نیاز انسان به ثبت تصویری از خودش با تولد تمدن به وجود آمد و از این رو پرتره بهیکی از قدیمیترین اشکال هنری تبدیل شد. امروزه برخی از این پرترهها پربازدیدترین ومحبوبترین آثار هنری موزههای مشهور جهان محسوب میشوند که سالانه شمارقابلتوجهی از علاقهمندان به هنر را به این مکانهای هنری میکشاند.
به گزارش ایسنا، ما میتوانیم ریشه پرتره را در یونان باستان بیابیم، جایی که مردانمهمی در هنر مجسمهسازی جاودانه شدند. منشاء پرتره نقاشی شده را نیز میتوان درمصر رومی و پرترههای «فیوم» یافت. در اروپای غربی، احترام به تمدن یونانی ـ رومی واهمیت آن جرقه رنسانس را برانگیخت. همچنین منجر به اهمیت پرتره فردی شد. بااین حال، پرتره صرفاً ثبت ظاهر کسی نیست. سوژه باید به طور مشخص قابل شناساییباشد و هنرمند باید هویت فردی مدل خود را به درستی ارائه کند.
در ادامه به معرفی برخی از مهمترین پرترههای دنیای هنر میپردازیم:
«پرتره آرنولفینی»
تابلو نقاشی «پرتره آرنولفینی» مهمترین اثر «ون ایک» است که نمادی از رنسانسشمالی محسوب میشود و بسیاری از ایدهآلهای زیباییشناسی و نوآوریها در نحوهنقاشی کردن آن دوره زمانی را دربرمیگیرد. با این حال صرف نظر از پالت رنگی غنی آن،نکتههای قابل توجه بیشتری درباره این نقاشی وجود دارد. «یان ون ایک» که در سال۱۳۹۰ میلادی در بلژیک کنونی به دنیا آمد، یکی از نقاشان چیرهدست قدیمی نقاشی بارنگ روغن بود و از این سبک برای خلق تابلوهای نقاشی با جزئیات بسیار دقیق استفادهمیکرد.
این تابلو نقاشی تا چندین سال به عنوان «پرتره ازدواج آرنولفینی» شناخته میشود،اما امروزه کارشناسان اطمینان ندارند که این نقاشی لحظهای از مراسم ازدواج را بهتصویر کشیده باشد. فرضیه رایح درباره نقاشی این است که پرترهای از یک تاجرثروتمند که گمان میرود «جیووانی دی نیکولا آرنولفینی» باشد را به همراه همسرشدر یک اتاق بسیار مجلل که نشانگر ثروت آنها اسـت، به تصویر کشیده است.
در نگاه اول، «پرتره آرنولفینی» با توجه به پالت رنگی که برای خلق آن مورد استفادهقرار گرفته است، توجه مخاطب را جلب میکند. در سمت چپ این نقاشی، مرد یک کتسنگین آبی–مشکی با تزیینات خز را به تن کرده است و در سمت راست نقاشی نیزهمسر این مرد لباسی زمردی با آستینهای ظاهرا زبر به تن دارد. به نظر می رسد هریک از لباسها و جواهرات روی بوم می درخشد. «ون ایک» با استفاده از تکنیک«خیس در خیس» به این رنگ عمیق دست یافت که در آن لایههایی از رنگ مرطوب راقبل از خشک شدن لایههای قبلی اضافه کرد. این روش به او اجازه داد تا رنگها را بهطرز ماهرانهای ترکیب کند و یک نمای سه بعدی را روی بوم ایجاد کند. علاوه بر این،هنرمند لایههایی از لعابهای شفاف را بر روی نقاشی اضافه کرد تا نه تنها واقعگراییچهرهها، بلکه مجلل بودن خانه را نیز پررنگتر کند.
بیشتر اشیای این اتاق، همچون لوستر، پارچههای رنگ شده و غذاهای وارداتی، براینشان دادن ثروت بی حد و حصر این زوج به تصویر کشیده شدهاند. در دیوار پشتیاتاق یک آینه محدب است که انعکاس دو نفر در آن دیده میشود. یکی از آنها بهاحتمال زیاد «ون ایک» است. در بالای آینه یک نوشته به زبان لاتین وجود دارد کهمیگوید: «جان ون ایک در سال ۱۴۳۴ اینجا بود». این نوشته حضور هنرمند را در ایننقاشی را تأیید میکند.
