جبار آذین
در میان اهالی هنر و قلم و رسانه هم مانند دیگر قشرهای اجتماعی، جماعتی نفوذ و جا خوش کرده‌اند که با واژه‌هایی چون ملت، خدمت و وطن بیگانه‌اند و تنها چیزی که برایشان مهم است منافع است.
اینان که از مریدان حزب باد هستند، برایشان اهمیت ندارد که سکانداران مملکت و فرهنگ و هنر کیانند، همین اندازه که پذیرای مجیزگویان، ملیجک‌ها، بی هنران و قلم‌فروشان باشند و این جماعت، بار خود را ببندند، کافی است!
با تغییر دولت و ریاست جمهوری و وزرا، امروز نیز مانند دیروز همه چیز و از جمله این جماعت هزاررنگ، باز رنگ عوض کرده و با شمایلی تازه که دیگر یشت و رویشان برای ملت آشکار است به خوش‌رقصی پرداخته‌اند.
نگاه کنید به تیپ‌ها و آنهاکه تا دیروز دکمه بالای پیراهن را می‌بستند، امروز تیشرت مارک‌دار تن کرده‌اند؛ رسانه‌ها و از جمله برخی نشریات و روزنامه‌ها را بنگرید که تا دیروز از مسوولان دولت قبل، تصاویر پوستری چاپ می‌کردند و تیترهای ارزشی(!) درج می‌نمودند و امروز همان کار را با دولتی‌های جدید و پزشکیان می کنند!
فلان و بهمان خبرگزاری‌ها را سیاحت نمایید که آنچه تا دیروز در رثای شهید جمهور می‌گفتند،اکنون درباره پزشکیان می‌گویند.
تصاویر اتاقها و دفاتر دولتی و غیردولتی را از نظر بگذرانید که تا دیروز عکس‌های دیگران را، روی میز و در و دیوار نصب کرده بودند و امروز…
فیلمنامه نویس محترمی(!)که یک فیلمنامه عاشقانه بازاری در بستر دفاع مقدس نوشته بود، برای پسند متولیان جدید سینما، فرهنگ و هنر دولت جدید، بستر و فضای داستان را تغییر و آن را از فضای دفاع مقدسی به اجتماعی تبدیل کرده است تابه نان و نوایی برسد!
کارگردانی از او محترم‌تر(!) که با خم و راست شدن، مجوز ساخت یک فیلم ارزشی! را دریافت کرده بود، حالا از ساخت آن بی خیال و منصرف شده و درخواست ساخت یک فیلم کمدی به روز داده است!
تهیه کننده محترم‌تر از دو محترم قبلی(!) شال و کلاه کرده تا برای خوشایند کسانی، فیلمی جنجالی درباره محبوسان سیاسی خانگی بسازد و… این همه، یعنی در، بر همان پاشنه معیوب قبل خواهد چرخید و بازهم اهالی راستین و شریف هنر و قلم و رسانه و البته این بار به گونه‌ای دیگر، مظلوم، منزوی و بیکار خواهند بود، چرا که جماعت منافق یادشده در همه جا، جای دارند و دوباره ملیجک‌وار کنار سلاطین خواهند نشست. مگر اینکه دولت چهاردهم به راستی ملی و مردمی و در اجرا، خادم جامعه باشد و جامعه و حوزه‌های فرهنگ و هنر و سینما را از وجود انگل‌های مورد اشاره پاک کند و هوایی تازه در کشور و میان ملت و هنرمندان و اهالی قلم و هنر و رسانه جریان سازد.
آیا این اتفاق، انجام شدنی است یا بازهم جزو آرزوهاست؟!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *