«پس از سال‌ها وقفه در تولید تله‌تئاتر، این‌ گونه‌ی مغفول بازمی‌گردد»؛ این جمله را از دو سال قبل و پس از ۱۰ سال وقفه در ساخت نمایش‌های تلویزیونی، هر از گاهی از سوی مسوولان صداوسیما می‌شنویم؛ اما اینکه اساسا این وعده چقدر عملیاتی شده است، مروری آماری بر تعداد تولیدات و همچنین کیفیت آنها در این مدت، خود گویای امر است.
به گزارش ایسنا، در این دو سال تک تله‌تئاترهای تولیدی، مصداقی تلقی شده‌اند برای بازگشت این ساختار مهم به تلویزیون؛ اما هنوز پس از سال‌ها گله از توقف، سیستم تولید و پخش تله‌تئاتر در تلویزیون، نه تنها به دوران طلایی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ بازنگشته است که به‌رغم راه‌اندازی مرکزی به نام «سیمرغ» با هدف تقویت ساختارهای مغفول‌مانده از جمله نمایش‌های تلویزیونی، در عمل هنوز این مهم اجرایی نشده است.

در تازه‌ترین تولیدات مرکز سیمرغ، امسال تله‌تئاتر «گوهر» و «طومار» با موضوع وقایع قیام گوهرشاد تولید و پخش شدند. سال ۱۴۰۱ در ایام محرم، نمایش «کاتب اعظم» تولید شد که امسال هم تکرار می‌شود و پیشتر مجموعه نمایشی «ضدنور» از ۱۲ تیر ۱۴۰۰ از شبکه شما روی آنتن رفت.
در حقیقت، مرور کارنامه دوساله تله‌تئاترها پس از وعده تقویت این ساختار، ما را به همین تعداد محدود رهنمون می‌کند و به وضوح این کارها ـ چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی (عوامل سازنده، متن و بازیگران) ـ قابل مقایسه با نمونه‌های یک دهه قبل نیستند که مطرح‌ترین بازیگران تئاتر را برای ارائه متنی ماندگار در تاریخ ادبیات، مقابل دوربین‌های تلویزیونی می‌نشاندند. هنرمندانی چون علی نصیریان، جمیله شیخی، احمد آقالو، پرویز پورحسینی، داوود رشیدی، سعید پور صمیمی، فرهاد آییش، اکبر زنجان‌پور، هادی مرزبان و … .
هنوز پس از سال‌ها گله از توقف این ساختار، سیستم تولید و پخش تله‌تئاتر در تلویزیون، نه تنها به دوران طلایی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ بازنگشته است که به‌رغم راه‌اندازی مرکزی به نام «سیمرغ» در عمل هنوز این مهم اجرایی نشده استحالا بیش از یک دهه است که تله‌تئاتری جاندار و ماندگار را در قالب جدول پخشی ثابت در سیما شاهد نبوده‌ایم و آنچه آخرین بارها در تاریخ ثبت‌شده به سال ۱۳۹۰ شبکه چهار برمی‌گردد؛ کارهایی چون «دنبالش رو نگیر» به کارگردانی آشا محرابی و «من و او» به کارگردانی سعید ابراهیمی‌فر. بجز آن هرچه پخش شده، آثاری است که صرفا در فواصل نامنظم از شبکه‌های مختلف روی آنتن رفته‌اند و یا بازپخشی از آثار قدیمی بوده‌اند.
با این همه رییس سازمان صداوسیما، خود توجه به تله‌تئاتر را امری حیاتی برای صداوسیما دانسته و احیای تله‌تئاتر را یکی از اهداف اساسی در مرکز سیمرغ خوانده است. جبلی می‌گوید: وقتی سازمانی مانند رسانه ملی بخواهد همپای تحولات اجتماعی پیش برود، باید با ساخت انواع گونه از مستند و خبر تا داکیودرام (مستند داستانی) و تله‌تئاتر در اندیشه جذب مخاطب باشد.
پس به اعتقاد وی «مرکز سیمرغ» می‌تواند عامل مهمی در افزایش «ضریب نفوذ» باشد. اما افزایش ضریب نفوذ، شاید این روزها به قله‌ای دور از دسترس برای صداوسیمایی تبدیل شده که از طرفی با چالش‌های اجرایی کردن طرح تحول دست و پنجه نرم می‌کند.
رییس سازمان صداوسیما خود توجه به تله‌تئاتر را امری حیاتی برای رسانه ملی دانسته و احیای تله‌تئاتر را یکی از اهداف اساسی در مرکز سیمرغ خوانده استتله‌تئاتر به عنوان یکی از کامل‌ترین و منسجم‌ترین ساختارهای برنامه‌سازی، نیازمند بودجه قابل توجه است و در کنار آن به برنامه‌سازان و بازیگرانی احتیاج دارد که در کنار چهره بودن، هم تئاتر بدانند و هم اقتضای مدیومی چون تلویزیون و تصویر را به خوبی بشناسند؛ ویژگی‌هایی که اگر تلویزیونِ این روزها و شرایطش را بشناسیم، به‌خوبی می‌دانیم که از فقدان هر دوی اینها تا حدودی رنج می‌برد.
بر این اساس، رسیدن دوباره به تله‌تئاترهایی که با حضور بزرگان عرصه نمایش، هنوز که هنوز است برنامه‌های ماندگار و فاخری در آرشیو صداوسیما به حساب می‌آیند، به همین راحتی‌ها هم نیست. ساخت کارهایی که در این دو سال تولید و پخش شده‌اند هم معنایی جدی برای بازگشت تله‌تئاتر به سیما محسوب نمی‌شود. ضمن اینکه دستیابی به موفقیت در یک ساختار برنامه‌سازی هم شاید به‌راحتیِ چند دهه قبل نباشد.
با نگاهی به ساختارهای موفق جهانی، این روزها شاید تولید و پخش برنامه‌های تعاملی در حوزه نمایش، برای تلویزیون راه بهتری باشد؛ چنانچه در مواردی در رادیو اجرایی شده و اتفاقا بازخوردهای خوبی هم به دست آورده است.
این روزها شاید تولید و پخش برنامه‌های تعاملی در حوزه نمایش، برای تلویزیون راه نجاتی باشدتلویزیون برای برون‌رفت از این شرایط، نیازمند بهره‌گیری از قدرت خلاقیت و دانش ذهنی آگاهان حوزه رسانه و مطلعان از شرایط روز است. افرادی که ساختارهای جدید برنامه‌سازی را به‌خوبی بشناسند و بتوانند با ایرانیزه کردن آنها، تماشاگر داخلی را جذب کنند.
تلویزیون باید بداند موفقیت در برخی ساختارهای اصیل از جمله تله‌تئاتر، تنها با اتکا به دانش و تبحر قدیمی‌ها در کنار جسارت و خلاقیت جوان‌ها میسر است. در این مسیر سفارشی‌سازی صرف، موفقیت چندانی را حاصل نمی‌کند. تلویزیون در برخی ساختارها از جمله تئاتر، باید متناسب با اصالت همان هنر رفتار کند که در غیر این‌صورت، بر تولیداتی که پخش می‌شوند هر نامی می‌توان گذاشت غیر از تله‌تئاتر.

-عکس بالا مربوط به یک تله‌تئاتر قدیمی با حضور جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمد علی کشاورز، پرویز کاردان و اسماعیل شنگله است

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *