جبار آذین
فیلم جذاب تاریخی، اجتماعی و سیاسی «بهشت تبهکاران» ساخته سینماگر ملی ایران، مسعود جعفریجوزانی هم در دام نگاهها و سیاستهای واپسگرا و انحصاری و نگرانیهای دلواپسان سیاسی و ممنوعیتهای سلیقهای سازمان مستعمل سینمایی قرار گرفت و بعد از یکسال دوندگی جوزانی برای اکران آن، مجوز اکران نگرفت و به جمع فیلمهای با محتوای انتقادی اجتماعی پیوست.
بهشت تبهکاران یک اثر حرفهای و خوش ساخت و با محتوای سینمایی است که گوشهای از تاریخ پهلوی و نهضت ملی شدن نفت و مبارزات ضد رژیم و دادگاهی شدن یکی ازمبارزان در بیدادگاه در آن دوران را روایت میکند و نگرش تحلیلی و عدالتخواهانه آن که در بستر یک داستان پرچالش سیاسی و اجتماعی و عاشقانه بازگو شده، حرفهایی ناگفته از تاریخ معاصر را با مخاطب در میان میگذارد و به نقد مناسبات و بیعدالتیها در دوره پهلوی میپردازد و زد و بندها و پشت و روی فساد در بیدادگاهها را عریان میسازد.
بهشت تبهکاران از امتیازهای فراوان و درجه یک هنری در پژوهش، نگارش فیلمنامه، بازیها و کارگردانی برخوردار است که آن را در کنار برترین آثار سینمایی جوزانی و سینمای ایران جای میدهد، اما به ظاهر عریانگویی و نمایش تبانیهای موجود در بیدادگاهها و اشاره به مصدق و مبارزات نهضت ملی و روابط درباری در فیلم، از عوامل اصلی توقیف آن است.
واقعیت اینکه، فیلم جوزانی، چون بهشتی را که تبهکاران و فاسدان و جانیان در مناسبات غلط اجتماعی و سیاسی زمانه پهلوی برای خود ساخته بودند به نقد و تصویر کشیده، پروانه نمایشاش هنوز صادر نشده است.
اگر او فیلمی درباره انبوه بیعدالتیهای امروز جامعه و به قول رئیس دولت وفاق ملی، ناترازیها و تبهکاران کنونی و حیف و میل کنندگان بیتالمال میساخت معلوم نبود چه سرنوشتی برای او و فیلمش رقم میخورد.
در هرحال توقیف و ممنوع کردن نمایش آثار هنری و سینمایی با روح هنر و هنرمند و حق مسلم مردم برای تماشای آنها مغایر است و غلط بودن این روش و اقدام بارها به اثبات رسیده و شرایطی را فراهم کرده تا این نوع آثار به شکلها و شیوههای دیگر و از جمله در فضای مجازی به نمایش در آیند.
آیا این نوع اقدامهای نامسئولان و نامدیران سینما در جهت فرهنگ سازی است یا فرهنگ سوزی؟
آیا میان برخی عوامل نفوذی در سینما و قاچاقچیان آثار هنری و سینمایی رابطهای وجود دارد؟ آیا صندلینشینان فرهنگ و هنر و سینما خود را قیم مردم میدانند و گمان میکنند چوپان و مردم گوسفند هستند؟
اگر چنین نیست، چرا اجازه نمیدهند که مردم با دیدن فیلمها و سریالها، خود درباره آنها نظر داده و قضاوت کنند؟
با توقیف فرهنگ و هنر و هنرمند و تولیدات هنری و سینمایی، مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مملکت حل نمیشود.
حضرات، سوراخ دعا را گم کردهاند.

بدون دیدگاه