حسین دارابی در «خدای جنگ» دغدغهمندی خود را نسبت به موضوعاتی که سینمای ایران نسبت به آنها غفلت داشته، نشان داده است.
به گزارش مهر، فیلم سینمایی «خدای جنگ» به کارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی سعید سعدی از جمله آثار بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر است که نامزد دریافت بهترین جلوه ویژه بصری نیز شده است از این رو ندا الماسیان طهرانی عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در یادداشتی به این فیلم پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«ایران به دلیل تحریم، هیچ موشکی ندارد که به سوی عراق پرتاب کند. این در حالی است که هر روز نقاط مختلف کشور از سوی صدام موشکباران می شود. گروهی از لیبی به فرماندهی سرهنگ سلمان به همراه چند قطعه موشک می آیند تا به عراق موشک بزنند اما ابراهیم و همرزمانش متوجه اتفاقاتی می شوند و تلاش می کنند خودشان موشک بسازند.
«خدای جنگ» روایتی حساس از یک اتفاق تاریخی و مهم معاصر را در جنگ ایران و عراق با محوریت شهیدحسن طهرانی مقدم (پدر موشکی ایران) به تصویر میکشد.
سومین ساخته حسین دارابی باز هم یکی از موضوعات و مضامین مرتبط با توان علمی و داخلی ایرانیان را در برهه ای سخت به تصویر می کشد. هرچقدر در ساخته قبلی این کارگردان، فضایی تلخ در پایان وجود داشت در فیلم «خدای جنگ» پایانی شیرین و امید بخش موج می زند. اینکه البته چه مقدار از داستانی که روایت شده منطبق بر واقعیت است و چه میزان ساختگی به جای خود اما ضعفی که در فیلمنامه «خدای جنگ» وجود دارد چند پاره بودن آن در حوزه روایت است. بخشهایی از داستان به زندگی شخصی ابراهیم و ارتباطاتش با پدر همسرش می گذرد و شرط عجیبی که استاد برای ساختن آلیاژ می کند و غیره.
بخش دیگر داستان وارد یک فضای اکشن و پلیسی می شویم که همان ماجرای سرقت لوازم از محل اقامت مستشاران لیبیایی است و بخش سوم و اصلی داستان مسائل و مشکلات پرتاب موشک به سمت عراق و درگیری های داخلی بین آدم های قصه و تلاش برای ساخت موشک است که به نظر می رسد چنانچه نویسنده فیلمنامه بر همان موضوع اصلی یعنی کشمکش ساخت و پرتاب موشک و بومی سازی آن متمرکز می شد و از فضای اکشن و ملودرام خانوادگی فاصله می گرفت بافت منسجم تری را در فیلمنامه می شد جستجو کرد. اما در شکل فعلی فیلمنامه بی رمق است و حتی در بخش هایی که پر تعلیق است (لحظه شلیک موشک اول و دوم توسط رزمندگان و مهندسان ایرانی) مخاطب آنچنان که باید نمی تواند با این بخش ها همراهی کند.
در بخش ساختاری هم با یک اثر کاملا ساده مواجهیم که تقریبا مثل دو اثر قبلی فیلمساز است و این سادگی در بخش های مختلف بازیگری و تصویربرداری و تدوین و دکوپاژ و چهره پردازی و طراحی صحنه و لباس به چشم می خورد. به عبارت دیگر نوآوری در بخش های یاد شده وجود ندارد تا بتوان آن را نسبت به سایر اجزای اجرایی همین فیلم و یا در مقیاس گسترده تر با قسمت های مشابه در آثار سینمای ایران برتر دانست و به مقایسه و قضاوت نشست.
در مجموع اگرچه دارابی در انتخاب موضوع و مضمون اثرش باز هم قابل تحسین عمل کرده و دغدغه مندی خود را نسبت به موضوعاتی که سینمای ایران نسبت به آنها غفلت داشته، نشان داده است اما این دغدغه مندی ارزشمند در سایه فیلمنامه و ساختار نه چندان قوی رنگ باخته است.»
![](https://banifilmonline.ir/wp-content/uploads/2025/02/IMG_9291.jpeg)
بدون دیدگاه