محمدعلی فارسی، مستندساز باسابقهای که چندین مستند هم برای تلویزیون تولید کرده، از شرایط فعلی این حوزه گلهمند است و تاکید میکند که مدیران تلویزیون اهمیت زیادی برای این حوزه قایل نیستند.
او با انتقاد از میزان بودجهای که به شبکه مستند تعلق میگیرد، تصریح میکند که شرایط بد اقتصادی، مستندسازان جوان را یا به سمت مستندسازی برای جشنوارههای خارجی سوق داده یا رفتن به سینما و ساختن فیلم و سریال.
با وجود طرح گله از شرایط نامساعد این حوزه، فارسی سالهاست که مستند میسازد. او در گفتوگویی که با ایسنا انجام داده، در بخشی از صحبتهایش به فضای که حاکم شده و کار مستندسازان را دشوار کرده، اشاره میکند.
فارسی از مستندسازانی میگوید که بعضا سرنوشت خوبی نداشتهاند و در نهایت از مسوولانی که در نهادهای فرهنگی هنری فعالیت دارند، درخواست میکند که دست این مستندسازان را بگیرند و حمایتشان کنند تا آنها هم بتوانند در داخل کشور و برای خودمان مستند بسازند و نگران معیشت و امنیتشان نباشند.
متن کامل این مصاحبه که درباره شرایط فعلی مستند سازی در ایران انجام شده، در زیر آمده است:
فارسی درباره شرایط مستند و مستندسازان در تلویزیون به ایسنا گفت: شرایط متاسفانه اسفناک است. البته بخشی از این شرایط به خاطر اقتضای تلویزیون است؛ چون آنتن دارد ناچار است اینطور عمل کند ولی به نظرم اغلب مدیران تلویزیون سالهای سال است که فهم درستی از مستند ندارند و مستند در اولویت برنامههایشان نیست. مستند را فقط «راز بقا» و حیات وحش میدانند. با قیمت ارزان مستند حیات وحش میخرند که به ممیزی هم نیازی ندارد. نگاهشان به مستند اینطور است و بودجه آنچنانی برایش در نظر نمیگیرند.
مستندسازها مجبورند سراغ سوژههای سفارشی بروند
او با بیان اینکه، «بخش عمده بودجه در اختیار ارگانها و نهادهایی است که وابستگی حاکمیتی دارند و فقط کارهای سفارشی انجام میدهند»، در این زمینه افزود: بچههای مستندساز مجبورند سراغ سوژههای سفارشی بروند. تنها جایی که کمی حمایت میکند و تنها پناه مستندسازهاست، که آن هم بودجه آنچنانی ندارد، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که وابسته به وزارت ارشاد است. رسالت اصلی این سازمان کشف استعدادهای مستندسازی و معرفی به جامعه سینمایی است اما به خاطر مسائل مالی و معیشتی تلاش میکند بودجه را طوری میان بچهها تقسیم کند که در روزمرگیشان نمانند، برای همین از رسالت اصلی خودش دور شده و چارهای هم ندارد؛ چون بچهها گرفتارند، بیماری دارند، اجارهخانه دارند و خرجهای دیگر زندگی. به خاطر همین شرایط است که اغلب بچههای مستندساز، برای خارج از کشور کار میکنند و ایران برایشان یک لوکیشن است؛ نیاز مالی به این طرف ندارند، اینجا فقط سوژهها را میگیرند. آن طرف هم خواستهها و نیازهای خودشان را دارند و بچهها هم به این خواستهها تن میدهند چون چارهای ندارند.
این مستندساز باسابقه با انتقاد از شرایطی که دست مستندسازان را بسته است، تصریح کرد: اغلب مدیران فرهنگی ما به شدت ترسو شده و فضا به شدت بسته است. مسائل اقتصادی هم فشار میآورد. سالهاست کشور دچار بحران است، حداقل نسل ما هیچوقت شرایط عادی را ندیده؛ همیشه چیزی به اسم بحران و یک دشمن خارجی بوده است. این دشمن ظاهرا هیچوقت دست از سر ما بر نمیدارد حالا به خاطر آرمانها یا مسائل دیگر، من در جایگاهی نیستم که این شرایط را نقد کنم ولی این فضا بیشتر دست و بال بچههای مستندساز را میبندد.
در این اوضاع و احوال آخرش چه میماند؟
فارسی با تاکید بر اینکه، «بچههای مستندساز در خیلی از جاها میتوانند حامی و کمک حال نظام باشند»، خاطرنشان کرد: در مسائل فساد، طلاق، ناباروری، بحث حجاب و خیلی از مسائل، مستندسازها میتوانند ورود پیدا کنند و این واگرایی که بین دولت و مردم هست را به همگرایی تبدیل کنند ولی فضا آنچنان بسته است که نمیتوانند کار کنند. امروز ما، هم درگیر جنگ نرم و هم جنگ سخت هستیم. شهید سردار سلیمانی و شهدای هستهای ما در جنگ سخت شهید شدند. این ماجراها ادامه دارد و از جنگ نرم گذشته است. در این فضا مستندساز چهکار میتواند بکند؟ پنهانی چند پلان میگیرند که بعدش دستگیر میشوند. چند نفر فرار کردند یا در زندان هستند؟ در این اوضاع و احوال آخرش چه میماند؟ میروند پیرزن یا پیرمردی در جنگل پیدا میکنند و مستندش را میسازند، فقط برای اینکه کاری کرده باشند. شرایطی نیست که بشود کار جدی کرد.
جایگاه مستند تلویزیون است
او عنوان کرد: برخی شعارها به اسم اپوزیسیون توسط مستندسازان مطرح میشود، بدین مضمون که ما باید جایگاهی در سینمای کشور داشته باشیم؛ من اعتقاد دارم که این مسیر اشتباه است. جایگاه مستند تلویزیون است و تلویزیون هم آنطور که باید و شاید حمایت نمیکند.
فارسی با انتقاد از بودجه اندکی که به شبکه مستند تعلق میگیرد، افزود: شبکه مستند همیشه تقریبا دو برابر بودجهای را که قرار است سالانه دریافت کند، بدهکار است. برنامه روتین روزی هشت ساعت است که تکرار می شود. تولیدیها کمتر از یک ساعت است و مابقی همه آرشیو و حیات وحش است. تولیدیها هم کیفیت لازم را ندارد چون اینها معمولا سفارشی کار هستند.
ناتوانهایی که مستند ارزشی میسازند
این مستندساز با تجربه، سپس به مستندهای دینی و ارزشی اشاره کرد که اغلب شعارزده و بی کیفیت هستند، و تصریح کرد: برخی میخواهند در برخی از حوزهها مستند بسازند ولی سواد لازم را ندارند و بیشتر محتوا برایشان مهم است و محتوا اغلب شعارزده است. یعنی هر آنچه به عنوان ارزش در این مملکت شناخته شده، توسط این افراد علاقهمند اما کمسواد، در این فیلمهای ارزان نشان داده شده و ارزشهایی مثل شهادت، ایثار، از خودگذشتگی و مفاهیم دینی دستمالی شده است. ورود به این حوزهها اصلا آسان نیست و اینطور نیست که هر کسی بتواند کار تاثیرگذار و بدون شعاری بسازد.
فارسی در پاسخ به اینکه آیا افرادی که به آنها اشاره میکند، به راحتی وارد تلویزیون میشوند و فضا برایشان فراهم است؟ گفت: بله؛ متاسفانه همینطور است. بودجه هم فراوان در اختیارشان است. مراکز فرهنگی زیادی داریم که بودجههای بسیار خوبی دارند. اگر به هزینههایی که صرف این مستندها میشود، هزینههای بیهوده بگوییم، باز هم حق مطلب را ادا نکردهایم. اینها هزینههای مضراند که اگر نسازند ضررش کمتر است. پول، بودجه، سرمایه و امکانات علیه خودمان و ارزشهایمان و آن چیزی که برایش انقلاب کردیم، خرج میشود. ای کاش فقط بیهوده باشد که بگوییم پولی را دور ریختیم و فقط ضرر مادی داشته ولی تاثیر منفی برخی از فیلمها که با نگاه ارزشی ساخته شده، خیلی بیشتر است. دینگریزی جوانان و لجبازی که سر حجاب هست از اثرات این فیلمهاست. اوایل انقلاب ظرف کمتر از چند ماه، بالغ بر ۷۵ درصد دانشجویان دختر بیحجاب باحجاب شدند، فقط به خاطر ضدیت با رژیم. الان دقیقا برعکس شده؛ طرف معتقد است و نماز میخواند ولی لج کرده است. این ها را کی قرار است واکاوی و شناسایی کند؟
او با انتقاد از این رویکرد افزود: شما به عنوان معمم که لباس خدا پوشیدی، میگویی این بی حجابها بچههای همان دزدها و قاچاقچیان هستند، اصلا متوجه تاثیر حرفت هستی؟ جز نفرتپراکنی کار دیگری میتوانی بکنی؟ سالهای سال است میگوییم در عرصه فرهنگ نیروی انتظامی جایگاهی ندارد و یک کار بسیار مهم فرهنگی را به نیروی انتظامی سپردید. این ها حوزههایی است که مستند میتواند کمک کند. بچههای علاقهمند به مستند هستند که دغدغهمنداند و میتوانند کار انجام دهند ولی به آنها میدان داده نمیشود. میگویند الان موقعش نیست، خب کی موقعش میشود؟ کی قرار است فضایی ایجاد شود که بچههایی که دلسوز هستند و عمرشان را برای انقلاب گذاشتند بتوانند درست شرایط را نقد کنند؟
معیشت؛ بزرگترین دغدغه مستندسازان
این مستندساز در پاسخ به اینکه در حال حاضر بزرگترین دغدغه مستندسازان چیست؟ اظهار کرد: الان شرایط به گونهای شده که متاسفانه دغدغه اولشان معیشت است؛ اینکه فقط بتواند زندگیشان را اداره کنند. یا به کارهای سفارشی تن میدهند یا اگر بتوانند لابیگری کنند، برای آن طرف فیلم میسازند. بعد هم که لو میروند، یا دستگیر میشوند و یا فرار میکنند. اگر آن طرف میروند فقط به خاطر معیشتشان است. آنقدر تفاوت بودجه زیاد است که بچهها به ناچار تن میدهند. آدم یکجا دیگر وا میدهد. کلام حضرت امیرالمومنین (ع) است که «فقر از هر دری وارد شود، ایمان از در دیگر خارج میشود.» فقر، بچههای مستندساز را وادار میکند که برای آنطرف فیلم بسازند. تاثیر فقر را در همه شئون اجتماعی داریم میبینیم. چرا دزدیها زیاد میشود؟ ریشهاش فقر است. در هر حوزهای فقر تاثیر خودش را میگذارد، من مستندساز هم بالاخره زندگی دارم.
