نگاهی به «پرویزخان» به بهانه پایان اکرانش
* صادق رشیدی فرد
برای نسل ما، فوتبال همه زیستن بود و برای پدر و مادرها، پا زیر توپ زدن.
فوتبال از این بابت که با یک توپ و یک زمین مسطح قابل دسترس است در همه جای دنیا رواج داشته و شاید بهتر باشد بگوییم بینالمللیترین فرهنگ بشر کنونی، فوتبال است.
همه فوتبال را میشناسند، بسیاری فوتبال را بازی میکنند و یا لااقل طرفداری ، این رقابت دو گروه برای تصاحب یک توپ و در نهایت رساندن آن به تور دروازه حریف، مکانیزمی پدید آورده که با ذات تمدن بشری که سراسر رقابت و جنگ برای مغلوب کردن رقبا و تمدنهای دیگر بوده است را شبیهسازی کرده است.
این بار رقابت برای تاراج ثروت و تصاحب زمین و خراب کردن شهرها و… نیست ، این بار رقابت برای تصاحب میانه میدان و حمله به خط دفاعی برای تصاحب دروازه است.
دروازهای که اگر گشوده شود راه را برای ورود به سرزمین ثروت و شهرت و قدرت فراهم میآورد.
آری فوتبال حتی میتواند شکستهای نظامی ما را در عرصه ورزش جبران کرده و با «دست خدای مارادونا» قامت ملکه انگلستان و پادشاهی بریتانیا را در جام جهانی خم کند.
فیلم «پرویزخان» نمونه کاملی از تمدن فوتبال و لینک بودن آن به موارد و مسائلی است که بالذات ارتباطی با ورزش و فوتبال ندارند… اما واقعیات میگوید که ارتباط دارند.
آری فوتبال با روایت «پرویز خان» به ما میآموزد که فوتبال یک امر سیاسی نیست، اما یک برگه برای سیاست مداران و حتی نظامیها هست و از این بابت فوتبالیستها میبایست هم قدر خود را بدانند و هم اینکه بسان دیپلماتها و سیاستمداران، آموزش ببینند و محرم اسرار باشند.
اگر فوتبال به سیاست و اقتصاد و دیپلماسی و… گره خورده که در «پرویز خان» خورده است، و این گره ناگشودنی است پس چرا رابطه فوتبال-سیاست تعریفی مافیایی و غیراخلاقی است؟
اگر فوتبال میتواند برای یک ملت و تمدن وحدت آفرینی کند، غرورآفرینی کند و بسیاری موارد این چنینی، چرا همچنان فوتبال بسان یک قُلّک پول دیده و تعریف میشود؟
«پرویزخان» با یک موضوع خوب و در یک زمان خوب ساخته شده است، اگرچه فیلمبرداری صحنههای فوتبال چنگی به دل نمیزند و موسیقی الکن آن هم حرفی برای گفتن ندارد، لیکن شاکله و فونداسیون فکری آن مناسب و قابل دفاع است. بازی خوب پورصمیمی در نقش پرویز دهداری قابل تحسین بوده، و بازی باقی عوامل هم قابل دفاع است، لیکن موسیقی ضعیف فیلم، ضربه شدید به تاثیرگذاری آن زده است.
اما آنچه پیام این فیلم بوده و به نظر میرسد با همه کاستیها به مخاطب رسانده شده است، اخلاق مداری و استقامت در همه حال، و مهمترین نکته… شجاعت تغییر و برگشت از یقینها و اعتقادات شخصی… حتی در نیمه دوم.
بدون دیدگاه