رحمت امینی*
ورود به جهان برساخته در فیلم سینمایی شهرک ، ورودی متفاوت است که البته در سینما مسبوق به سابقه است .
این فیلم را می توان در شمار تجربه های سینمایی یا به عبارتی سینمای تجربه قرار داد و با این فرض ، وجود و حضور آن را در بین فیلمهای این دوره از جشنواره که تعدادی از آنها واقعا با نگاه دست و دلبازانه هیات انتخاب به جدول کم تعداد این دوره راه پیدا کرده اند را مغتنم دانست.
قالب کلی این اثر به تعبیر این قلم ذیل موضوع متاسینما قرار می گیرد ؛ اثری که موضوع سینما در آن چه از حیث محتوا وچه شکل فنی ساخت ، مربوط به سینماست.
فیلم با یک رویداد آشنا برای علاقمندان بازی در فیلم آغاز می‌شود: برای یک فیلم سینمایی تست بازیگری گرفته می شود. پسری بسیار مشتاق و علاقمند در این تست قبول می شود و پس از شادمانی بسیار و هنگامی که برای عقد قرارداد به دفتر می رود ، سرانجام رضایتنامه ای را امضا می کند که می بایست سه ماه در قالب یک کاراکتر نمایشی ، در شهرکی تمرین و در واقع زندگی کند و پس از این تمرین به همراه دیگران جلوی دوربین کارگردان برود .
این تمرین زندگی در واقع شروع یک چالش اساسی است که فرد را از دنیای قبلی اش (خانواده ، دوستان و دختری که دوستش دارد و….) به کلی جدا و با هویتی تازه رو برو می سازد : پدر و مادر جدید ، دختری که وارد زندگی اش می شود و …
دنیای نمایشی برای او ابتدا صرفا یک تمرین است اما به تدریج متوجه می شود که مناسبات این شهرک ، از شکل و شمایل تمرین خارج و تبدیل به یک تجربه ی زیسته ی تازه شده است .
در این دنیای برساخته بر اساس بازی و سینما ، پسر جوان گویی یک زندگی واقعی را پی می گیرد.
نکته اینجاست که او با شک (بخوانید شک فلسفی) وارد این دنیای مجازی شده است اما در پایان به دریافت تازه ای از زندگی و البته عشق می رسد. گویی همه ی عوامل و عناصر دست به دست هم داده اند تا اورا با هویت و مفهومی تازه از زندگی روبه رو کنند.
کارگردان شهرک در بعد فنی هم تسلط نسبی خود را به عناصر بصری نشان داده است و در قاب بندی و دکوپاژ هم سربلند بیرون آمده .
فیلمبرداری شهرک هم از نقاط قوت آن محسوب شده و طراحی نور و طراحی صحنه هم بقاعده و در خدمت اثر است.
پلات کلی شهرک هم مزیت های خود را به رخ می کشد . هرچند در دیالوگ نویسی برای چنین اثری که سعی در ایجاز دارد ، در بخش‌هایی بسندگی و وزانت القای مضمون کلی اثر را ندارد و به عبارت دیگر ، نویسنده در جاهایی کم می آورد.
ساعد سهیلی که نقش محوری را بر عهده دارد تمام تلاش خود را می کند تا گم گشتگی حاصل از افتادن در ورطه ی حقیقت و مجاز را نشان دهد و در این مسیر تا حد زیادی توفیق می یابد
و نکته آخر اینکه شاید این فیلم رهر باب میل هر سلیقه ای نباشد اما اجازه بدهید شهرک را دوست داشته باشیم…

*عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *