مینا وحید از حضور در سریال «افرا» و شخصیت مهتاب که پیش از این در تلویزیون نبوده است سخن گفت.
این بازیگر سریال «افرا» در گفتوگو با مهر با اشاره به این مجموعه که این شبها به کارگردانی بهرنگ توفیقی از شبکه یک سیما پخش میشود درباره دلایل پذیرفتن آن بیان کرد: بعد از سریال «بانوی عمارت» سالی ۶ یا ۷ سریال به من پیشنهاد میشد اما من همیشه نسبت به پذیرش نقش سخت گیر بودهام به همین دلیل نمیتوانستم آنها را بپذیرم.
وی با اشاره به آخرین سریال خود در تلویزیون گفت: خود «بانوی عمارت» هم شرایط بسیار خاصی داشت عزیزالله حمیدنژاد کارگردان هنرمند و خاصی بود و این سریال فیلمنامه خوبی داشت که باعث شد حضور در آن برایم جالب باشد. نقش جواهر هم شخصیت عجیبی داشت و همه اینها دلیلی شد در آن سریال بازی کنم.
بعد از «بانوی عمارت» تصمیم به کار در تلویزیون نداشتم
بازیگر «افرا» ادامه داد: با این حال بعد از آن سریال تصمیم به کار در تلویزیون نداشتم، به دلیل سخت گیری هایی که در مدیوم تلویزیون اعمال میشود به ویژه در محتوا که انطور که در واقعیت اجتماع وجود دارد به زندگی مردم پرداخته نمیشود و برعکس همه چیز گل و بلبل نشان داده میشود. البته شاید این کار سیاست بدی نباشد، شرایط معیشت مردم اینقدر تراژیک است که شاید نیاز است به آنها امید داده شود.
از جمله دلایل پذیرش «افرا» همین واقع گرایی در فیلمنامه بود معمولاً در تلویزیون زن را موجودی ضعیف نشان میدهند که به دلیل اعتیاد یا خیانت همسر و یا کتک خوردن از او تصمیم به طلاق میگیردوی با اشاره به جذابیتهای «افرا» و حضور در آن بیان کرد: از جمله دلایل پذیرش «افرا» همین واقع گرایی در فیلمنامه بود معمولاً در تلویزیون زن را موجودی ضعیف نشان میدهند که به دلیل اعتیاد یا خیانت همسر و یا کتک خوردن از او تصمیم به طلاق میگیرد که آن هم در انتها به دلیل مصلحت و انسجام خانواده به زندگی ادامه میدهند اما مهتاب تصویری از یک زن قدرتمند است که به حقوق فردی و اجتماعی خود آگاه است و با تمام تلاشی که برای حفظ خانواده دارد از خواستههای به حق خود نیز نمیگذرد.
بازیگر «افرا» تصریح کرد: مهتاب یک جراح متخصص است که در شرط ضمن عقد با همسرش مقرر کرده است که بعد از یک سال به تهران بروند و همسرش هم به آن متعهد شده اما بعد از سالها که از زندگی مشترکشان گذشته به تعهد خود پایبند نبوده است و همین معضلات باعث کینه و دلسردی در زندگی زناشویی این دو شده است.
وی با اشاره به واقعیتهای زندگی کاراکتر مهتاب تصریح کرد: این زن بلندپروازیهایی دارد که برای آنها میخواهد طلاق بگیرد و پاشنه آشیل این طلاق حاج محمود با بازی مهدی سلطانی است که او را بزرگ کرده و به لحاظ مادی و معنوی حمایتش کرده است تا پزشک شود و حالا مهتاب نمیخواهد به روی محبتهای عمویش چشم ببندد. این زن به دلیل این مشکلات چند سال قرص ضد حاملگی میخورد و به شوهرش میگوید نمیتواند باردار شود، او دروغ میگوید و کاری که میکند همپای خیانت است.
تفاوت دغدغههای جوان تحصیلکرده امروز با چالشهای سریالها
مینا وحید با اشاره به ویژگیهای شخصیتی نقش خود گفت: این موقعیت به گونهای بود که به نظرم آمد به بهترین شکل میتوانم آن را به مخاطب هم منتقل کنم. او زنی غد و درون گراست و این مشکلات را تاکنون بیرون نریخته است، او دختر تنهایی است و من فکر میکنم تا این بخش از قصه هم مردم به خوبی باورش کردند.
این بازیگر درباره ضرورت نمایش چالشهای جدید و به روز با زندگی مردم در سریالها و تأثیر آن در زندگی روزمره بیان کرد: بهتر است در تلویزیون سریالهایی ساخته شود که درد روز جامعه را به تصویر بکشد چرا که مخاطب امروز تلویزیون جوانان تحصیلکرده ای هستند که چالشها و دغدغههایشان با آنچه در سریالها نمایش داده میشود متفاوت است و اگر تلویزیون به این دغدغهها بی توجهی کند مخاطب خود را از دست میدهد.
واکنش به سکانس احیای بیمار
وی در واکنش به سوالی درباره یکی از سکانسهای سریال که به احیای یکی از بیماران در حال مرگ با استفاده از شوک میپردازد و موجب انتقادهایی توسط کاربران شبکههای اجتماعی شد، گفت: جواب این قسمت به من ارتباطی پیدا نمیکند و من به عنوان بازیگر همه آنچه را که کارگردان میگوید اجرا میکنم و البته تلاشم هم این است که به بهترین نحو اجرایی شود. با این حال برای همین سکانس دو متخصص آن زمان به بیمارستان لاهیجان آمدند و همه مراحل احیا را توضیح دادند و بعد از آن بود که کارگردان این سکانس را تصویربرداری کرد.
وی با اشاره به بازخوردهایی که در همین مدت پخش از مخاطب داشته است گفت: کمترین مشکل این نسل همین سرد بودن و بی اهمیت بودن همسرانشان است و به من پیغام میدهند که همسر من هم سرد و بی توجه است و حالا راهکاری که در فیلمنامه میآید میتواند راهکاری برای روزمره مردم در زندگیهای واقعی شأن باشد.
مینا وحید با اشاره به داستان موازی دیگری که در قصه شکل گرفته است، عنوان کرد: اینجا عشق دو جوانی را میبینیم که هم دانشگاهی هستند، به هم عشق میورزند و روابطی پنهانی دارند که در جنگل، کافه و… نمایش داده میشود و صد در صد این مدل ممنوع است اما اینها وجود دارد. در عین حال اگر پدر و برادر آن دختر با این علاقه اینقدر تند برخورد نمیکردند ماجرا به آنجا نمیکشید که پیمان کشته شود.
این بازیگر درباره نحوه کار با توفیقی نیز تصریح کرد: بهرنگ توفیقی با بازیگر در صلح و در تعامل است. اگر اختلاف نظری داشتیم درباره اش صحبت میکردیم و اگر من نمیتوانستم ایشان را قانع کنم به حرف او گوش میدادم چون به هر حال کارگردان بود و در زمینه تخصصی اش من میپذیرفتم. با این حال فیلمنامه هم به قدری درست بود که چالش چندانی نداشتیم، من معمولاً فیلمنامهها را که میخوانم با خودم می گویم این دیالوگها چیست ولی این فیلمنامه به بازی من کمک میکرد و بسیار آن را دوست داشتم.
این فیلمنامه آنطور که خواندهام در بخشهایی با اشک و تلخیهایی همراه است اما فکر نمیکنم تلخیهای آن خیلی زیاد باشدوی درباره اینکه چرا معمولاً بیان مشکلات در سریالها و اثرگذاری آن به تراژدیهای تلخ منجر میشود توضیح داد: این فیلمنامه آنطور که خواندهام در بخشهایی با اشک و تلخیهایی همراه است اما فکر نمیکنم تلخیهای آن خیلی زیاد باشد. اینجا لج و لجبازی زن و شوهری و عشق دو جوان را میبینیم، مشکلاتی هم بین این خانوادهها پیش آمده است، یک نفر کشته شده و چالشهای جدیدی بوجود میآید که بیشتر قصه را اتفاق محور کرده است تا تراژیک.
بازیگر «شهرزاد» درباره تم تلخی و اندوه در سریالها نیز گفت: بهتر است که فیلم و سریال از احساس مخاطب سواستفاده نکند. وقتی نمیدانیم فیلمنامه را چطور جلو ببریم از احساسات او استفاده میکنیم. فیلم و سریالهایی هست که یک نفر کشته میشود و تا انتها مخاطب را با همان تم جلو میبرد و مخاطب هم ممکن است با ان همراه شود و حتی این غم او را دچار کاتارسیسم (رهایی) کند که از اینکه به جای قهرمان داستان در این موقعیت تلخ قرار نگرفته است خوشحال باشد.
