روند تولید و پخش محصولات شبکههای نمایش خانگی نیازمند ضوابط و قواعد اختصاصی مناسب خود است حال آن که در این چند سال که پلتفرمهای «وی او دی» به وجود آمدهاند، بیشتر وقتشان صرف رفع مسائل حاشیهای شده است. مساله اصلی بر سر این است که چه کسی بر آنها نظارت کند؟
به گزارش ایرنا، واکنش جمعی از هنرمندان به اظهارات اخیر «محمدحسن شانهساز زاده» مؤسس شاتل و نایبرئیس هیات مدیره پلتفرم نماوا درخصوص «بیتعهد بودن» هنرمندان و سپس توضیح و عذرخواهی روابط عمومی این مجموعه بار دیگر توجهها را به سمت شبکه نمایش خانگی و مسائل متنوع مرتبط با آن در جامعه جلب کرد.
پس از بحث و نظرها در مورد سیاستها و ضوابط حاکم بر صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی و تبلیغات این پلتفرمها در میان پخش فیلمها، این بار گویا مساله ارتباط میان این پلتفرمها با هنرمندان و بازیگران خبرساز شده است.
پلتفرمهای نمایش خانگی معترضند که عدم هماهنگی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما موجب شده تا نتوانند بینش و گستره صحیحی از تصمیمگیریهای ساترا داشته باشند
جدا از این دست حواشی، صنعت نمایش و ساخت آثار نمایشی در پلتفرمهای نمایش خانگی در کشورمان در حال پیشرفت است. با توجه به چالشهای مختلف این حوزه از مساله قوانین، دستورالعملها و تنظیمگری صوت و تصویر تا نظارت و مسائل اقتصادی مرتبط با پلتفرمهای پخش چون تبلیغات و … اقبال گسترده مخاطبان، این حوزه را بیش از پیش مورد توجه جامعه و مسئولان قرار داده است.
در دوره کرونا پلتفرمهای پخش آنلاین با استفاده از بستر رو به توسعه اینترنت در جهان، فعالیتهای خود را به طور چشمگیری گسترش دادند و توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کردند. در ایران نیز پلتفرمهای پخش فیلم و سریال درسالهای گذشته به طور جدیتری وارد عرصه شدند و توانستند مخاطبان زیادی را جذب کنند.
امکانات و چالشهای پلتفرمهای پخش فیلم و سریال در مقالهای با عنوان «بررسی علل افزایش رویکرد مخاطبان تولیدات فرهنگی و هنری منتشر شده توسط پلتفرمهای نمایش خانگی» به قلم «نوید دهقانی» در بهمن ۱۴۰۲ و در مجله مطالعات میانرشتهای هـنر و عـلوم انسـانی مورد بررسی قرار گرفته است که بخشهایی از آن در پی میآید؛
پیوند «وی او دی»ها با نیاز مخاطب
سامانه و سایتهای پخشکننده آثار فرهنگی و هنری (فیلم و سریال) که با نام VOD (Demand On Video) نیز شناخته میشوند، سامانههایی برای درخواست پخش آنلاین ویدیو هستند. این سامانههای درخواست فیلم را میتوان سیستمهایی به شمار آورد که به کاربران اجازه قانونی تماشای محتواهای صوتی و تصویری را در زمان مشخص میدهد. به این ترتیب، لزومی ندارد که در هنگام پخش سراسری یک برنامه به تماشای آن بنشینند.
سیستمهای VOD تصویری، با استریم کردن محتوا از طریق دستگاههای گیرنده دیجیتال، رسیور، رایانه، لپتاپ یا سایر دستگاهها فرصت مشاهده همزمان آنها و همچنین ضبط روی فلش مموری و دستگاههای ضبط دیجیتال ویدئو را به کاربران میدهند. کاربران میتوانند محتوای مورد نظر خود را با استفاده از پخشکنندههای قابل حمل (فلش مموری یا هارد اکسترنال) نیز دانلود و ذخیره کرده و در زمان فراغت به تماشا بنشینند.
انواع پلتفرمهای پخشکننده فیلمها و سریالها در سراسر دنیا و همچنین ایران طرفداران بسیار زیادی دارند زیرا یک فضای تعاملی با امکانات متعدد را در اختیار مخاطب قرار میدهند. از طرفی، پیشرفت زیرساختهای اینترنت در ایران و همچنین افزایش سرعت دسترسی به اینترنت (همراه یا ثابت) نه تنها موجب محبوبیت سامانه و سایتهای پخشکننده آثار سمعی و بصری در کشورمان شده، بلکه زمینه تبدیل این وبسایتها به اپلیکیشن را نیز فراهم کرده است.
پلتفرمهای پخش آنلاین دارای سه شاخصه ویژه دسترسپذیری ساده، انعطافپذیری و قابلیت برقراری ارتباط هستند. یکی دیگر از شاخصههای پلتفرمهای پخش آنلاین نامی همچون نتفلیکس که تولید و پخش فیلم نیز انجام میدهند، این بود که دست کم آزادی عمل بیشتری برای فیلمسازان مستقل ایجاد کردند.
نگاهی به پلتفرمهای پخش فیلم و سریال ایران
در ایران نیز پلتفرمهایی چون نماوا، فیلیمو، فیلمنت، پلان و … در زمینه پخش فیلم و سریال فعالیت دارند.
فیلمنت و پلان، ۲ وی او دی تأسیس شده توسط موسسه فرهنگی آینه جادو هستند که به کمک اپراتورهای تلفن همراه ایرانسل و همراه اول راهاندازی شدهاند. شبکه نمایش خانگی فیلمنت از سال ۱۳۹۳ شروع به فعالیت کرده و به کاربران دارای اشتراک اجازه میدهد به آثار و محصولات فرهنگی و هنری این سامانه دسترسی داشته باشند.
تسلط انحصاری صداوسیما بر تولیدات صوتی و تصویری از نظر کمیت و کیفیت به ضرر خود تلویزیون تمام میشود و کمبود منابع هم اجازه گسترش دادن کمیت تولیدات نمایشی را نمیدهد
فیلیمو سرویسی است که برای نمایش محتوای ویدئویی بهویژه فیلمها و سریالهای ایرانی فعالیت میکند و از سال ۹۷ به بعد نیز همچون همتایان بینالمللی خود اقدام به تولید سریالهای اختصاصی کرده است. فیلیمو را میتوان جزء موفقترین سرویسهای ارائه شده توسط موسسه فرهنگی و هنری صبا ایده محسوب کرد.
فیلیمو در ابتدای تأسیس، فعالیت خود را به عنوان محصولی از آپارات آغاز کرد. این و بسایت در حقیقت اولین سینمای خانگی آنلاین کشور محسوب میشود که در حال حاضر، به صورت مستقل به فعالیت میپردازد.
شرکت مخابراتی شاتل به پشتوانه سرویسهای اینترنتی خود، خدماتی تحت نام «شاتل لند» را ارائه کرده که در حقیقت، نوعی سرویسهای ارائه محتوا هستند.
نماوا یک سرویس پخش آنلاین فیلم و سریال است که جزء محبوبترین محصولات شاتل لند سابقا با نام «مووی لند» به فعالیت میپرداخت و سپس در فروردین ماه سال ۱۳۹۳ نام برند آن از مووی لند به نماوا تغییر کرد. این پلتفرم در ابتدای امر تنها به مشترکین شاتل سرویس میداد، اما به تدریج مشترکین سایر شرکتهای اینترنتی نیز مشمول خدمات آن شدند.
چالشهای پیشروی شبکههای نمایش خانگی
با گسترش بیشتر مخاطبان پلتفرمهای نمایش خانگی، آنها علاوه بر سینما، با صداوسیما نیز به رقابت میپرداختند؛ وضعیتی که موجب شد برای کنترل بیشتر بر حجم و نحوه تولید آثار آنها نهادی نظارتی با عنوان «ساترا» سعی در کنترل و نظارت بر تولیدات هنری این پلتفرمها به صورت گسترده داشته باشد.
این موضوع موجب شده است تا سرمایهگذاران و مدیران این پلتفرمها از «توقیف» یا «دخالت شدید» این نهاد در فرآیند تولیدات خود، معترض باشند. پلتفرمهای نمایش خانگی معترضند که عدم هماهنگی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران موجب شده تا نتوانند بینش و گستره صحیحی از تصمیمگیریهای ساترا داشته باشند (عدم اشراف به خطوط قرمز واحد نظارت وکنترل بر آثار).
روند تولید و پخش شبکههای نمایش خانگی نیازمند ضوابط و قواعد اختصاصی مناسب خود است که متأسفانه در این چند سال که پلتفرمهای وی او دی به وجود آمدهاند، بیشتر وقتشان صرف رفع مسائل حاشیهای شده است. معضل بر سر این است که چه کسی بر آنها نظارت کند؟ دولت باید نظارت را انجام دهد؟ خارج از دولت نظارت کند؟ یا نظارت فراقوهای صورت گیرد؟ اصل نظارتی که در اصل پذیرفته شده است و قانونی است که باید اجرا شود، ولی یک سری ملزومات را باید متقاضی تولید رعایت کند و طرف دیگر را هم حاکمیت و قانون.
کنترل اخلاقی محتوای آثار و درونمایه شبکه خانگی موضوع دیگری است که نوک پیکان نقد را به سمت ناظران شبکه نمایش خانگی در وزارت ارشاد جهت داده است، گذر از خط قرمزهای عرفی و اخلاقی این سریالها در مقایسه با محدودههای معمول در صدا و سیما و عرف اجتماعی کشور است. از آنجا که محیط فعالیت سینمای کشور به نسبت مدیوم تلویزیون از این جهت بازتر و پرآسیبتر بوده است، به نظر میرسد که با واگذاری نظارت به واحد صداوسیما، کنترل جدیتر و صد البته سلیقهایتر بر محتوای اخلاقی آثار تهیه و پخش شده اعمال شود.
مخاطبان برنامههای تولید و توزیعشده در ویاودیها متوجه شدهاند که خروجی این شبکهها از حیث محتوایی و محدودههای مرسوم تولیدات صداوسیما با خروجی تلویزیون، متفاوت است؛ بنابراین اغلب از اینکه تنوع بیشتری در انتخاب موضوعات، تولیدات، درون مایه و محتوا ایجاد و همچنین سیاستهای بازتری بر این برنامهها حاکم شده است، به عنوان مزیتی نسبی یاد میشود که میتواند توجه مخاطب بالقوه عام را از محتواهای پرآسیب تولیدات شبکههای ماهوارهای به شبکههای داخلی معطوف کند. الحاق کلیات ضوابط و مقررات تولید آثار نمایش خانگی به صداوسیما این امتیاز را تا حدودی سلب خواهد کرد.
تسلط انحصاری صداوسیما بر تولیدات صوتی و تصویری از نظر کمیت و کیفیت به ضرر خود تلویزیون تمام میشود و کمبود منابع هم اجازه گسترش دادن کمیت تولیدات نمایشی را نمیدهد. ایجاد فضای رقابتی میان تولیدات تلویزیون و شبکههای نمایش خانگی که با ورود ویاودیها جان دوباره در آن دمیده شد، در درازمدت به نفع تلویزیون خواهد بود.
