دوم اردیبهشت ماه زادروز قیصر امینپور است؛ حسین قرایی، نویسنده و فعال فرهنگی به برشماری ویژگیهای “قیصر شعر انقلاب” پرداخته و او را نگین انگشتری در تربیت نوجوانان دهه اول انقلاب میداند.
به گزارش تسنیم، دوم اردیبهشت ماه سالگرد تولد قیصر امینپور، شاعر و نویسنده معاصر است. قیصر را باید یکی از تأثیرگذارترین شاعران در دوره انقلاب اسلامی بدانیم که با انتشار دهها اثر شعری و نثر نقش بهسزایی در اعتلای هنر و ادب انقلاب اسلامی داشت.
حسین قرایی، نویسنده، فعال فرهنگی و معاون فرهنگی دانشگاه صدا و سیما که در چند سال اخیر دبیر نشستهای «شب شاعر» بوده است، به بررسی ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی قیصر امینپور پرداخته است.
قرایی با اشاره به روحیه مردمی قیصر امینپور و تجلی آن در شعرش گفت: قیصر امینپور، روحیه مردمی در شعر خود داشت. به صورت کلی اگر یکی از ویژگیهای شعر بعد از انقلاب را مردمپسند بودن آن بدانید، قیصر این روحیه را در حد عالی در شعر و شخصیت خود داشت. خاطرم هست بعضی وقتها به دیدار ایشان در خیابان شهید مطهری که دفتر سروش نوجوان در آنجا واقع بود میرفتم و کسب تجربه و ادبیات میکردم. یکبار که در این مسیر سوار تاکسی شده بودم، راننده از من پرسید کجا میروی؟ به او گفتم: انتهای خیابان، دفتر سروش نوجوان میروم. از من پرسید: پیش قیصر میروی؟ پاسخ دادم: بله. آن راننده یک کارت به من داد، گفت از دوستان قیصر هستم؛ این کارت را به او بده و بگو که اگر دوست داشت به من زنگ بزند.
وی ادامه داد: چند سال پیش که آقای محدثی خراسانی سردبیر مجله شعر حوزه هنری بود، در یکی از شمارههای این نشریه ویژهنامهای را برای قیصر امینپور به چاپ رساند و در آن عکس قیصر را روی جلد زده بود. به خاطر دارم روزی که این نشریه چاپ شده بود، در دفتر دیگری بودم و دیدم که نظافتچی آنجا آمد و گفت: امروز این نشریه که عکس قیصر را روی جلدش دارد، خریدم. او از ویژگیهای شعری قیصر امینپور اطلاعات زیادی نداشت، اما به دلیل آنکه عکس قیصر روی مجله چاپ شده بود، آن را خریداری کرد. اینها نشان میدهد که او چه قدر مردمی بود.
قرایی تاکید کرد: بنابراین قیصر هم در شعر و هم در منش خود، ساده و بیآلایش بود. اگر امروز میبینیم که او مورد اقبال مخاطبین قرار میگیرد به دلیل تواضع و خاکی بودن اوست. شاید به همین دلیل است که بعضی سرودههای او حالت عرفانی به خود میگیرد. برای مثال ترانه زیبای «خدای عاشقان را با غم عشق آشنا کن» که توسط آقای علیرضا افتخاری هم خوانده شده است را ببینید؛ به نظرم این ترانه از فضای عرفانی قیصر امینپور سرچشمه گرفته است.
این فعال فرهنگی با اشاره به ویژگی دیگر شعری قیصر امینپور گفت: نکته بعدی شاگردپروری اوست. در سالهای حضور او در سروش نوجوان، دوستان زیاد دیگری هم در آنجا کار میکردند اما نگین انگشتری او بود و با اخلاق و منش خود، دفتر سروش نوجوان را تبدیل به پاتوقی برای نوجوانان و جوانان کرده بود. به نظرم سروش نوجوان تبدیل به دانشکدهای شده بود که قیصر در آن برای جوانان و نوجوانان سیاستگذاری فرهنگی میکرد. به عبارت دیگر، کاری که خیلی از دانشکدههای ادبیات و زبان فارسی میتوانستند انجام بدهند اما انجام ندادند، قیصر یک تنه انجام داد و موفق هم بود. امروز میبینیم که خیلی از شاعران جوان کشورمان در همان سروش نوجوان تربیت شدند. شاید بتوانم این تعبیر را به کار ببرم فضایی که قیصر امینپور در آنجا ایجاد کرده بود یک فرهنگسرای جدی برای شعر معاصر بود.
معاون فرهنگی دانشگاه صدا و سیما با تاکید بر نقش مهم قیصر امینپور در شکلگیری شعر انقلاب گفت: ویژگی دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که او نقش کلیدی در شکلگیری شعر انقلاب داشت. با توجه به اینکه انقلاب اسلامی تازه به وقوع پیوسته بود و حوزه هنری به تازگی ایجاد شده بود، قیصر به همراه سیدحسن حسینی بخش مهمی از بار شعر انقلاب را به دوش میکشیدند. قیصر در جلسات شعر حوزه هنری نقد شعر را جدی میگرفت. یکی از نقدهای مفصلی که او در آن سالها نوشت، نقد مفصل بر کتاب معروف آقای نصرالله مردانی است. نقد 100 صفحهای که در نشریه سوره چاپ شد. بنابراین معتقدم که قیصر در نقد شعر نیز بسیار قوی بود و حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
وی نثر قیصر را همانند شعر او چالاک و پویا دانست و گفت: ویژگی دیگر قیصر که خیلیها بدان اشاره نمیکنند، چالاکی او در نثر است. اگر کتابهای او نظیر «بی بال پریدن»، «طوفان در پرانتز» و کتابی که اخیرا از او با عنوان «گفتوگوهای بی گفتوگو و چند یادداشت دیگر» چاپ شده است را بخوانید متوجه میشوید که قیصر در نثر چالاک و پویا است. در عین اینکه با نثری شاعرانه روبهرو هستید، گاهی اوقات میبینید که توجه او به عنوان یک هنرمند انقلابی به موضوعات اطرافش دقیق است. به عبارت دیگر وقتی میبیند که عدهای خلاف اهداف انقلابی عمل میکنند وارد میدان شده و حتی تذکر هنرمندانه میدهد.
قرایی تاکید کرد: برای مثال در روزهایی که عدهای از سودجویان خوراک مردم را احتکار میکردند، بسیار زیبا واکنش نشان میدهد و میگوید: «من کار میکنم تو احتکار میکنی، من بار میکنم، تو انبار میکنی.» در حقیقت با این نثر، خودش را جای کارگری میگذارد که در حال کار کردن است و سختیها را تحمل میکند. بنده معتقدم که قیصر نمونه هنرمند دلسوزی بود که شعر و اندیشهاش را برای پویایی انسان و انسانیت خرج کرد و در این زمینه موفق بود. به عبارت دیگر، سلوک اجتماعی و فرهنگی قیصر امینپور به گونهای است که میتوان او را به عنوان الگو انتخاب کرد و از او بهره برد.
این نویسنده و منتقد ادبی در پایان با اشاره به عدالتطلبی قیصر امینپور گفت: قیصر امینپور، شاعری عدالتطلب نیز بود. وقتی میدید که در جامعهاش برجها سر به فلک میکشند، این موضوع را مورد عتاب قرار میداد. برای مثال در یکی از اشعار خود در کتاب «دستور زبان عشق» چنین واکنش هنرمندانهای را میخوانیم:
زخم میزند به چشم آفتاب
تیغ برج آسمانخراشها
سوخت دست و بال ما از این همه
کاسههای داغتر از آشها
بدون دیدگاه