پوریا گلستانی درباره یکی از دلایل دوری تئاتر امروز ما از مشکلات و دغدغههای جامعه، میگوید: عدهای دور هم جمع میشوند و برچسبی روی خودشان میزنند که «ما تئاتری هستیم»؛ در حالیکه باید رفت در جامعه، دید و زندگی کرد. آسیب این است که خودمان را یک کلونی از تعدادی آدم خاص میکنیم که انگار تافته جدابافتهای از بقیه جامعه هستیم.
«پوریا گلستانی» نویسنده و کارگردان نمایش «او زیباست» در گفتوگو با ایلنا، درباره استقبال از تئاتر در این روزها و به ویژه از این اثر که منجر به تمدیدش هم شده است، خاطرنشان کرد: در این زمینه باید یکسری تشکر داشته باشیم از آدم حسابیهای تئاتر مانند نوید محمدزاده، هوتن شکیبا، اشکان خطیبی و پانتهآ بهرام که آنقدر مهربانانه حمایت کردند؛ هر بار با آنها تماس گرفتیم تا تبلیغ تئاتر ما را در صفحه اینستاگرامی خود بگذارند، این کار را بیمنت انجام دادند و عملاً مانند یک رسانه به کمک هنر اصیل تئاتر آمدند. به طوری که معلوم بود دلشان با تئاتر و بچههای تئاتر است.
گلستانی ادامه داد: من اصلاً فکرش را هم نمیکردم که این اندازه از تئاتر استقبال شود؛ با توجه به اینکه در دو سال گذشته به دلیل کرونا تعداد آثار روی صحنه بسیار کم شده بود، حدس میزدم بازگشت مخاطب به سالن، امری زمانبر باشد اما این طور نبود. و باور کردم که تماشاگر، زحمت و تلاش یک گروه نمایشی را میبیند و اگر اثری را خوب بداند آن را مورد حمایت هم قرار میدهد.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر درباره این اثر نمایشی گفت: «دختری در یک بیمارستان روانی بستری میشود» این شروع کار است و قصه بر اساس آن پیش میرود. فضای ذهنی من اساساً سایکو است به طوری که بعضیها آن را «دارک» هم توصیف کردهاند و آنقدر این را به من گفتهاند که خودم هم باورم شده است؛ آنقدری که تصمیم گرفتهام در کارهای بعدیام کمی خیالپردازی را بیشتر کنم تا مخاطب اذیت نشود! من خیلی دوست دارم که مخاطب را با اثر همراه کنم؛ یعنی اثر جلوتر از مخاطب نباشد که به سوی او داد بزند: «با من بیا». دوست دارم قهرمانم میزان آگاهیاش به اندازه مخاطب باشد. به اعتقاد من، این یکی از راههایی است که مخاطب را جذب یک تئاتر میکند.
گلستانی با بیان اینکه «اساساً تئاتر دستاورد غرب است و به عقیده من، ما آنقدر که باید، نتوانستهایم در این عرصه جولان بدهیم» یادآور شد: من وقتی تئاتری را میبینم تنها از چشم خودم به آن نگاه نمیکنم، بلکه جامعه مخاطب را در نظر میگیرم. متاسفانه آنقدر جریان فرمالیسم بر تئاتر ما توسط یک عده غالب شده که مخاطب دیگر نمیتواند قصه ببیند، نمیتواند قصه بشنود و نمیتواند با شخصیتها همزادپنداری کند. در حالت عادی، کسی که در کشوری مثل ایران به تماشای تئاتر میرود مخاطب خاص محسوب میشود. حالا اگر بخواهیم این مخاطب خاص را خاصتر هم کنیم، فکر میکنم در آخر برسیم به جامعه مخاطب ۴۰۰ – ۵۰۰ نفری از خود تئاتریها که میروند و کار همدیگر را میبینند!
او تصریح کرد: اگر از این وضعیت فرمالیستی فرار نکنیم و کمی قصه و کمی سرگرمی قابل فهمتری را به آثارمان تزریق نکنیم، تئاتر هیچگاه در سبد خرید خانوارها قرار نمیگیرد. اتفاقاً مردم خیلی دوست دارند سرگرم شوند و مصداقش تعداد زیاد تماشاگران تئاتر آزاد است؛ چرا آن تئاتر مخاطب دارد و تئاتر ما نه؟ ایندست از چراها را ما باید به عنوان آدمی که در این عرصه کار میکنیم از خودمان بپرسیم.
این کارگردان تئاتر با تاکید بر اینکه «تنها هدف مخاطب از رفتن به تئاتر آزاد و سرگرم شدن، «خندیدن» نیست» تصریح کرد: باور کنید خنده، تنها یکی از احساسات آدمیزاد است. او دوست دارد گریه کند، بترسد و به وجد بیاید، دوست دارد حسادت کند و متنفر شود، دوست دارد احساسش درگیر شود و وقتی این اتفاق برایش نمیافتد مجبور است قید این تئاتر را بزند، حتی اگر انتخابش این نباشد.
گلستانی ادامه داد: جریان فرمالیسم من را خیلی اذیت میکند و تلاش میکنم در کارهای خودم، قصههایی را روایت و از وضعیتهای دراماتیکی استفاده کنم که قابل فهم باشد و وقتی مخاطب به تماشایش میآید حداقلش این باشد که قصه را متوجه شده و از سالن خارج شود. تلاش میکنم که در همه کارهایم، مخاطب با قصه جلو بیاید؛ حتی اگر نتواند با شیوه کارگردانی من ارتباط برقرار کند.