به دلیل پخش بدون مجوز برخی شبکههای ماهوارهای و بدون کپی رایت، سریالها و محصولات تولیدی این پلتفرمها در دسترس بسیاری از مخاطبان قرار دارد که همین وضع باید زنگ خطر جدی را برای سیاستگذاران فرهنگی کشور به صدا درآورد
از طرفی، تلویزیون به علت آشنایی دیرینه با مضامین ملموس جامعه، سهل الوصول و در دسترس بودن و هم چنین به علت رایگان بودن استفاده از تولیداتش به هرحال مخاطب خود را خواهد داشت و هنوز هم موفقترین سریالهای ویاودی به اندازه سریالهای معمول تلویزیون دیده نشده و نمیشوند. به نظر میرسد که این رقابت، برای هر دو طرف دست کم در این مرحله، بازی دو سر برد خواهد بود، همچنین واگذاری یا الحاق این رقابت را از بین خواهد برد.
شبکه نمایش خانگی؛ رقیب یا رفیق؟
در حال حاضر، حضور تهیهکنندگان و سرمایهگذاران کارآمد، کارگردانان نامی و مطرح و عوامل تولید حرفهای منجر به تولید و پخش آثار فاخر و ماندگار در شبکه نمایش خانگی شده و در درازمدت توانسته جایگاه خوبی را در میان مخاطبان کسب کند و حریفی جدی و بسیار قدرتمند در مقابل سریالهای بدون محتوا و فاقد ارزش تولیدات شبکههای ماهوارهای باشد.
متاسفانه به دلیل پخش بدون مجوز برخی شبکههای ماهوارهای و بدون رعایت حق مالکیت فکری (کپی رایت)، سریالها و محصولات تولیدی این پلتفرمها نیز در دسترس برخی مخاطبان وجود دارد که همین وضع باید زنگ خطر جدی را برای سیاستگذاران فرهنگی کشور به صدا درآورد، زیرا در کنار پخش برنامههای شبکه نمایش خانگی، سایر تولیدات رسانهای آنها نیز توسط مخاطبان دریافت و دیده خواهد شد و این بار مسئولیت دستاندرکاران عرصه فرهنگی را سنگینتر خواهد کرد.
لازم به ذکر است که به صورت طبیعی، قبل و در حین پخش برنامههای جذاب پلتفرمهای خانگی، تبلیغات نازل محصولات غیرمجاز هم در شبکههای ماهوارهای ارائه میشود که ممکن است باعث ناهنجاریهای فرهنگی در محیط خانوادهها شود. بنابراین کمک به پلتفرمهای اینترنتی نمایش خانگی از سوی سیاستگذاران فرهنگی و هنری بخش دولتی و همچنین رسانه ملی به هر نحو، چه با تولید محتوا یا با کمکهای مالی و ارائه تسهیلات برای توسعه پلتفرمهای نمایش خانگی در بلندمدت نهتنها کمک به رقیب بخش خصوصی نخواهد بود، بلکه با تدبیر، درایت، همدلی و همراهی انواع رسانههای داخلی، میتوان با این امر به نتایج مطلوبی رسید، زیرا امروزه پس از دهههای متوالی تحقیق و نظریهپردازی بزرگان عرصه رسانه و علوم ارتباطات دیگر تردیدی نیست که تلویزیون به کاشت و القای مفاهیم و مضامین در اذهان افکار عمومی مشغول است و اینک کلید اصلی برای توسعه عرصه رسانههای داخلی در دست سیاستگذاران فرهنگی است تا بخش خصوصی این حوزه را نه رقیب، بلکه رفیق و همراه خود بدانند و با همیاری به این بخش، موجب شکوفایی هرچه بیشتر تولیدات و آثار فرهنگی و هنری این مرز و بوم گردد.
پینوشت:
نوید دهقانی، «بررسی علل افزایش رویکرد مخاطبان تولیدات فرهنگی و هنری منتشر شده توسط پلتفرمهای نمایش خانگی»، ماهنامه علمی-تخصصی مطالعات میانرشتهای هـنر و عـلوم انسـانی، سال دوم، شماره پانزدهم، بهمن ۱۴۰۲
بدون دیدگاه