جبار آذین
قرنها دختران ایران در برابر آزارهای اجتماعی و طبقاتی و خانوادگی، لب گزیده و گرفتار محبس سکوت و ظلم، فریاد نمیزدند و خرافات میگفت که، زشت است دخترها فریاد نمیزنند، آنها باید شرم و حیا داشته و حتی صدای خود را بلند نکنند، مبادا نامحرمان بشنوند.
باید اگر بر سرشان زدند، سکوت کنند،وگرنه همان به،که در تاریکخانههای جامعه،خانهها و خانوادههای فقرزده، زنده به گور باشند، اما پوران درخشنده سینماگر اجتماعی کشور، واقعیت آنها را به خودشان، خانوادهها و جامعه نشان داد و به دختران آموخت که میتوانند و باید فریاد بزنند و طومار ستمهای طبقاتی و اجتماعی و خانوادگی را درهم شکنند و بساط پدرسالاری و مردسالاری و سرمایه سالاری را برچینند و آنها به رغم زخمها و سنگبارانها آموختند که فریاد بزنند و طالب حق آزادگی انسانی و الهی خود باشند.
با این همه، مرشد و راهنمای آزادگی آنها خود مدتهاست که با هنر و فیلمها و آثارش فریاد نمیزند،چرا؟
چه باعث شده است که این سینماگر فرهیخته نتواند چون گذشته فیلم اجتماعی بسازد و هنرِ زندگی بیافریند؟
او در هر برههای که احساس نیاز کرده، همدل و همراه با مردم جامعه خود، به تولید آثار فاخر اجتماعی مبادرت کرده و راوی هنرمندانه قصهها و غصههای انسانها بوده است، اما اکنون او نیز مانند دیگر هنرمندان متعهد اجتماعی، از گردونه هنرنمایی کنار گذاشته شده است.چرا؟
چون او از رابطهها و مهربانیها در کنار حذف رابطهها و نامهربانیها میگوید و این خوشایند سالاران جامعه نیست و خطرناک است و ممکن است دخترها و زنها و حتی پسرها و مردها را به خود آورده و جسور کند و دادخواهی کنند و این اصلا پسندیده نیست!
پوران درخشنده گرچه چند سال است موفق نشده فیلمی بسازد و باز هم از مردم خود و مشکلات و معضلاتشان بگوید،ولی این به معنای بی یا کم فروغ شدن او نیست،این سینماگر خوب آثار تاثیرگذار اجتماعی با کارگردانی فیلمهای مناسب اجتماعی خود، در کنار برترینهای سینمای ایران همچنان میدرخشد و فیلمهای خوبش، از درخشندهترین آثار مانای اجتماعی ایران هستند.
اکنون که انحصارگراها راه هنر و جامعه سازی را روی امثال درخشنده بستهاند آیا سینما و هنر و جامعه در مسیر تحول قرار گرفتهاند یا ابتذال و نابودی؟
نامدیران و نامسئولان سینما و روُسای هنر و هنرمند ناشناس،
نمیخواهند، پوران درخشندهها از “پرندههای کوچک خوشبختی” بگویند و بنویسند و بسازند، میخواهند درباره پرندههای کوچک بدبختی گفته و نوشته و ساخته شود و این نوع هنر و سینمای منحط با هنر و سینمای متعهد اجتماعی و هنرمندان و سینماگران ملی و مردمی ایران مغایر است و درخشندهها این گونه نمیگویند و نمیسازند، لذا امروز خود آنها مانند دخترانی که تا دیروز فریاد نمیزدند، عدالت و هنر و خرد و انسانیت و آزادگی که هدایای الهی به انسانهاست را فریاد میزنند.

بدون دیدگاه