«سفیران»
در سال ۱۵۳۳ میلادی، ژان دو دینتویل ( Jean de Dinteville) (سمت چپ)، سفیرفرانسه در انگلستان، به «هانس هلباین پسر» (۱۴۵۷–۱۵۴۳) سفارش خلق این پرترهدونفره را داد. در این پرتره او به همراه دوستش «ژرژ دو سلو» که یک سفیر است بهتصویر کشیده شده است. در این پرتره دو مرد در مقابل پرده سبزی ایستادهاند که بینآنها یک ترکیب طبیعت بیجان روی میز قرار دارد. این نقاشی سرشار از نمادگراییاست. در قفسه بالایی اشیایی داریم که مربوط به نجوم و اندازهگیری زمان هستند،چیزهایی که قلمرو آسمانی را نشان میدهند. در پایین، مواردی داریم که شامل یکعود و یک کتاب سرود است که نشاندهنده قلمرو زمینی است.
در پیشزمینه یک شکل غیرمعمول را میبینیم. اما اگر از زاویهای درست نگاه کنیم،متوجه میشویم که این جمجمه در واقع یک جمجمه انسان است که به عنوان «ممنتوموری»، عبارت هنری و نمادین که یادآور اجتناب ناپذیر بودن مرگ در نقاشی گنجاندهشده است.
«مونالیزا»
«مونالیزا» احتمالا مشهورترین نقاشی جهان است.
تابلو نقاشی رنگ روغن «مونالیزا» از سال ۱۸۰۴ میلادی تاکنون در موزه لوور پاریسنگهداری میشود. سالانه میلیونها نفر برای بازدید از این نقاشی به این موزه میروند وتلاش میکنند با مشهورترین اثر «داوینچی» عکس بگیرند.
گمان میرود این نقاشی که به تصویرگریهای رنسانس از مریم مقدس بسیار شباهتدارد، چهره زنی به نام «لیزا گراردینی»، همسر یک تاجر لباس و ابریشم به نام«فرانسسکو ژوکوندو» را به تصویر کشیده است. به نظر میرسد این نقاشی در اتاقکیبه نام «لوجیا» که دست کم یک دیواره ندارد، خلق شده باشد.
در پشت سر این زن منظرهای محو وجود دارد که با استفاده از روش «اسفوماتو» خلقشده است. از این روش برای ایجاد تصاویری بدون خطوط و مرزهای مشخص، گوییاجسام در میان دود یا مه نشان داده میشوند، استفاده میشود. در این نقاشی، این زندر حالی که دستانش را روی هم گذاشته است به چشمان مخاطب خیره شده و لبخندمحوی نیز بر چهره دارد. البته لبخند خاص این شخصیت مدتها نظر بینندگان را جلبکرده است؛ به نحوی که مخاطبان با تماشای این نقاشی نمیتوانند به آسانی حس وحال این زن و یا قصد نقاش را تشخیص دهند.
نکته مهم دیگر این نقاشی نگاه خیره اوست. برخی با نگاه کردن به این نقاشی احساسمیکنند چشمان او در نقاط مختلف اتاق آنها را دنبال میکند؛ گویی او موجودیتزنده دارد. با این وجود و با اینکه شاید به نظر برسد چشمان این زن مخاطبان را دنبالمیکند، آنچه که به اسم «تاثیر مونالیزا» مشهور شده است در این نقاشی اتفاقنمیافتد. در حقیقت، محققان آلمانی معتقدند چشمان این زن به ۱۵ درجه سمتراست افراد نگاه میکند که بیشتر به گوش افراد نزدیک است تا چشمان آنها.
با توجه به گذشته پر هرج و مرج و شهرت چشمگیر «مونالیزا»، این شاهکار این روزهادر پشت لایهای از شیشه ضدگلوله به نمایش گذاشته میشود.
«ژولیوس دوم»
کلیسا به ویژه پاپ ژولیوس دوم احتمالاً بزرگترین حامی هنر در دوران رنسانس بود. اوبرخی از بزرگترین آثار هنری در هنر غربی، یعنی نقاشیهای دیواری کلیسای سیستین واتاقهای رافائل در واتیکان را سفارش داد.
«رافائل» هنر خلق پرتره پاپ را متحول کرد. در گذشته، پاپها معمولاً در حال زانو زدندر حال دعا به تصویر کشیده میشدند. «ژولیوس دوم» در این نقاشی درحالی بهتصویر کشیده شده است که روی صندلی نشسته و آرام و متفکر به نظر میرسد. پاپهمراه با قدرت معنوی، قدرت سیاسی را نیز در دست داشت و زمانی که این پرترهترسیم شد، پاپ ژولیوس یکی از قدرتمندترین مردان اروپا بود.
گشت شبانه
احتمالا بارها نام این نقاشی را در فهرست مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان دیدهاید. «رامبرانت» به عنوان یکی از برجستهترین استادان قدیم نقاشی مجموعه آثار متنوعیاز خود به جای گذاشته است. با این حال، تابلو نقاشی «گشت شبانه» همچنانمهمترین اثر کارنامه هنری او محسوب میشود.
البته بدون شک، «گشتشبانه» قلب موزه ملی آمستردام است. «گشتشبانه» نه تنهابزرگترین و مهمترین اثر موزه است، بلکه کل مجموعه به معنای واقعی کلمه در اطرافاین نقاشی ساخته شده است و گالری «گشتشبانه» در مرکز ورودی موزه به نام«گالری افتخار» قرار دارد. این نقاشی عظیم و واقعی به دلیل بازی دراماتیک نور وسایهاش و همچنین به این دلیل شهرت دارد که تصویری بدیع از یک گروه در حالحرکت را به جای یک حالت نظامی ثابت را به نمایش میگذارد.
این اثر که در سال ۱۶۴۲ و در طول عصر طلایی هلند خلق شده است، عزیمت گروهی رابه سرپرستی کاپیتان «فرنس بانینک» (مردی در لباس سیاه و شالی قرمز) و ستوان«ویلم ون رویتنبرچ» (مردی در لباس زرد و کمربندی سفید) به تصویر کشیده است.
اگر چه این روزها همه علاقهمندان به هنر این اثر را با نام «گشت شبانه» میشناسنداما عنوان رسمی این اثر «گروه نظامی بخش دوم تحت فرماندهی کاپیتان «فرنسبانیک»( Frans Banninck Cocq)» است.
«رامبرانت» این نقاشی را در ابعاد ۳۶۳ در ۴۳۷ سانتیمتر خلق کرده است. «رامبرانتفان راین» به اندازهای شهرت دارد که ما حتی امروزه این نقاش چیرهدست هلندی را بانام کوچک صدا میزنیم. او که تابلوهای نقاشی با موضوعات مختلفی از جمله منظره وصحنههای تاریخی و اسطورهای را خلق میکرد، در بخش اعظمی از قرن هفدهممیلادی چهره برجسته هنر هلند بود. او علاوه بر اینکه برخی از مهمترین پرترههایگروهی عصر طلایی هلند را خلق کرده است، حدود ۸۰ خودنگاره در قالب تابلو نقاشیو طراحی از خود به جای گذاشت.
«آقا و خانم اندروز»
«توماس گینزبارو» یکی از محبوبترین پرترهنگاران قرن هجدهم میلادی انگلستان بود. این پرتره که «رابرت اندروز» و همسرش «فرانسیس کارتر» را به مناسبت ازدواج درسال ۱۷۴۸ میلادی به تصویر میکشد. این زوج که تازه ازدواج کرده بودند قصد داشتنداین رویداد را گرامی بدارند و وضعیت جدید خود به عنوان صاحب یک ملک بزرگتر را بهتصویر بکشند. از اینرو «گینزبارو» زوج را در سمت چپ تصویر و زمین آنها را درسمت راست به تصویر کشید.
«ناپلئون در حال عبور از آلپ»
«کارلوس چهارم اسپانیا» به «ژاک–لویی دیوید» سفارش داد تا تابلو نقاشی پرتره«بناپارت» را به عنوان بخشی از مجموعه تابلوهای مردان قدرتمند اروپا خلق کند.
ناپلئون در سال ۱۸۰۰ از آلپ پیروزمندانه گذشت تا علیه اتریشیها لشکرکشی کند. دراین نقاشی منظره صرفا یک فضا برای پرتره است و این ناپلئون است که کل بوم را پُرکرده است. او در این نقاشی سوار بر اسب است و با حرکتی قدرتمند نیروهای خود راجمع میکند که البته برخی از آنها در پسزمینه دیده میشوند. این یک تصویرساختگی است. در حقیقت ژاک لوئی دیوید (۱۷۴۸–۱۸۲۵) میخواست فضایل پادشاه رابرجسته کند و قدرت ناپلئون را در آن زمان را به تصویر بکشد. در سمت چپ، درپیشزمینه، نام هانیبال و شارلمانی، دو فرمانروای دیگر را میبینیم که از کوههای آلپگذشتند؛ ماموریتی بزرگ که کمتر کسی از عهده آن برآمده بود.
«دولوحی مرلین»
«اندی وارهول» پس از درگذشت «مرلین مونرو»، هنرپیشه آمریکایی در سال ۱۹۶۲میلادی مجموعهای از پرترهها را با استفاده از عکسی از فیلم «نیاگارا» با بازی «مونرو» خلق کرد. این نقاشی از دو تابلو تشکیل شده است که یکی رنگی و دیگری سیاه و سفیداست.
در مه سال ۲۰۲۲ یک تک پرتره «مرلین مونرو» اثر «اندی وارهول» به قیمت ۱۹۵میلیون دلار فروخته شد و رکورد جدیدی برای هنر قرن بیستم و آثار هنرمندانآمریکایی رقم زد.
بدون دیدگاه