یادداشت
حسین هاشم پور *
در روزهایی که وزیر نفت و دیگر وزارتخانه های متمول دولت از بی پولی می نالند و علنی اعلام میکنند بودجه برای توسعه زیر ساختها تامین نشود فلان چیز و بهمان چیز گران و گرانتر میشود، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلویزیون اعلام کرد: “از نظر من مشکل حوزه فرهنگ، بودجه نیست… معتقدم با بودجه کم هم میتوان خروجی خوب داشت.”
یک:
کافیست وزیر جوان از مشاورانش بخواهد گفتههای هنرمندان در دو سال اخیر را رصد کنند: یکی ساز خود را فروخته، آن یکی شده راننده تاکسی اینترنتی و دیگری توان خرید یک بوم و چند تیوپ رنگ را ندارد تا نقاشی بکشد؛ هنرمندان هیچ زمانی این چنین به خاک سیاه ننشسته بودند.
“سال دو صفر، هنر از صفر” را شب عید ۱۴۰۰ منتشر کردم، کارد به استخوان رسیده بود اما در آستانه انتخابات، متهم به سیاهنمایی شدم! لابد آنها که پشت میز مینشینند عینکی میزنند که خرابی را آبادی میبینند، اما وقتی نهم مرداد ۱۴۰۰ زیر تیتر ” دولت جدید و ویرانه هنر” از فقر رو به گسترش نوشتم صدایی از منتقدین درنیامد.
نوشتم: “ناگفته پیداست در مهلکه فقر عمومی، آنچه قبل از همه از سبد خانوار ایرانی حذف شده فرهنگ و هنر است. سال ۹۹ برای اهل هنر خاطره خوش نداشت، کرونا ته مانده تلاشهای فردی را ناکام گذاشت و پوسته ظاهری شیک و براق هنر را کنار زد تا روشن شود ۸۰ درصد هنرمندان چه قدر فقیرند؛ اکثریت بزرگ شان که از راه آموزش هنر امرار معاش میکردند روزنه کسب درآمدشان به آنلاینهای کم رونق فتاد و با دامنه دار شدن گرانیها و تورم و کوچکتر شدن سفره مردم، این روزنه کور سو شد.
حالا نور به سهم خجالتآور ۶دهم درصدی فرهنگ و هنر ایران از بودجه نفتی سالانه کشور تابیده شده و روشن شده دولتها در تمام این سالها، آهک پای درخت هنر ریخته اند؛ کافیست عدد اختلاسها را با بودجههای دولتها در موسیقی، تجسمی، سینما، نمایش، ادبیات، کتاب… مقایسه کنید تا اگر دوزاری کج مانده، صاف و صوف شود!
سال کرونا زده، پرده ها را بر انداخت تا عیان شود بودجه سالانه دولت برای هنر، نه تنها هیچ کارکردی در خلق گسترده آفرینشهای هنری ندارد، بلکه هیچ نقشی در ترمیم وضعیت معیشتی اهل هنر نیز ایفا نمیکند.
آنچه هنر را زنده میداشت طیفی از طبقه متوسط مردم و بخشهای خصوصی سخاوتمند و روشننگر بود که با کما رفتن اقتصاد و بر هم خوردن همه ترازهای زندگی ، هنر را به ناچار از سبد خویش حذف کردند.”
اکنون در وانفسای آبان ۱۴۰۰ ، وزیر ارشاد نو آمده میگوید بودجه، مشکل فرهنگ و هنر نیست، در حالی که همه جامعه هنری معتقد است وقتی سهم فرهنگ و هنر از کل بودجه کشور به یک درصد هم نمیرسد یعنی آشکارا این بخش برای دولتها اهمیتی ندارد.
دو:
۲۵شهریور ۹۸ در یک ویدئو صریح پرسیدهام: ” چرا پولی که در فوتبال هزینه میشود در هنر خرج نمیشود؟ چرا کل بودجه تئاتر کشور به اندازه دستمزد پنج شش بازیکن فوتبال است؟ وضع باقی هنرها هم به همین ترتیب است؛ جامعه هنری حق دارد بپرسد این همه تبعیض چرا؟ پس چرا انتظار دارید ما با هالیوود رقابت کنیم؟”
واقعن تصور میکردم استراتژی آقای اسماعیلی تاکید و اصرار به تصحیح فرایند بودجهنویسی و فقرزدایی از این عرصه باشد، از این رو با خواندن خبر مزبور شوکه شدم. وزیرهای دستگاههای متمول خواهان سهم بیشتری هستند و وزیر ارشاد، سهم شش دهم درصدی از کل بودجه کشور را نه تنها توهین نمی داند که اصلا مشکل نمیبیند!!
سه:
به گواه یادداشتهای همه این ۲۰ سال کار رسانه ایام به هیچ وجه فکر نمیکنم بودجه دولت برای فرهنگ و هنر معجزهای کند اما وقتی ۱۰۰۰ شهر ایران سینما ندارد، حتی یک سالن تخصصی برای موسیقی نداریم، خیلی از شهرها سالنهای استاندارد تئاتر و یا گالری ندارند و همه بضاعت ما همچنان تالار وحدت، تئاتر شهر، موزههای هنرهای معاصر ۵۰ساله است، چگونه وزیر ارشاد کمبود بودجه فاحش را کم اهمیت جلوه میدهد؟!
به نظرم ایشان باید با چانه زنی مناسب و استفاده از پتانسیل های هنرمندان، ترازهای از دست رفته بودجه وزارت ارشاد را به جای اصلیاش بازگرداند، سپس با نقشه راه چند هزار بار گفته شده کشورهای توسعه یافته یا همین الگوی “هالی یو ” کره جنوبی، بخش خصوصی را با مشوقهای هیجانانگیز به میدان عمل بکشاند.
این ایده که “با بودجه کم هم میتوان خروجی خوب داشت” را ۴۰ و چند سال است دیگر وزاری ارشاد امتحان کردهاند که به این وضعیت فاجعهبار رسیدهایم، دوره پز عالی با جیب خالی گذشته است، هنرمندان دیگر جان ندارند چون نان ندارند.
چهار:
ایشان در این برنامه تلویزیونی نکات مثبتی هم اشاره کردند از جمله:
باید فعالیتهای فرهنگی را به جریانهای مردمی واگذار کنیم، در واقع این نقطه کلیدی دولت جدید است… اولین راهبرد کلان برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرجعیت این وزارتخانه در مدیریت فرهنگی کشور است… در حوزه تخصیص بودجه دچار مشکل هستیم و… این نکات امیدبخش است اما راستش بنیانیترین نکته در این روزگار پول و بودجه است تا این معضل بنیادی ترمیم نشود این ویرانه سامان نمییابد.
*سردبیر ایران آرت
بدون دیدگاه