برای آنانی که در سایه تاریک سفارشیها و فرمایشیها دیده نشدند…
الميرا ندائی
سینمای ایران، با تمام افتخارات و استعدادهای بیشماری که در خود پرورانده، همواره گرفتار مشکلات ساختاری و پشت پردهای هم بوده است؛ مشکلاتی که مسیر پیشرفت بسیاری از بازیگران مستعد را سد کرده.
یکی از این استعدادهای درخشان اما کمتر دیدهشده، «میرسعید مولویان» است؛ بازیگری که مهارتش در اجرای نقشهای پیچیده و چندلایه، او را شایستهی جایگاهی بسیار فراتر از آنچه اکنون دارد، میکند. با این حال، تبعیض، انحصارطلبی و مافیای سینمای ایران باعث شده که چنین هنرمندانی در سایه بمانند و به جای آنها، چهرههایی تکراری، صرفاً به دلیل روابط و نفوذ، همواره در مرکز توجه باشند.
میرسعید مولویان، بازیگری را نهتنها بهعنوان یک حرفه، بلکه بهعنوان یک هنر اصیل دنبال کرده است. او که فارغ التصیل کارشناسی ارشد رشته تئاتر و هنرهای نمایشی است، فعالیت هنری اش را در سال ۱۳۸۱ از تئاتر آغاز کرد و با تلاش و پشتکار، به سینمای ایران راه یافت. او سالها در تئاتر فعال بوده و بازیگری خود را از این حوزه آغاز کرده است. تجربهی او در تئاتر باعث شد که در اجرای نقشهای دشوار، از مهارت فوقالعادهای برخوردار باشد. اما زمانی که پا به دنیای سینما و تلویزیون گذاشت، با وجود درخشش در چند اثر مهم، آنچنان که باید و شاید در کانون توجه قرار نگرفت.
یکی از مهمترین دلایل این موضوع، تمرکز صنعت سینمای رو به ابتذال ایران روی ستارههای تثبیتشده و جریانهای تجاری است که فرصت را برای دیده شدن بازیگران مستعد اما کمتر شناختهشده، محدود میکند.
در حالی که مولویان بارها نشان داده که از بسیاری از ستارههای فعلی توانایی بیشتری در اجرای نقشهای پیچیده دارد، اما فقدان تبلیغات گسترده و کمبود حمایتهای رسانهای، باعث شده که او هنوز در جایگاهی که شایستهی آن است، قرار نگیرد.
البته شایان توجه است که بخشی از این کمرنگی نیز به رویکردهای هنری قابل احترام این هنرمند خوش آتیه برمیگردد.
به طور مثال:
– عدم حضور در جریانهای تجاری سینما:
میرسعید مولویان بیشتر در آثار مستقل و هنری حضور دارد، در حالی که سینمای تجاری ایران بیشتر بر چهرههای تثبیتشده سرمایهگذاری میکند.
– کمبود تبلیغات و رسانهای نشدن:
او برخلاف برخی از بازیگران، چندان در فضای رسانهای حضور ندارد و کمتر مصاحبه میکند، که باعث شده است نامش کمتر بر سر زبانها بیفتد.
– تمرکز روی کیفیت بهجای کمیت:
او بهجای انتخاب پروژههای متعدد، نقشهایی را میپذیرد که چالشبرانگیز باشند، و این مورد هم موجب میشود تا کمتر در معرض دید عموم قرار بگیرد.
در سینمای ایران، نقشآفرینی در فیلمهای پرفروش و جریان اصلی، بیش از آنکه به استعداد بازیگران وابسته باشد، به ارتباطات، لابیگری و حمایت گروههای خاص مرتبط است.
در چنین فضایی، انتخاب کارگردانها و تهیهکنندگان غالباً از بین گروهی محدود از بازیگران است که بارها و بارها در فیلمهای مختلف ظاهر شدهاند، حتی اگر اجراهایشان کلیشهای و تکراری باشد.
در این میان، بازیگرانی مانند میرسعید مولویان که استعداد فوقالعادهای دارند اما در حلقههای بستهی سینما حضور ندارند، فرصتهای برابر برای درخشیدن را از دست میدهند.