این بازیگر در پاسخ به سوالی درباره اینکه چگونه از نقش مهتاب و تعارضهایی که در این شخصیت وجود دارد برآمده است، گفت: مهتاب ابعاد مختلف شخصیتی دارد. از طرفی یک زن تحصیلکرده و جراح است که شخصیت منحصر به فردی است و از طرفی شخصیتی درونگرا و تودار است و بیشتر از اینکه حسی باشد منطقی است و من باید همه این ابعاد را نمایش میدادم.
وی در توضیح بیشتر این چالشها افزود: ممکن نیست بازیگر نقشی را بپذیرد اما درگیر احوالات آن نقش نشود چرا که ایفای یکنقش به نحو احسنت مستلزم درک ریز و بم شخصیت نقش و عجین شدن با خوشیها و مصائب آن است. در مورد مهتاب «افرا»، از آنجا که شخصیت در بحرانیترین موقعیت زندگیاش بود، درگیری و زندگی سرد با همسر، متهم به قتل شدن و تصمیمگیری برای زندگی کودکی که بار مسئولیت بزرگی بر دوش این زن میگذارد، همه و همه روزهای پر فشاری را برای من به عنوان بازیگر رقم زد چرا که نمیشد از حال و هوای مهتاب جدا باشم و میخواستم مهتاب باورپذیری بیافرینم.
اولین بار است در کار تجاری حضور مییابم
این بازیگر که در حال حاضر مشغول بازی در سریال «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم است، گفت: غیر از سریال «جزیره» برای اولین بار در یک کمدی هم بازی میکنم که چالش جدیدی برایم است و امیدوارم از این تیغ دو لبه بگذرم. احساس میکنم به اندازه کافی با کارگردانان حرفهای و فیلم و سریالهای جدی و هنری کار کردهام و با این اثر کمدی اولین بار است که در یک سریال تجاری ظاهر میشوم. برای خودم چالش بود که ببینم چطور در آن ظاهر میشوم و البته در اینجا هم کارگردانی حرفهای بر سر کار است.
وی درباره حضورش در این اثر تجاری عنوان کرد: شاید اگر دو سال پیش پیشنهاد میشد نمیپذیرفتم و آن زمان نمیتوانستم خطر کنم. اما الان به این نتیجه رسیدم که میتوانم در آن حضور داشته باشم اینگونه هم نیست که کاری پیشنهاد شود و بپرسم که مسائل مالی آن چقدر است یا اینکه چون پروژهای ندارم سریالی را بپذیرم وگرنه از «بانوی عمارت» تا «افرا» سه سال در خانه نمیماندم و از میان پروژهها، کاری را قبول میکردم.
مینا وحید درباره اینکه چقدر ممکن است که دستمزد روی انتخابهایش اثر بگذارد، بیان کرد: هیچکس از پول بدش نمیآید اما خدا را شکر همیشه تأمین بودهام و موقعیتم هم به گونهای بوده است که به خاطر پول کاری انتخاب نکنم. به طور مثال از حیث مالی و حتی موقعیتی برای بازیگر بهتر است که در پلتفرمها کار کند ولی پیش از این شخصیتی برای یکی از سریالها پیشنهاد بود که شبیه نقش جواهر در «بانوی عمارت» و حتی خیلی سنگدلتر از آن بود و اثر هم به یک کارگردان حرفهای تعلق داشت حتی وقتی این کار را رد کردم واسطهای که از طرف پروژه پیشنهادش را داده بود تعجب کرد اما من فکر کردم آن شخصیت پر از چالش و منفور و محبوب را پیش از این در «بانوی عمارت» بازی کردهام و نمیخواستم دوباره تکرارش کنم چون این تکرار دوباره خیلی خطرناک بود و نمیخواستم در ذهن مردم جا بیفتد که من اینقدر بدجنس هستم.
وی در پایان درباره انتخاب نقشهای خود گفت: نقشی را انتخاب میکنم که بتوانم به عنوان یک وکیل از شخصیت دفاع کنم. وکیل حتی نقطه ضعفها را میداند و آنها را میپذیرد تا بتواند از آنها دفاع کند.
بدون دیدگاه