یادداشت / جواد کراچی
آقای محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی خود بالشخصه زحمت کشیده و اقدام به تغییر تابلوی «ورود ممنوع» کرده اند.
همکاران ایشان تابلوی ورود ممنوع را بر ورودی بزرگراهی گذاشته بودند که نه ایشان در ساختنش سهمی داشته و نه در نگهداریش نگهبان خوبی بودهاند.
محمد خزایی و روحالله سهرابی به همان سبک و سیاق سابق در روزهای گذشته با تهدید و گسترش دادن ترس از بیکاری و تا زمانی که جمهوری اسلامی هست به طرف سینما نیایید، خط مشی سینمایی خود را برای فیلمسازان و دستاندرکاران این حرفه چنین ترسیم کرده بودند. اما ناگهان تغییر مسیر داده و رویه دیگری را در پیش گرفته اند.
بحمدالله این زبان شیرین و غنی پارسی ما، پر است از ضرب المثلها و کنایههایی که اگر از منظر روانشناسی بدان نگاه کنیم، آنگاه بیشک میتوانیم بر خود ببالیم که در دامان آن سرزمین بزرگ شدهایم.
از موضوع دور نشوم.
«نه به اون زینب و کلثوم گفتنت، نه به این دایره و تنبک زدنت.»!
جناب آقای خزاعی و جناب آقای سهرابی؛
باور کنید این گفتههای شما از سر استیصال و درماندگی است. اگر باور ندارید فقط کافی است تصور کنید که مثلا خانم مهتاب کرامتی یا نیکی کریمی (با عرض پوزش) و یا دیگر بانوان شاغل که عکس بدون حجاب خود را منتشر کردهاند، در مواقع عادی بدون حجاب باشند. اما برای خوشایند شما و منافع فردی در مقابل دوربین باحجاب مورد تایید و موافقت شما ظاهر بشوند. آیا این شیوه از استدلال، مضحک و مسخره نیست؟
در جای دیگری از سخنانتان فرمودهاید: «همین که یک نفر میگوید من اشتباه کردهام… این پذیرفته است…»
خدایگان من میبینی که بندگانت چگونه به جای تو تصمیم میگیرند؟
و گویا فوران حس قدرت پرستی و منافع فردی چنان عظیم و غیرقابل کنترل هست که توجه خاصی به مفهوم واژهها نمیشود.
ایشان در سخنانشان دو بار از واژه سینمای ملی استفاده کردهاند.
والله که اگر زار محمد «تنگسیر» بود با همان قنداق تفنگش بر سر کسانی میکوبید که سینمای ملی ما را به سینمای دولتی تبدیل کردند و به دست شماها سپردند.
برادر ارجمند، آن کسانی که «بلوچ» و «تنگسیر» و «گوزنها» و «رگبار» و «دایره مینا» و …اینگونه فیلمها را ساختند، دارای شناخت و خرد و دانش بودند تا که توانستند بنای سینمای ملی ایران را در اوج فیلمفارسی سازی مملکتمان بنا کنند و ورق زرینی از دوران پر افتخار تاریخ سینمای ملی را بنام خودشان ثبت کنند.
صلاحیت به کار بردن واژه سینمای ملی نیازمند شعور فرهنگی است و نه شعار فرهنگی.
بدون دیدگاه