او با اشاره به اینکه فرمالیسم باعث شده از تراژدیهای زندگی اجتماعی خودمان دور شویم، در پاسخ به این پرسش که به عقیده او، چرا تئاتریهای ما انقدر از مشکلات روز -که شاید حتی خودشان هم درگیرش باشند- دور شدهاند؟ گفت: قطعا این قضیه دلایل مختلفی دارد اما یکی از دلایلش این است که تئاتریها کلونی هستند. یعنی عدهای دور هم جمع میشوند و برچسبی روی خودشان میزنند که «ما تئاتری هستیم»؛ در حالیکه باید رفت در جامعه، دید و زندگی کرد. آسیب این است که خودمان را یک کلونی از تعدادی آدم خاص میکنیم؛ با اینکه واقعاً بچههای تئاتر خوب مطالعه میکنند اما قرار نیست تافته جدا بافتهای از جامعه باشیم. من به جدیت میگویم جزو معدود تئاتریهایی هستم که با دوستان تئاتریام کمترین مراوده را دارم اما وقتی مدتی در این جمعها باشی در یک لوپ باطل میافتی.
نمایشنامهنویس و کارگردان «او زیباست» با بیان اینکه «سوال من این است که چرا «در انتظار گودو» باید در یک کشور جهان سومی که هنوز جریان ابزوردیسم را لمس نکرده اجرا برود؟» گفت: هنوز در این مملکت «کله پوکها»ی نیل سایمون اجرا میشود. در حالی که کلهپوکهای ما نوعش متفاوت است اما کسی به خودش این مجال را نمیدهد که برود در خیابان و ببیندش و زحمت بکشد و بنویسدش و بعد بیاورد به صحنه.
احساس میکنم تعدادی نمایشنامه در جهان باب شده و هر کسی میخواهد تئاتر کار کند سراغ آنها میرود؛ حالا به بچههای تازه وارد تئاتر نمیتوان خرده گرفت چون هنوز خودشان را پیدا نکردهاند اما آنها که میتوانند واقعا جریانسازی کنند، دارند چه میکنند؟
گلستانی خاطرنشان کرد: معتقدم کلونی تئاتریها خودشان را نسبت به جامعهشان، ایزوله کردهاند. اگر در زمان جنگ، من و دوستانم به جای امنی برویم، طبیعتاً از آنچه بیرون اتفاق میافتد هم خبری نخواهم داشت. الان هم خودمان برای خودمان مدام کار میکنیم و حرف میزنیم و نمیتوانیم اتفاقی را رقم بزنیم.
او با طرح این موضوع که «چرا نباید برای یک نمایش خوبی که سلبریتی هم ندارد، بیست هزار تماشاگر به صحنه بیاید؟» یادآور شد: باید بیاید. باید برای قصه تماشاچی بیاید، باید برای انرژی بازیگر، برای درک نویسنده، برای شعور و زیباییشناسی مخاطب، تماشاچی به سالن بیاید. حتی اگر همه جای دنیا هم اینطور باشد که به خاطر دیدن یک چهره، تماشاگر به سالن تئاتر بیاید، مضحک است.
این کارگردان و نمایشنامهنویس تصریح کرد: تئاتر ابتدا باید خودش فرهنگسازی شود؛ بخشی بیایند آموزش دهند که چرا و چگونه باید تئاتر ببینیم و بعد تئاتر بیاید و راجع به مسائل دیگر فرهنگسازی کند. با تئاتر خیلی کارها میتوان کرد؛ به اعتقاد من با تئاتر حتی میتوان انقلاب کرد. اینکه هر شب دویست نفر در سالن من مینشینند و یک ساعت بدون آنکه پلک بزنند به ایده من نگاه میکنند، کم اتفاقی نیست، میتوان با آن، هزاران بذر اندیشه کاشت. نمیخواهم حرفهای شعاری بدهم اما خیلی کارها میتوان با تئاتر کرد. در حالیکه الان کارکرد تئاتر را خود ما از آن گرفتهایم و تنها جنبهای از آن را نگه داشتهایم که پاسخی به نیازهای خود بزرگ پندارانهمان بدهیم و دوست نداریم خودمان را همطراز مخاطب کنیم و بعد سطح هر دو را بالا ببریم.
گلستانی در پایان یادآور شد: دارم کاری را آماده اجرا میکنم به نام «آهو» که داستانِ دختری است که در گاراژی اطراف ورامین زندگی میکند؛ داستانی درباره آدمهای جامعهای که برایم خیلی مهم است و تلاش میکنم به آنها بپردازم و امیدوارم به سمتی برویم که این فاصلهای که تئاتر از مخاطب گرفته، کمتر شود.
نمایش «او زیباست» به نویسندگی و کارگردانی پوریا گلستانی با تمدیدی چند روزه به دلیل استقبال مخاطبان، این روزها در پردیس تئاتر سپند روی صحنه است؛ نمایشی که غزاله روغنی، فرنوش مرواری، علی روزبه، مصطفی سلیمانی، مریم مقدم، رضا قرهگزلی، مهدیه سلیمانی، شبنم شاهسون و فریبا فریدونی بازیگران آن هستند و در خلاصه داستانش چنین آمده:
«دختری در یک بیمارستان روانی بستری شده است و در تلاش برای بیرون رفتن از بیمارستان است.»
بدون دیدگاه