یادداشت / شاهپور محمدی
سینمای هر کشوری را سینماگران آن کشور میسازند، بنابراین اهالی سینما میبایست در اولویت نخست حمایت از طرف مدیریت سینمای کشورها قرار گیرند.
قطعا اگر هنرمندان سینما در جامعهای موجب بی مهری قرار گیرند، آن سینما نیز ره به جایی نخواهد برد.
تمامی قوانین و دستور العمل های صادره در سرتاسر دنیا ابتدا با در نظر گرفتن و حفظ منافع و مصالح حقوقی سینماگران تنظیم و صادر میشوند.
حال که قرار است همه امور و دغدغهمندیها به هنرمند سینما ختم شود، سوال این است که چرا گرفتاریها و نیازمندیهای سینماگران مورد توجه جدی سیاستمداران قرار نمیگیرد؟
چرا در کشور ما اهالی سینما در ردیف آخر توجه تصمیمگیرندگان امور قرار میگیرند؟
به عنوان مثال دولتمردان ما پس از کلی دوندگی و در به دری فلان هنرپیشه قبل از انقلاب به ایشان مجوز فعالیت سینمایی میدهند و آن را کار فاخر و بزرگی برای خود قلمداد میکنند، در حالیکه نمیدانند که همین عدم توجه و کم کاری آنها باعث فرسودگی و بیکاری چندین ساله چنین هنرمندانی شده و مدیران دولتی وظایف خود را در قبال چنین افرادی به نحو احسن انجام ندادهاند.
اینکه منتقدین سینما مدام از امنیت کاری سینماگران بگویند و گوش شنوایی درکار نباشد ایا این به معنی تعطیلی تدبیر و مدیریت در سینمای کشور نیست؟
به نظر میرسد تذکرات جامعه منتقدین از بس تکرار شده، برای مدیران سینمایی ما به یک امر بیهوده و عادی بدل گردیده است.
مدیران سینما کماکان نمیخواهند بدانند که به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی جامعه، سینماگران دچار آسیب جدی شغلی شدهاند.
اما چرا تمهیدات اساسی برای این جمعیت کثیر فرهنگساز کشور در سطح ملی و کلان اندیشیده نمیشود.
مدیران سینمای کشور چرا نمیخواهند بدانند که نبود فضای کاری مناسب و فشار تورمی افسار گسیخته موجود در جامعه بر معیشت و کرایه خانههای هنرمندان اثر فوقالعاده بدی و مخربی گذاشته و کمر سینماگران را شکسته است؟!
چقدر باید گفته شود که اقتصاد این قشر هنرمند فرهنگساز به کل دچار لطمه و اختلال شده و هیچگونه حرکت مثبتی در این زمینه نیز از طرف مدیران دولتی دیده نمیشود.
رقمهای اندکی هم که هراز گاهی از طرف صندوق هنر اختصاص داده میشود، تحقیری بیش نیست.
آیا همه این رفتارها و نادیده گرفتن مسایل و گرفتاریهای اساسی هنرمندان را نمیبایست تعطیلی اندیشه، تدبیر، تصمیم و عمل در حوزه مدیریت فرهنگی کشور قلمداد نمود؟
سینماگران قادر به پرداخت حق بیمه گزاف خود نیستند که مسلما اعلام این موضوع هم امر مهمی نیست!
چقدر باید نوشت و هوار کشید که تخصیص وام های ناچیز به هنرمندان و سینماگران از طریق صندوق هنر آن هم با آن تشریفات زاید اداری یک امر تحقیرآمیز بزرگی برای جامعه هنری محسوب میشود!
چقدر باید گوشزد کنیم که این گونه رفتارها باعث پایین آمدن شان و اعتبار و منزلت و شخصیت هنرمندان کشور میشود!
تورم سرسام آور موجود رمقی برای سینماگران نگذاشته است اما چقدر این موضوع شما آقایان مدیر را به فکر فرو برده و ناراحت ساخته است؟
آقایان مدیر به نظر میرسد چون مرد عمل و حریف حل مشکلات بزرگتر نیستید، خود را صرفا با یک سری مسائل ریز و حاشیهای درگیر ساختهاید تا به خود بقبولانید که در حال انجام کار هستید تا چند صباحی بگذرد و رزومه ای برای خود بسازید و ترک میز کنید.
اگر نگاهتان چنین است نه تنها مدیر واقعی سینمای این کشور نیستید بلکه فرصتهای پیشرفت سینما به واسطه یک مدیر لایق دیگر را نیز از جامعه سینمایی کشور به راحتی سلب نمودهاید که جای تاسف فراوان دارد.
شما چگونه مدیری هستید که حتی برای بازگرداندن مدیریت شبکه نمایش خانگی به سازمان سینمایی کشور که حق سینماگران این مرز و بوم بود، هیچگونه اقدام موثر حقوقی انجام ندادید و به امید جمع کردن امضا ازطرف جامعه سینمایی کشور نشستید.
اگر هم کاری انجام دادید در حد یک نامهنگاری ساده بوده که به فراموشی سپرده شد.
اگر کار بزرگ و مثبتی در این زمینه انجام داده اید لطفا آن را رو کنید تا بدانیم اهل عمل هستید.
اگر حرکت اساسی در این زمینه انجام دادید چرا آنرا رسانهای نکردید تا لااقل جامعه سینمایی کشور را پشتوانه رفتارهای عملگرایانه خود قرار دهید تا اندکی به مدیریت صحیح شما دلگرمتر شوند!
حداقل از زمان تصدی مدیریت سینما یک نمونه از اقدامات بزرگ و مفید خود در حوزه کلان سینما را اعلام کنید تا بدانیم و دلگرم شویم که مرد عمل هستید و مناسب مدیریت سینمای کشور میباشید!
اخیراً یکی از تهیه کنندههای بنام و فرهیخته حوزه سینما به خاطر اختلافات مالی با تلویزیون با بیمهری این نهاد رسانه مواجه گردیدند و از شدت ناراحتی کارشان به عمل و بیمارستان کشیده شد.
در این مدت از دفتر سینمایی شما صرفا با این شخصیت نام آشنا تماس گرفته شد.
آیا یک احوالپرسی ساده از طرف مدیر سینمای کشور کافی بود؟
چرا به وظایف خود آشنا نیستید که سینماگر و کارآفرین یک کشور روی تخت بیمارستان میتواند هزارو یک مشکل در شرایط بیماری و بستری شدن داشته باشند؟
شما بفرمایید چه کسی و کدامین ارگان رسمی کشور در چنین مواقع خاصی حامی سینماگران بوده و میبایست پشت او بایستد و او را حمایت کند؟
آیا درست است که او را تنها بگذارید و صرفا به یک احوالپرسی ساده اکتفا کنید؟
اگر موضوع حمایت از سینماگران از طرف شما تعریف و اجرا میشد نیازی به این بحثها نبود و هنرمندان با یک سری دستورالعملهای حمایتی قانونی میتوانستند به مشکلات این چنینی خود بپردازند.
اما کو و کجاست این حمایتها؟
حوزه سینما آنقدر بیصاحب شده است که مدیران دستگاههای دیگر نیز با مهری با هنرمندان سینما برخورد میکنند. اگر چنین نبود مدیریت نمایش خانگی به راحتی در اختیار نهاد رسانه قرار نمیگرفت.
تهیه کننده سینما که برای تلویزیون نیز محصول فرهنگی تولید میکند به دلیل اینکه نتوانسته مطالبات قانونی خود را از نهاد رسانه دریافت کند دچار عارضه قلبی میشود، در حالیکه اگر فضای تولید و کسب و کار در سینما رونق داشته باشد، کمتر تهیهکنندهای از حوزه سینما حاضر خواهد بود با جاهای دیگری کار کند تا بخواهد چنین بلاها و مصیبتهایی را نیز تحمل کند!
چنین گرفتاریهایی به حوزه مدیریت دولتی ما برمیگردد که نبود یک سازو کار درست حمایتی در حوزه تولیدات سینما باعث سردرگمی تهیه کنندگان سینما میگردد و آنها را مجبور میکند تن به یک سری کارهای ناخواسته در حوزه تولیدات رسانهای بدهند که متاسفانه آخر و عاقبت آن ها نیز هزاران درد جسمی و روحی و گرفتاری خواهد بود.
امید که با این نقد و تذکرات مکرر، مدیران رسانه و سینمای کشور اندکی به خود آمده و به وظایف اصلی خود که همانا حمایت همه جانبه از هنرمندان کشور است، عامل باشند.
بدون دیدگاه