بانیفیلم: فرش قرمز جشنواره فیلم کن برای «برادران لیلا» در حالی در غیاب جواد نوروزبیگی پهن شد که انتشار برخی از عکسهای این مراسم در فضای مجازی حاشیههای مختلفی را برای این ساخته سعید روستایی رقم زد؛ عکسهایی از نوید محمدزاده که با همسرش در مراسم فرش قرمز حضور داشت!
برخی از تحلیل کارشناسها پیرامون حاضر نبودن جواد نوروزبیگی تهیهکننده این فیلم و دلایل این غیبت میچرخد و برخی دیگر معتقدند این فضاسازی غیرمتعارف در حضور هنرمندان ایرانی در جشنوارههای خارجی، نوعی زمینهسازی برای تحت تاثیر قرار دادن هیات داوران و بالا بردن ضریب احتمال گرفتن جایزه توسط این فیلم است.
این شائبهها در کنار استوری کردن عکس فرهاد اصلانی توسط ترانه علیدوستی و واکنشهای منفی برخی از بازیگران از جمله هنگامه قاضیانی جالب توجه است.
برخی از خبرها در مورد حرفهای سعید روستایی که گفته خوشحال است فیلم «برادران لیلا» را در کنار تماشاگران فهیم فرانسوی و در فستیوال کن میبیند، بر حاشیههای این فیلم به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی افزوده است.
ایسنا در خبری در مورد این فیلم و مراسم فرش قرمز آن نوشت:
اولین نمایش فیلم «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن با برگزاری مراسم فرش قرمز آغاز شد. مراسم فرش قرمز فیلم «برادران لیلا» در بخش اصلی جشنواره کن با حضور سعید روستایی نویسنده و کارگردان در کنار بازیگران این فیلم همچون سعید پورصمیمی، نوید محمدزاده، ترانه علیدوستی، پیمان معادی و همچنین هومن بهمنش (فیلمبردار) و بهرام دهقانی (تدوینگر) عصر 4 خرداد ماه برگزار شد.
سعید روستایی در مصاحبه کوتاهی عنوان کرد که بسیار خوشحالم که در مهمترین جشنواره جهان حضور دارم و امیدوارم واکنشهای خوبی به فیلمم بگیریم.
او درباره اهمیت نمایش فیلم «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن که به موضوع زنان میپردازد، گفت: اهمیت آن از این جهت است که این موضوع به اندازهای که باید در اینجا، مورد توجه قرار میگیرد.
این کارگردان همچنین درباره موفقیت فیلم «متری شیش و نیم» در فرانسه (ساخته قبلی کارگردان) هم گفت: حس بسیار خوبی است، چرا که اگر «متری شیش و نیم» در فرانسه نمایش داده نمیشد و راه را باز نمیکرد شاید فیلم جدیدمان امسال در کن نبود. به طور کلی قرابتی با مردم فرانسه احساس میکنیم و این خیلی خوب است که این قرابت در مسائل فرهنگی بیشتر هم است.
در خلاصه داستان منتشر شده از فیلم «برادران لیلا» آمده است: لیلا در ۴۰ سالگی تمام زندگی خود را صرف مراقبت از پدر و مادر و چهار برادرش کرده است. در کشوری که درگیر تحریمهای اقتصادی بینالمللی است، خانواده دائماً با هم بحث میکنند و زیر بار بدهی خُرد میشوند.لیلا در حالی که برادرانش در تلاش برای گذراندن زندگی خود هستند، نقشهای میکشد تا با راه اندازی یک تجارت خانوادگی آنها را از فقر نجات دهد.
در حالی که آنها به شدت به حمایت مالی نیاز دارند، لیلا متوجه می شود که پدرشان اسماعیل، مخفیانه یک میراث خانوادگی را پنهان کرده است. او این میراث را به عنوان یک پیشنهاد برای تبدیل شدن به پدرسالار جدید قبیله، بالاترین افتخار در سنت ایرانی، نگه داشته است.
این اتفاق باعث هرج و مرج در خانوادهای میشود که از پیش نیز شکننده بود. با بدتر شدن وضعیت سلامتی پدر، اقدامات هر یک از اعضای خانواده به تدریج خانواده را یک قدم به سمت انفجار نزدیک میکند.
بدون دیدگاه