فارسی درباره گرایش مستندسازان به حضور در جشنوارههای خارجی و دلیل استقبال جشنوارههای خارجی از برخی از مستندها، گفت: جشنوارههای خارجی دغدغهها و دیدگاههای خودشان را دارند. هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد. آنها دلسوز ما نیستند. میخواهند تصویری که مد نظرشان است از ما بسازند و دنبال کسی میگردند که در داخل این تصویر را به آنها بدهد. این بچهها بخش اعظمشان گرفتارند. ما باید مراقبشان باشیم، حمایتشان و هدایشان کنیم و شرایط را برایشان فراهم کنیم. حداقل از این روزمرگی نجاتشان دهیم و مشکل معیشتشان را حل کنیم.
گریز مستندسازان به سینما
او درباره تغییر مسیر هنری برخی از مستندسازان و رفتن به سمت سینما و فیلم و سریال ساختن، با ذکر مثالهایی از این دست، عنوان کرد: برخی از مستندسازان به سینما میروند و میگویند نجات پیدا کردیم. کسانی مثل محمدحسین مهدویان و محمد کارت که الان در سینما موفق هستند، مستندساز بودهاند. اگر الان از آنها بپرسید حاضری مستند بسازی؟ می گویند هرگز، نجات پیدا کردیم! مستند بودجه اندکی دارد ولی در سینما کارگردان میشوند، خدم و حشم دارند، با بودجه خوب و شرایط مناسبتر. به مدد این وی او دی ها شرایطشان بهتر هم شده است. از قدیمیهای مستندسازی که در این عرصه ماندیم، تعدادمان کمتر از انگشتان دست است. آنها جوان هستند و سودای دیده شدن و شهرت دارند که مستند این را به آنها نمیدهد. اگر عاقبت بهخیر شوند به سینما می روند وگرنه، یا سر از زندان درمیآورند یا خارج از کشور و یا دور باطل بیهودگی در زندگی روزمرهشان دارند. متاسفانه شرایط، شرایط خوبی نیست.
هوای مستندسازان را داشته باشید
فارسی در پایان خطاب به مدیران صدا و سیما گفت: در حرف و شعار می گویید همه چیز را فدای آرمانها میکنید، تمنا دارم به خاطر خودتان و به خاطر این حرفتان و نه به خاطر این بچهها، هوای این بچههای مستند را داشته باشید؛ اینها میتوانند حامیان خوبی باشند. ما فرصت ها را متاسفانه به تهدید تبدیل میکنیم. هر کدامتان در هر بخشی از حوزه فرهنگ که هستید، ارشاد و مهمتر از همه صدا و سیما، شبکه مستند را دریابید. بودجه بیشتری به این شبکه بدهید. بارها در مصاحبههایم گفتهام، زمانی در اساسنامه تلویزیون، بالای ۶۰ درصد بودجه مستند بود اما الان کمتر از نیم درصد شده است. حداقل تلویزیون اگر میخواهد به این بچهها کمک کند که سر از زندان یا خارج از کشور در نیاورند، فقط بودجه شبکه مستند را بیشتر کند تا دست و بال مدیرش باز شود و بتواند برخی از اینها را جذب کند. بچهها برای تلویزیون سفارشی هم کار میکنند. نجاتشان دهند از این زندگی فلاکتباری که دارند، آنها حرفی ندارند سفارشی هم کار می کنند.
گفتنیست چندی قبل فیلم مستند «صد سال تنهایی» که مستندی دربارهی منطقه محروم بشاگرد و ناجی آن حاج عبدالله والی است، به تهیهکنندگی محمدعلی فارسی و به کارگردانی مهدی فارسی از تلویزیون پخش شد.
بدون دیدگاه