این امر به وضوح در مورد فیلم «تومان» اتفاق افتاد؛ فیلمی که یکی از بهترین اجراهای سالهای اخیر را از سوی «مولویان» ارائه داد، اما به دلیل عدم حمایت رسانهای و تبلیغاتی، هم فیلم و هم بازیگرانش در سایه قرار گرفتند.
این در حالی است که بسیاری از این چهرهها، بهرغم دریافت دستمزدهای کلان، قادر به ارائهی بازیهای قابل قبول نیستند. اما به دلیل داشتن روابط گسترده، قراردادهای چندگانه و تبلیغات وسیع رسانهای، همچنان در پروژههای مهم حضور دارند.
تداوم این وضعیت، اجازهی رشد به بازیگرانی مانند «مولویان» را نمیدهد، چرا که مسیر ورود به این پروژهها، نه از طریق استعداد بلکه از طریق روابط پشت پرده تعیین میشود.
میرسعید مولویان، نمونهای از بازیگران توانا اما کمتر دیدهشدهی سینمای ایران است. در حالی که بسیاری از بازیهای درخشانش مانند: فیلم های سینمایی «تومان» ۱۳۹۷، «جنگل پرتقال» ۱۴۰۱، و «ناتور دشت» ۱۴۰۳، در کنار مجموعه ی نمایش خانگی «خاتون» ۱۴۰۰، و سریال «آبان» که به تازگی پخش خود را از «پلتفرم شیدا» آغاز کرده است، همگی نشان دادهاند که این بازیگر، پتانسیل حضور در سطح اول سینمای ایران را -با ۵ بار نامزدی برای دریافت جایزه در جشنواره فیلم فجر و جشن حافظ-دارد، اما هنوز در کانون توجه قرار نگرفته است.
حالا که سینمای ایران بیش از همیشه به بازیگرانی با عمق و مهارت نیاز دارد، شاید وقت آن رسیده باشد که میرسعید مولویان بیش از پیش در آثار بزرگ دیده شود و قدر استعداد کمنظیرش را بدانند.
این بازیگر یکی از مظلومترین و کمتر دیدهشدهترین استعدادهای سینمای ایران است که به دلیل احاطهای که مافیای سینما بر روند تولید و اکران فیلمها دارد، و همینطور به خاطر عدم تبلیغات کافی و انحصارطلبی رایج، هنوز در جایگاهی که شایستهی آن است، قرار نگرفته.
در حالی که سینمای ایران بیش از همیشه نیازمند چهرههای تازه و توانمند است، اما سینما همچنان از استعدادهایی مانند او غافل است.
ویژگیهای منحصر به فرد بازیگری میرسعید مولویان:
۱. تسلط بر تحلیل شخصیت و اجرای چندلایه
۲. توانایی بالای کنترل احساسات و بیانگری درونی
۳. انعطافپذیری بالا در اجرای نقشهای متنوع
۴. استفاده دقیق از زبان بدن و کنترل فیزیکی
۵. پرهیز از کلیشه و تکرار در نقشآفرینی
۶. تکیه بر تجربهی تئاتری و اجرای باورپذیر
۷. قدرت بالای انتقال حس از طریق چشمان و میمیک چهره
۸. انتخابهای جسورانه و غیرتجاری
فیلم “ناتور دشت” با بازی میرسعید مولویان یکی از آن آثار درخشانی است که در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ اثری متمایز که تواناییهای شگفتانگیز این بازیگر را بار دیگر اثبات کرد. مولویان در این فیلم، با اجرای بینظیر و پرجزئیات خود، موفق شد روح پیچیدهی شخصیت اصلی را به تصویر بکشد و مخاطب را در سفری احساسی و روانشناختی همراه خود کند.
امید است که سازندگان شایسته، حرفهای و مستقل مجموعه شبکه خانگی «آبان» که به تازگی از «پلتفرم شیدا» پخش خود را آغاز کرده است، بستری درخور برای دیده شدن این هنرمند بی ادعا و درخشان ایران را فراهم سازند، تا میرسعید مولویان، پس از ۲۲ سال فعالیت حرفه ای در عرصههای هنری، با حمایت این تیم کاربلد به حقی برسد که سزاوارش است.
بدون دیدگاه