پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه آزاد اثر «عصر عاشورا» از استاد فرشچیان را نشان زرینی در تاریخ زندگی وی دانست که گویی خیال هنرمند پرواز کرده و به مراتب بالاتر از گستره حکمت خالده (خرد جاویدان) رسیده است.
به گزارش ایرنا، دومین وبینار از سلسله نشستهای علمی زیباییشناسی قیام امام حسین(ع) تحت عنوان تحلیل ریشهشناسانه سنتهای بومی در نگاره عصر عاشورا به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره، با ارائه و سخنرانی مهدی خانکه عضو شورای تخصصی گروه هنر اسلامی و صنایع دستی و استاد دانشگاه آزاد و مهدی محمدی به عنوان دبیر نشست، عصر دیروز (دوشنبه ۲۲ شهریور) صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
مهدی خانکه با اشاره به شخصیت هنرمند استاد محمود فرشچیان کرد و گفت: در جایگاه پژوهشگر هنر میتوان گفت اثری که استاد فرشچیان در رابطه با عصر عاشورا خلق کرده، نشان زرینی در تاریخ زندگی اش است. گویی که خیال فرشچیان پرواز کرده و به مراتب بالاتر از آن چیزی است که بر گستره حکمت خالده قرار گرفته است. در اصل، این وجدان پاک و شفاف استاد محمود فرشچیان بوده که به پرواز خیال او منجر شده است.
خانکه در باب اشارت نگاری موجود در تابلو عصر عاشورا اذعان کرد: از گذشتگان به یاد داریم تکرار واقعه بد، ناپسند و تلخ کراهت دارد و مقوله پرهیز و گریز از اشاره به حقیقت و اصل واقعه در اثر هنری فرشچیان به چشم میخورد. در این اثر، به خوبی به اشارتنگاری پرداخته شده است و امام سجاد (ع) تنها قامت ایستاده در این اثر هنری بوده است.
نقاشی اثر عاشورا بالاتر از گستره حکمت خالده قرار دارد
خانکه درباره جایگاه ایرانیان در پرداختن به موضوع عاشورا افزود: مردم ایران همواره در طول تاریخ، درصدد خونخواهی امام حسین(ع) بودهاند و این جریان را نیز گاهی به واسطه خلق آثار هنری به بهترین نحو ممکن نشان دادند. چنین اقداماتی ریشه در آزادمردی و آزادمنشی ایرانیان دارد.
خانکه گفت: همیشه در ایران داستان عاشورا بر پایه سنت شفاهی روایت شده و سرگذشت این واقعه عظیم و دردناک، سینه به سینه میان مردم ایران نقل شده است. در این میان، با دادن برخی شاخ و برگها در روایت و نقل جریان عاشورا، به اصطلاحِ جامعه سینمایی دراماتیزه میشود.
خانکه، استاد فرشچیان را وارث عصر داستانی هنر ایرانی دانست و گفت: در نگاره عصر عاشورا، بهگونهای با هنرمندی تمام حضور لا حضور خلق شده است. همچنین، نوعی چرخش دوار و حلزونی شکل در این تابلو مشاهده میشود. اگر بخواهیم دراماتیزه سخن بگوییم باید عنوان کنیم شهادت امام حسین (ع) اوج داستان است. به این معنا که اتفاقی که نباید رخ میداد رخ داد.
وی افزود: در قواعد الهینگاری، هنرمند در طراحی پیکرها نمیتواند چهرهنگاری و صورتگری کند و این موضوع ممنوع بوده است. همچنین، پرهیز از چهرهپردازی در قواعد الهینگاری؛ توجه به نمادهای آشنای شبیهخوانی را به ارمغان آورده است.
مهدی خانکه، در تفسیر این اثر اظهار داشت: خمیدگی حضرت زینب (س) تقریباً در مرکز تصویر و در میان چادرهایی که پر از چین بوده و حرکت دوار را شامل شده، به چشم میخورد.
در پایان جلسه، مهدی محمدی موضوعات مطرح شده در این نشست را سرفصلی مفید برای پرداختن به آنها در جلسات آتی دانست و با طرح پرسشی مبنی بر اینکه اساساً میتوانیم از یک الگو برای هنر اسلامی استفاده یا از الگویهای مختلف، ذهن و نگرش مخاطبان را به این مقوله هدایت کنیم، به این جلسه خاتمه داد.
در انتهای جلسه نیز به سؤالات علاقهمندان پاسخ داده شد.
بدون دیدگاه