ششمین نشست «صدای نمایشنامهنویس» با نمایشنامهخوانی «تلفن همراه مَردِ مُرده» نوشتهی سارا رول، توسط مازیار معاونی، مترجم آن برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران، در آغاز این نشست که شامگاه شنبه دوم دی ماه در سالن جوانمرد عمارت خانهی تئاتر برگزار شد، بهزاد صدیقی، به عنوان دبیر جلسات «صدای نمایشنامهنویس» و سخنگوی هیات مدیرهی کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران نیز توضیحاتی را دربارهی ویژگیهای آثار سارا رول مطرح کرد و در بخشی از سخنان خود گفت: جناب دکتر مازیار معاونی، از مترجمان مجرب تئاتر، نخستین بار سارا رول را با نمایشنامهی «خانهی پاکیزه» به جامعهی نمایشنامهنویسی ایران معرفی کرد. با دیگر ترجمههای آثار این نمایشنامهنویس متوجه شدیم رول به سبک و شیوهی رئالیسم عریان علاقهمند است . او با روایتهای واقعگرایانهاش تلاش میکند واقعیت جامعهی خود را خیلی صریح و عریان تصویر کند. این علاقهمندی نیز در همین نمایشنامهی «تلفن همراه مرد مرده« با اشارهی چندین باره به اداورد هاپر، نقاش واقعگرای آمریکایی، مشهود است.
مازیار معاونی، مترجم این اثر، پس از نمایشنامهخوانی این اثر، دربارهی آشنایی خود با آثار سارا رول، نمایشنامهنویس معاصر آمریکایی گفت: اواخر دههی ۸۰ به دلیل حرفهی اصلیام طبابت، ناچار بودم خارج از تهران زندگی کنم و این مهاجرت اجباری و تسلط نسبی به زبان انگلیسی سبب شد سالهایی که به دلیل سربازی و مشغلههای دیگر از صحنهی تئاتر دور بودم، با ترجمه نمایشنامه، ارتباطم را با این هنر حفظ کنم.
این مترجم که شاگرد زندهیاد مهین اسکویی و عضو گروه تئاتر «آناهیتا» بوده است، در بخش دیگری از این نشست، دربارهی گرایش نمایشنامهنویسان آمریکایی به رئالیسم توضیح داد: زمانی به دلیل گرایشهای سیاسی، در تئاتر ما بیشتر آثار روسی یا اروپایی ترجمه و اجرا میشد، ولی امروزه نمایشنامههای مهمی هم در آمریکا نوشته میشود. نمایشنامهنویسان آمریکایی شاید بیشتر به رئالیسم گرایش دارند و سارا رول هم به عنوان یکی از آنان میکوشد جهان امروز را به قلم بیاورد. همچنانکه در نمایشنامهی حاضر از تلفن همراه به عنوان یکی از مظاهر زندگی مدرن استفاده و مفاهیم فلسفی مورد نظر خود را بیان کرده است. البته در پس این رئالیسم ظاهری، لایههای بسیار پیچیدهای وجود دارد که سبب میشود اجراهای آثار او متنوع شود.
او در ادامه با ابراز تاسف از اینکه بخش مهمی از نمایشنامههای معاصر در کشور ما شناخته شده نیستند، یادآوری کرد: در دوران طبابتم، در حالیکه در درمانگاه مجبور به شیفتهای شبانه بودم، نمایشنامهی «خانهی پاکیزه» را ترجمه کردم. اولین نمایشنامهای بود که سبب آشنایی من با سارا رول شد و در ادامه چهار نمایشنامهی دیگر از او را ترجمه کردم. دوست داشتم برای انتشار آثارش از خودش اجازه بگیرم که موفق نشدم او را پیدا کنم.
این مترجم ادامه داد: یکی از ناراحتیهای من این است که نمایشنامهی «خانهی پاکیزه» به عنوان یکی از آثار درخشان معاصر، در کشور ما حتا نمایشنامهخوانی نشده چه برسد به اجرا. گویا این نمایشنامه فقط در ایران اجرا شده ولی چون عموما نمایشنامههای سارا رول به دلیل برخی از محتواهای خاص، در کشور ما اجازه انتشار پیدا نمیکنند، این مسئله سبب خستگی مترجم میشود و انگیزهی او را برای ترجمه ضعیف میکند. به همین دلیل گرچه علاقهمندم دیگر نمایشنامههای او را هم ترجمه کنم، ولی به این فکر میکنم که گیر و گرفتاریهای ممیزی و صادرنشدن مجوز از سوی وزارت ارشاد، زحمت مترجم را از بین میبرد.
یهزاد صدیقی در پایان این نشست یادآور شد: سارا رول که از جوانی و آغاز دههی سوم زندگی خود به نمایشنامهنویسی به صورت حرفهای و جدی روی آورده است، با انتخاب موضوعات روز جامعهی خود و دغدغههای واقعگرایانه، خود را به عنوان نمایشنامهنویسی منحصر به فرد معرفی میکند. او تا کنون نیز جوایز بزرگ نمایشنامهنویسی و ادبی مثل پولیتزر، تونی و … را به دست آورده است.
بدون دیدگاه