری دیگران بسیار جدی بود و مانع هرج و مرج شد.

* دوباره در برادران وارنر تغییراتی به وجود آمده و با یک شرکت مادر جدید در دیسکاوری و اخراج‌ها روبه رو شدید. کار با استودیو برای «فیوریوسا» چگونه بوده؟

ما مدت زیادی است که با برادران وارنر روی این موضوع کار می‌کنیم. به شدت در حال پیش بردن مراحل تولید هستیم. بازیگران در بروکن هیل – منطقه‌ای دور افتاده در استرالیا- دارند جمع می‌شوند. همه آنها در حال گذراندن مرحله تمرین با موتور و ماشین هستند. گای نوریس فیلمبرداری می‌کند و ۴۱ سال پس از اولین همکاری در «مدمکس» با هم کار می‌کنیم. آن موقع او ۲۱ ساله و یک بدلکار جوان بود. بلافاصله به سیدنی برمی‌گردم و فیلمبرداری شروع می‌شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *