بانیفیلم – مسعود داودی
این روزها با افزایش میزان تعجب علاقمندان سینما از تماشای ادعاها و رفتارهای متفاوت برخی هنرمندان که عمر تغییر نظر و برگشت از ادعاهایشان حتی به یک روز هم نمیرسد، تلقی علاقمندان به هنر هفتم را از پایبندی به دیدگاههای این فعالان نسبت به گفتههایشان را به شکل اساسی دچار دستانداز کرده است!
کمتر از سه روز از انتشار ویدیویی شهاب حسینی نگذشته بود که در آن گفته بود که ده سال است در فکر کنارهگیری از سینما و بازیگری بوده است اما در کمال تعجب و در چرخشی رسانهای، در خبری دیگر کل موضوع کنارهگیری از سینما کنار گذاشت!
این بازیگر مورد توجه مدیران دولتی، در نقل قولی ادعای قبلی را پس گرفت. حسینی در دیداری که با محمد خزاعی داشته گفته که از سینما و بازیگری خداحافظی نکرده و منظورش از آن ویدیو و حرفهایش، فقط خودداری از ایفای نقش در فیلمهای حقیرانه بوده و صرفاً از این فیلمها خداحافظی کرده است!
حرفهای شهاب حسینی به نقل از خزاعی چنین است:
«از نقشها و فیلمهای حقیرانه دلزده میشوم و از بازیگری در سینما خداحافظی نکردهام بلکه علاقهای به حضور در پروژههایی که بنا ندارند به درک و فهم مخاطب احترام بگذارند حضور داشته باشم. وداع من با فیلمهای خواهد بود که بیاعتنا به احترام و ارزشهای اجتماعی باعث تنزل مخاطب و افول سینما میشوند.»
با وجود اینکه در این حرفهایی که خزاعی به نقل از شهاب حسینی آورده، هیچ شفافیتی وجود ندارد اما سئوال اصلی این است که این بازیگر منظورش از خداحافظی از بازی در فیلمهای حقیرانه، دقیقا کدام فیلمها بوده است؟!
همه میدانیم شهاب حسینی دست کم در چند سال اخیر بازیگر فیلمهایی بوده که مسلماً به لحاظ موضوعی و ساختاری، در زمره فیلمهای حقیرانه قرار نمیگیرند!
پس دلیل این که گفته بود از دهسال پیش در فکر کنارهگیری از سینما بوده اما در رفتوبرگشتی آشکار این موضوع را تکذیب کرد چیست و اینکه هدف غایی شهاب حسینی از طرح موضع خداحافظیاش از دنیای بازیگری چه بوده؟
آیا باید صرفاً این حرکت او را در دایره یک حرکت تبلیغاتی ارزیابی کرد یا پشت پرده این ادعا و برگشت از آن دیدگاه، قصد و غرض دیگری هم وجود داشته است؟!
به نظر میرسد واقعیت این ماجرای رسانهای شهاب حسینی -البته براساس حدس و گمان- شاید این موضوع بوده باشد که در سالهای اخیر از شهاب حسینی حضور در خور توجهی را ندیدهایم شاید این بیرون ماندن از دایره توجهات و نداشتن موفقیتهای قبلی و امتیاز بازی در فیلمهای مطرح، از مواردی باشد که انتشار ویدیو و سپس تکذیباش را توجیه کند؟!
جای هیچ کتمانی نیست که جایگاه شهاب حسینی در سالهای اخیر، موقعیت خاصی را برای این بازیگر به وجود آورده است؛ او پس از بازی در فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی که جایزه بازیگری فستیوال کن را نصیباش کرد به موفقیت قابل توجهی رسید اما پس از آن دیگر کار شاخص و در خور توجهی را از او ندیدیم.
در مقطعی دیگر حتی کوچ مقطعیاش به آمریکا و ا اعلام راهاندازی شرکت فیلمسازی و ساخت یکی دو فیلم سینمایی در لوکیشنهای محدود آن کشور -راستی اسامی فیلمهایش چه بود(؟!)- به نظر میرسد که شاهد افت کیفی کار شهاب حسینی و آغار روند و سیر نزول کیفی این بازیگر هستیم.
دلیل مدقن این گمانهزنی را میتوان در کمتوجهی رسانهها و اهالی سینما به ویدیوی اعتراضی او و اعلام کنارهگیریاش از سینما دید که برخلاف انتظاری که از یک سوپراستاری مانند شهاب حسینی میرود، خبرش نمود چندانی در رسانهها نداشت؛ تا جایی که حتی هیچ رسانهای حاضر نشد پیرامون خبر خداحافظیاش، پیگیریهایی را در قالب گزارش انجام دهد.
با وجود اینکه شهاب حسینی در ویدیوی منتشر شدهاش به صراحت و قطعیت اعلام کرد از مدتها پیش قصد کنارهگیری از دنیای سینما را دارد، اما این مدعا به فاصله سه روز تغییر کرد و برگشت او از آن حرف و محدود کردن دیدگاه به دایره فیلمهایی که حسینی آنها را «حقیرانه» خوانده، شاید نشان از پاک کردن صورت مسئله توسط این بازیگر باشد.
یک امکان هم این است که او میخواسته از این رهگذر، فرصتی را برای خود بوجود آورد و یک بهرهمندی رسانهای و تبلیغاتی مناسب را نصیب خود کند!
نگاه دوباره به ویدیوی شهاب حسینی و دقت در حرفهایی که او تلاش کرده در قالب ادیبانهای بیان شود، به خوبی نشان میدهد او متوجه تغییر اوضاع و شرایط سینمای ایران شده باشد.
حسینی مسلماً میداند که شرایط عوض شده و در حال حاضر این شرایط برای بسیاری از هنرپیشههای سینما از جمله او دجار دگرگونیهای ناگزیر شده و به شکلی درآمده که با روال فعالیتهای قبلی او، تفاوتهای آشکاری دارد.
همین تفاوتها میتواند کلید درک چرایی انتشار ویدوی توسط شهاب حسینی باشد. همین نشانههاست که راه را نشان میدهد و معیار مناسبی برای فهم شرایط «رفت و برگشت» بازیگری مانند شهاب حسینی را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
پدیرش شرایط تغییر شرایط برای بازیگری مانند شهاب حسینی سخت است؛ بازیگری که پیش از این در مرکز توجه بسیاری از فیلمسازان بود اما شاید در حال حاضر پیشنهادهایی به او میشود که شهاب حسینی آنها را «حقیرانه» مینامد!
به هرحال به نظر میرسد خیلی از ما نیز باید بپذیریم که اوضاع سینمای ایران به طرز حیرتآوری عوض شده است و همین پذیرشها میتواند میزان تعجب از برگشت و تغییر دیدگاهها را کمی توجیه کند!
اما تاسفبار اینجاست که بعضاً سرعت این تغییرات برای شنوده قابل هضم نیست! چنانچه با همین سرعت و همین فرمان پیش برویم هیچ بعید نیست در روزهای آینده شاهد شنیدن خبرهای تازهای از کارگردان «لامینور» باشیم؛ شاید آن زمان نباید از انتشار ویدیوی چهارم از داریوش مهرجویی متعجب شویم؛ ویدیویی که احتمالا این فیلمساز قدیمی، حرفهای ویدیوی سومش را تکذیب کند…!
بدون دیدگاه