آیین قباد در کشورداری این بود که اگر راستی و درستی نباشد، نکبت، دروغ و خشکسالی روی خواهد آورد

13:46

بخشی از کتاب:

از نگاه فردوسی، هیچ انسانِ شریفی به احترامِ روحِ یزدانیِ خود، نباید زیرِ بار ننگِ خلعتِ دیوانِ سیاه دلی برود که می‌خواهند بر دوشِ او جامه‌ی بندگی بیندازند.

بانی‌فیلم: جلد نهم از مجموعه داستان‌های شاهنامه با نامِ «از کی‌قباد تا کی‌کاوس» نوشته محسن دامادی، به تازگی از سوی انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است.
جلد نهم از مجموعه داستان‌های شاهنامه در ادامه کتاب‌های «هفت خان»، «رستم و سهراب»، «زال و رودابه»، «قیام کاوه، سرنگونی ضحاک»، «پسران فریدون»، «روزگار رنج، کین ایرج» نوشته محسن دامادی است که به تارگی منتشر شده.
در بخشی از کتاب «از کی‌قباد تا کی‌کاوس» آمده:
پس از آنکه افراسیابِ تورانی، نوذر شاه ایران را کشت، خود را پادشاه ایران خواند. مردم برای نجات میهن و مبارزه با افراسیاب به زال روی آوردند. به فرمانِ زال پهلوانانِ ایران برای مبارزه با بیگانه هم پیمان و راهی شدند، اما در نزدیکِ اردوگاه دشمن، زال نگذاشت جنگ آغاز شود. فرماندهان شگفت‌زده از زال پرسیدند چرا؟ زال گفت: اگر بر دشمن پیروز شویم و شاهی از پشتِ فریدون بر تخت نباشد، دوباره رشته‌ی کارها از هم خواهد گُسَست.
زال می‌دانست جوانی به نامِ قباد از پشتِ فریدون در البرز کوه پنهان است. رستم راهی شد تا قباد را بیابد. رستم به دشواری از سدِ لشکرِ تورانی گذشت و با او نزدِ زال بازگشت.
بزودی کِی قباد بر تختِ پادشاهی نمادین نشست، تا مبارزه با دشمنِ بیگانه آغاز شود.
آیین قباد در کشورداری این بود که اگر راستی، داد و درستی نباشد، نکبت، دروغ و خشکسالی روی خواهد آورد. به گمانِ قباد، جاه طلبی و میل به قدرت، موجبِ سقوط از مقامِ انسانی است… سرانجام خزانِ عُمرِ کِی قُباد این پادشاه نیکو نهاد رسید. قباد از فرزندش کاوس خواست با داد و دهش پادشاهی کند.
با کِی کاوس روزگاری نو آغاز شد، او که در ابتدای پادشاهی، در جنگ با دیوانِ مازندران شکست خورده و با کمکِ رستم و گذرِ او از هفت خان رهایی یافته بود، تنها در اندیشه انتقام از دیوانِ مازندران بود، پس دوباره جنگی به راه انداخت.
رستم دستان، پهلوانِ ملی ایرانیان، فرستاده‌ی کاوس برای گفت‌وگو با شاه دوالپای مازندران بود. دیوشاه مازندران در اندیشه‌ی فریفتنِ رستمِ قهرمان، خواست خَلعتی بر دوشِ رستم بیندازد و به او پیشکشی بدهد، رستم نپذیرفت.
نَپَذرُفت زو جامه و اسپ و زَر
که نَنگ آمَدَش زان کُلاه و کَمَر
از نگاه فردوسی، هیچ انسانِ شریفی به احترامِ روحِ یزدانیِ خود، نباید زیرِ بار ننگِ خلعتِ دیوانِ سیاه دلی برود که میخواهند بر دوشِ او جامه‌ی بندگی بیندازند.
به گفته‌ی سعدی شیرازی: حتا اگر هُما (پرنده‌ی نیک‌بختی) در روی زمین نباشد، کسی نباید زیرِ سایه ی بوم (جُغد) پناه بگیرد!
کَس نیاید به زیر سایه ی بوم
وَر هُمای از جهان شود مَعدوم
نیکوست فرزندانِ شاعرانِ دانای ایران از داستان های کهن بیاموزند.
نهمین جلد از مجموعه داستان‌های شاهنامه با نامِ از کی‌قباد تا کی‌کاوس نوشته محسن دامادی، هم اینک در بازار کتاب در دسترس علاقمندان به فرهنگ و هنر ایران است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *