سینمای ایران در طول چهار دهه گذشته، نسبت به «انتخابات» بیتفاوت نبوده استو اغلب فیلمسازان با خاستگاههای فکری مختلف و نگاهی منتقدانه سراغ این تجربهسیاسی، رفتهاند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سوژههای سیاسی اساسا ظرفیت ویژهای برای جذبمخاطبان به فیلمهای سینمایی دارند، اما سختی روایت این دست از سوژهها در قالبیک فیلم سینمایی از یک سو و دشواری دریافت مجوزهای ساخت و نمایش برای آنهااز سوی دیگر، باعث شده است تا سینماگران کمتر به سراغ مضامینی از این دستبروند.
به همین دلیل هم طی ۴ دهه گذشته، معمولا «سینمای سیاسی» در زمره گونههایمغفول در سینمای ایران ردهبنده شده است. البته در سالهای اخیر کارگردانانجوانتری بودهاند که ترجیح دادند موانع را پشت سر بگذارند و مسایل سیاسی را سوژهفیلم خود قرار دهند؛ امیرعباس ربیعی، حسین دارابی، رضا زهتابچیان، محمدحسینمهدویان و… از جمله سینماگرانی هستند که هر کدام در آثار خود، سراغ موضوعاتسیاسی پیوندخورده با تاریخ معاصر ایران و عمدتا دهه ۶۰ رفتهاند و آن را تبدیل بهروایتی سینمایی کردهاند.
در میان سوژههای متنوع سیاسی اما یکی از سوژههای جذاب برای روایت در قالب یکفیلم، فرآیند برگزاری انتخابات است. سوژهای که تا به امروز کارگردانان متفاوتی ازطیفهای مختلف فکری و سیاسی در سینمای ایران، دست روی آن گذاشتهاند وتجربههایی را به ثبت رساندهاند.
در این گزارش و بهعنوان نمونه، به بازخوانی ۵ روایت شاخص سینمای ایران از«انتخابات» پرداختهایم.
آقای رییسجمهور/ ابوالقاسم طالبی
پررنگترین خاطره از فیلمهای او به «قلادههای طلا» بازمیگردد، اما این اولین فیلمسیاسی ابوالقاسم طالبی نیست؛ بیشتر و پیشتر از «قلادههای طلا» این «آقایرییسجمهور» بود که برای این کارگردان حاشیهساز شد. فیلمی که در سال ۷۷ و یکسال بعد از انتخابات دوم خردادماه سال ۷۶ ساخته و در سال ۷۹ آماده نمایش شد امااز همان زمان به محاق توقیف رفت تا سرانجام بعد از کشوقوسهای بسیار و پس از ۲۰سال در سال ۹۸ از تلویزیون پخش شد.
اردلان شجاعکاوه و محمدرضا داودنژاد در نمایی از فیلم «آقای رئیسجمهور»
طالبی خودش در مصاحبهای عنوان کرده این فیلم را علیه لیبرالیسم ساخته و بیانکرده بود: «امام وقتی آقای منتظری را برکنار کردند گفتند که شما بعد از من انقلاب رابه دست لیبرالها میسپارید. لیبرالیسم دو روی سکه دارد یکی قماربازها و دیگری همداعش و منافقین و طالبان و…. من به این تفکر اشاره داشتم. تفکر خشنی که میکشندو نابود میکنند و دیگری به اسم آزادی، افراد را زندانی میکنند که نمونه آن را درفرانسه میبینیم. من این فیلم را علیه لیبرالیسم ساختم.»
فیلم «آقای رئیسجمهور» روایتگر زندگی شخصی است که در اندیشه تصاحب کرسیریاستجمهوری است. اثری که عنوان صریحترین فیلم سیاسی با موضوع «جایگاهریاست جمهوری» را میتواند به خود اختصاص دهد. در خلاصه داستان رسمی فیلمآمده است: «مصطفی ریاحی رزمنده سالهای جنگ و روزنامهنگار به دور ازمصلحتگرایی امروز، بهخاطر توطئهای مالی به زندان میافتد و نشریهاش تعطیلمیشود اما با الطاف ظاهری شخصیتی متنفذ از زندان بیرون میآید اما طرز فکر ومقالاتش مورد قبول هیچ یک از جناحهای سیاسی نیست.»
زیر پوست شهر/ رخشان بنیاعتماد
رخشان بنیاعتماد با آنکه به ساخت فیلمهای اجتماعی شناخته میشود اما نسبت بهسوژههای سیاسی و مشخصا انتخابات هم بیتوجه نبوده است. او البته از منظریکاملا اجتماعی، سراغ پدیدهای به نام «انتخابات» رفته است.
بنیاعتماد «زیر پوست شهر» را در سال ۷۹ ساخت که در سال ۸۰ به نمایش درآمد،فیلمی که گرچه میتوان آن را در دسته فیلمهای سیاسی قرار دارد اما باز هم این وجهاجتماعی است که در «زیر پوست شهر» پررنگ است. فیلمی که در بخشهایی بهمساله انتخابات مجلس ششم میپردازد و نکته حائز اهمیتش، طرح سوال درباره«توسعه سیاسی» است اما در سوی دیگر به مساله اختلاف طبقاتی و مشکلاتاقتصادی هم میپردازد.
گلاب آدینه و باران کوثری در نمایی از فیلم «زیر پوست شهر»
«زیر پوست شهر» را میتوان حاصل تحولات سیاسی آن روزها دانست که برخیمنتقدان از آن در همان سالها بهعنوان پختهترین اثر کارنامه رخشان بنیاعتماد یادمیکردند. در خلاصه داستان این اثر با بازی به یادماندنی گلاب آدینه آمده است: «طوبی کارگری میکند تا خرج خانواده را بدهد. هر کدام از چهار فرزند او در دنیایخودشان هستند؛ یکی عشق رفتن به ژاپن را دارد، یکی وارد موضوعات سیاسیانتخابات شده و یکی با شوهرش مشکل دارد. انتخابات مجلس نزدیک است و طوبیامید دارد که اوضاع بهتر شود.»
«زیر پوست شهر» در نهایت بالغ بر یک میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب را به خود جذب کردو توانست فروشی بیش از ۵۰۰ میلیون تومان را تجربه کند تا در جرگه فیلمهای پرفروشو پرمخاطب قرار بگیرد.
اخراجیهای۳/ مسعود دهنمکی
حالا دیگر فیلمها و سریالهای متاخرش، توفیق کارهای ابتدایی او را ندارند تا همچنانموفقیتش به سهگانه «اخراجیها» و به همان سالهای ورود به میدان کارگردانی گرهبخورد. کارگردانی که در آن دوران از وسوسهبرانگیزترین سینماگران برای سرمایهگذارانبه منظور همکاری در ساخت فیلمهای پرمخاطب بهحساب میآمد.
محمدرضا شریفینیا، علی دهکردی و رضا رویگری در نمایی از فیلم «اخراجیها۳»
مسعود دهنمکی گرچه هنوز در اذهان مخاطبان بهعنوان یک کمدیساز باقیمانده امااو یکبار هم موضوع تحولات جامعه بعد از جنگ و انتخابات را در «اخراجیهای۳» دستمایه ساخت اثر کرد. داستان «اخراجیهای۳» در فضای انتخابات میگذرد. شخصیتهای زمان «اخراجیهای ۱و ۲» به زمان حال آمده و حاجی گرینوف شخصیتمتظاهر و سختگیر «اخراجیهای ۱و ۲» با بازی محمدرضا شریفینیا نامزد انتخاباتشده و رقیب او اکبر دباغ با بازی رضا رویگری است. نامزد دیگر این فیلم سیدمرتضی بابازی سیدجواد هاشمی است که نامزد سادهزیستی محسوب میشود که در تقابل با دونامزد دیگر قرار دارد.
مسعود دهنمکی در این فیلم با یادآوری دوقطبیهای انتخاباتی در جامعه سعی کردکنایههایی به مناظرات انتخاباتی هم داشته باشد.
ایرانبرگر/ مسعود جعفریجوزانی
مسعود جعفریجوزانی همین امسال فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» را در ویترینچهلودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشت؛ فیلمی که کیفیت ساختشمنتقدانی به خود دید اما او بیش از هر چیزی با سریال «در چشم باد» در ذهنمخاطبان نقش بسته است.
جعفریجوزانی در سال ۹۳ با اثری متفاوت در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد؛ بافیلمی کمدی و البته انتخاباتی!
مسعود جعفریجوزانی، علی نصیریان و محسن تنابنده در پشتصحنه «ایرانبرگر»
اقبال مخاطبان در همان دوره از جشنواره از «ایران برگر» باعث شد تا راهش برایاکران نوروزی هموار شود؛ همین هم شد. فیلم در بازه نوروز به نمایش درآمد تافروشی قابل توجه بیش از ۵ میلیارد را به خود ببیند.
ویدئوهای فراگیرشده از فضای انتخابات در نقاط مختلف کشور نشان میدهد که امرانتخابات فضای متفاوت نسبت به تهران دارد. این را نوع تبلیغات نامزدها عیان میکند. یکی در میتنیگهای انتخاباتی، جیب خود را میدوزد تا نشان دهد در صورت انتخابش،پاکدستی را پیشه میکند، آن یکی با کاروانی از خودروها به دیدارهای مردمی میرودو… مسعود جعفریجوزانی در روایت «ایران برگر» دست روی همین موضوع گذاشتو برخی مناسبات حاکم بر انتخابات و تبلیغات نامزدها را با زبان کمدی، مورد انتقادقرار داد. «ایران برگر» داستان روستایی را روایت میکند که در آن امراللهخان وفتحاللهخان در انتخابات شورا با هم رقابت میکنند.
مارموز/ کمال تبریزی
کمال تبریزی فیلمساز شناختهشدهای که ساختههای متاخرش عمدتا با شکست درگیشه مواجه میشوند، سال ۹۶ «مارموز» را ساخت، فیلمی که با وجود امید بسیاریکه به آن میرفت، به سرنوشت دیگر فیلمهایش دچار شد تا این بار هم مخاطبانچندانی به تماشایش ننشینند!
حامد بهداد در نمایی از فیلم «مارموز»
آیدین سیارسریع که بیشتر به واسطه طنزهای مطبوعاتیاش شناخته میشد در«مارموز» به عنوان نویسنده فیلمنامه حضور داشت تا عمده مشکلات روایتی فیلم بهاو نسبت داده شود. این فیلم داستان فردی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد راروایت میکند که باوجود سوابق نامناسب، سودای نمایندگی مجلس در سر دارد و دررسیدن به این هدف با اقدامی خودسرانه، ماجراهای این فیلم را رقم میزند.
کمال تبریزی با آنکه تلاش کرده بود ماجرای حضور در کسوت نامزد انتخابات مجلسرا به شکل طنز به تصویر بکشد اما کیفیت فیلم سبب شد تا عدهای آن را تلاشینافرجام برای تکرار تجربه «مارمولک» در کارنامه این فیلمساز توصیف کنند.
بدون دیدگاه