اکنون دیگر ۸۸ سال دارد. گَرد پیری بر محاسن و چهرهاش نشسته است. خوشصحبت و مهربان و به قول اهل فن، پیرِ موسیقی است. چندان توان راه رفتن ندارد اما این مساله، موجب نشده است که برای بدرقه دوست و یار قدیمی خود به خانه ابدی نرود.
ایسنا گزارش داد: میگویند آنچه که باقی میماند از افراد، معرفت و نام و نشان آنهاست و چه خوش که طی زندگانی آنگونه زیسته باشیم که بعدها همیشه به نیکی از ما یاد شود. بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر رفته و باز هم میروند و با از دست دادن هر کدام داغی بر دل می نشیند؛ اما گاه برخی از آنها در کنار یاد کردن از توانمندی های هنری شان، خصلت های نیکشان نیز زبانزد می شود.
چند روز قبل هم یکی از همین بزرگمنشان موسیقی را از دست دادیم؛ هنرمندی که سالها نی نواخت و صدایی ماندگار از سازش در تاریخ ایران بر جای گذاشت.
حسن ناهید از بزرگان موسیقی ایران و از هم دورهایهای هوشنگ ظریف، عبدالوهاب شهیدی و برنامه «گلها» بود. همان زمان که در قید حیات بود هم به نیکی از او یاد میشد و از جمله هنرمندانی بود که اساتید بزرگ موسیقی همچون فرامرز پایور و حسن کسایی برای او احترام خاصی قائل بودند.
آرام بود و متین؛ حسن ناهید را اگر در جمعی میدید، بیگمان در میانههای آن دورهمیها، برای لحظاتی به گوشهای میرفت و با آرامش و طمأنینه سیگاری از جیبش درمیآورد و دقایقی را در خلوت میگذراند. اگر هم سوالی از او داشتید با لبخندی به لب و بااحترام پاسختان را میداد.
این مرد بزرگ موسیقی دیگر در میان ما نیست و رفتنش عده زیادی از اهالی موسیقی را داغدار کرد، و همین امر موجب شد که بسیاری از دوستان و نزدیکانش برای خداحافظی آخر با او بیایند؛ از جوانترهای موسیقی همچون شاهو عندلیبی گرفته که با کیفی از نی به مراسم تشییع ناهید آمد و در ادای احترام به او دقایقی را نواخت تا میلاد کیایی و محمد اسماعیلی.
شاید کمتر موقعیتی پیش بیاید که بتوانید محمد اسماعیلی که خود دیگر توانی برای راه رفتن ندارد و سن و سالی از او میگذرد را در محافل هنری و موسیقایی ببینید ولی پای معرفت و رفاقت که در میان باشد، دیگر این چیزها مساله نیست؛ بهخصوص اگر قرار باشد به بدرقه رفیقی ۴۰ ساله برویم و برای همیشه با او بدرود بگوییم.
به هر حال این پیر موسیقی ایران(اسماعیلی) هر طور که شده بود خود را به آخرین دیدار و وداع با رفیقش رساند، حتی با واکر و در شرایطی که توان ایستادن برای دقایق طولانی را نداشت، همانطور که بر صندلی تکیه زده بود، لحظاتی را به صحبت درباره ناهید سپری و به نیکی از او یاد کرد.
بدون دیدگاه