یک پژوهشگر موسیقی نواحی ایران گفت: در حال حاضر موسیقی که برای تعزیه‌خوانی به کار گرفته می‌شود و رایج است، قابل قبول نیست و نوعی آسیب است.
هوشنگ جاوید در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص نقش موسیقی ایرانی در تعزیه‌خوانی، اظهار کرد: موسیقی در تعزیه با ۲ فرم آوازی و سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. موسیقی سازی به این صورت است که همواره سازهای بادی به همراه سازهای کوبه‌ای صحنه‌های تعزیه‌خوانی را همراهی می‌کنند، به این معنا که یک تصویر فرضی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و دیگری هم صحنه‌ها را به هم ربط می‌دهد و از یک رویداد به رویداد دیگری نیز می‌روند.
وی افزود: امروزه یکی از نوآوری‌های جدیدی که به وجود آمده و پسندیده هم نیست موسیقی زیر متن است که بعضی از گروه‌های موسیقی در تعزیه‌خوانی به کار می‌گیرند و این اقدام باعث می‌شود مخاطب متن را گم ‌کند و تشخیص اینکه متوجه شود بازیگران چه می‌گویند، سخت می‌شود.
این پژوهشگر موسیقی نواحی ایران با بیان اینکه موسیقی آوازی به دو صورت رجزخوانی و آوازخوانی اجرا می‌شود، تصریح کرد: موسیقی‌هایی که برای موافقان اجرا می‌شود، بیشتر حالت ملودی دارد و موسیقی‌هایی که برای مخالفان استفاده می‌شود، حالت رجز، بزرگ‌گویی و گنده‌گویی دارد که کمتر با آواز همراه است و بسته به متنی که شبیه‌خوان‌ها دارند، اجرا می‌شود.

به دلیل نبود قانون، شبیه‌خوان‌ها بر اساس سلیقه ذهنی خود عمل می‌کنند
وی اضافه کرد: ذهنیتی که معین البکاء یا تعزیه‌گردان نسبت به مطلب اصلی شبیه‌خوانی دارد، نقش‌پوش را مجاب می‌کند تا در آن دستگاه بخواند. در گذشته شبیه‌خوانی به این صورت بوده که از ابتدا تا انتهای بعضی از مجالس در مورد یک شخص اجرا داشته باشند و این امر برای بعضی‌ از تعزیه‌خوانان قانون شده بود و برای عده‌ای دیگر مورد جدی نبود که از آن تبعیت کنند. بنابراین امروزه قانونی وجود ندارد و شبیه‌خوان‌ها براساس سلیقه‌های ذهنی خود عمل می‌کنند.

خوانندگی در تعزیه‌خوانی امری اشتباه است
جاوید عنوان کرد: امروزه به جای اینکه برای بیان زبان‌ها بیشتر از آواز استفاده کنند، آن را به عنوان آواز موسیقیایی مورد استفاده قرار می‌دهند که نوعی آواز خواندن است و در این حوزه امری اشتباه تلقی می‌شود، چراکه مخاطب را از متنی که باید نقش‌پوش استفاده کند، دور می‌کند و مانند این است که فردی برای یک متن مذهبی خوانندگی کند که اقدام نادرستی است و بیان واقعه را برای مخاطب نامفهوم می‌کند. همچنین شکل سوم موسیقی آوازه‌خوانی، بیان موسیقی است که ادوات و شکل‌های مختلف موسیقی مانند سنتور، تنبور و … را شامل می‌شود که در تعزیه‌خوانی کاربردی ندارد.
وی در پاسخ به اینکه اجرای تعزیه در مناطق مختلف ایران براساس آهنگ‌های همان مناطق تنظیم می‌شود، بیان کرد: در بسیاری از مکان‌ها که از موسیقی شهری دور هستند، از موسیقی‌های محلی استفاده می‌کنند. همچنین طی تحقیقات و پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام دادم به این نتیجه رسیدم که منطقه فارس، بوشهر، خوزستان و حتی مازندران از نواهای محلی خودشان استفاده می‌کنند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی ایران خاطرنشان کرد: تعزیه‌هایی وجود دارد که در آن شیوه‌نامه‌های محلی را به کار می‌گیرند که از نی استفاده می‌شود و در آن صحنه چوپانی حضور دارد که نی می‌زند و از دوبیتی خوانی‌های محلی و نی‌نوازی بومی نیز استفاده می‌کند.
وی در پاسخ به این پرسش که موسیقی در تعزیه از چه جایگاهی برخوردار است، بیان کرد: در حال حاضر موسیقی که برای تعزیه‌خوانی به کار گرفته می‌شود و رایج است، قابل قبول نیست و نوعی آسیب است، زیرا در گذشته ۱۴ نوع ضرب‌آهنگ یا در اصطلاح فرهنگی، ریتم وجود داشته که امروزه هیچ ریتمی در شبیه‌خوانی دیده نمی‌شود و به طور کلی نیز اعضای شبیه‌خوانی مهارت انجام چنین فعالیتی را ندارند.
جاوید اظهار کرد: نسلی که از گذشته تعزیه و شبیه‌خوانی را برای ایام محرم اجرا می‌کردند، اکنون از بین رفته و افرادی که حافظ این نوع از ریتم‌ها بودند، کهن‌سال شدند و توان آموزش دادن به افراد جدید را ندارند. در حال حاضر افرادی که به اجرای تعزیه می‌پردازند عمدتا از موسیقی سریال‌ها و ترانه‌ها استفاده می‌کنند که این امر غلط است.

شبیه‌خوانی رو به افول است
وی با بیان اینکه ما طبل‌ها و شیپورهای مختلفی مانند هزیمت، فراق، عرب‌نشینی، جدایی، خبر، جنگ، نبرد، آماده‌باش و جداسازی داشتیم که متاسفانه اکنون هیچ کدام از این‌ موارد نواخته نمی‌شود، اضافه کرد: ما حدود ۱۶ ضرب‌آهنگ و ۸ ملودی داریم که اکنون در تعزیه‌ها نواخته نمی‌شود و در مقابل هر چه آهنگ‌های بی‌اهمیت وجود دارد در کنار شبیه‌خوانی مورد استفاده قرار می‌گیرند و تصور می‌شود که اقدام جدید و درستی است. بنابراین با روندی که اکنون پیش می‌رویم، شبیه‌خوانی رو به افول است و هیچ دستگاهی مسئولیت این اقدام را هم قبول نمی‌کند که آموزش‌های متناسبی را در این زمینه داشته باشیم.

تعزیه‌خوانی از اصالت خود دور افتاده است
این پژوهشگر موسیقی نواحی ایران تصریح کرد: تعزیه‌خوانی به طور کامل از اصالت خود دور افتاده و اکنون موسسه‌های پرطمطراقی وجود دارد که تنها می‌توانند هنرمندان تعزیه‌خوان را بیمه کنند و هیچ فعالیت علمی پایه برای شبیه‌خوان‌ها وجود ندارد. این مشکلات و رو به افول رفتن شبیه‌خوانی آسیب جدی است که اگر بخواهیم این آسیب‌ها را جبران کنیم حدود دو سال زمان خواهد برد.
وی در پاسخ به این پرسش که تسلط بر روی موسیقی و سازهایی که در تعزیه به کار گرفته می‌شود تا چه اندازه بر نوحه‌سرایی و تعزیه‌خوانی موثر است، بیان کرد: نوحه‌سرایی و تعزیه‌خوانی دو مقوله جدا از هم است که ما در شبیه‌خوانی بیشتر از آواز استفاده می‌کنیم تا از موسیقی‌سازی آوازی، چراکه ویژگی‌های خاص خود را دارد و به مهارت خواننده در دستگاه‌های مختلف بستگی دارد که دستگاه‌های ایرانی را بشناسد و به صورت علمی مورد استفاده قرار دهند.

نبود رشته تعزیه‌خوانی در مراکز آموزشی داخلی اهمال‌کاری فرهنگی است
جاوید با بیان اینکه استادانی مانند حاتم عسگری وجود دارد که اگر بخواهند چنین آموزش‌هایی را انجام دهند مورد حمایت قرار نمی‌گیرند و برنامه‌ریزی در این زمینه برای آن انجام نمی‌شود، اظهار کرد: با توجه به اینکه جهانیان نسبت به شبیه‌خوانی کاملا نظر مثبت و جذب‌شده‌ای دارند اما در دانشگاه‌های خودمان رشته آموزشی این هنر وجود ندارد و در این زمینه به قدری تعلل شد که نتوانستیم در این چند سال گذشته نتوانستیم شبیه‌خوانی را به عنوان یک رشته هنری از ایران اسلامی در دانشگاه‌های خود داشته باشیم و یک اهمال‌کاری بزرگ فرهنگی است که زمانی برای اصلاح این موضوع مشخص نشده است.
وی اظهار کرد: فردی که می‌خواهد به اجرای شبیه‌خوانی بپردازد، بهتر است مدرک دانشگاهی داشته باشد و مهارت‌های لازم را در این زمینه کسب کند اما متاسفانه چنین شرایطی برای هنرمندان حوزه تعزیه‌خوانی وجود ندارد. اکنون شبیه‌خوانی یک هنر خودجوش است که ۵ تا ۱۰ سال دیگر اصالت خود را از دست خواهد داد و نمی‌تواند پاسخگوی آینده باشد و از هم اکنون باید برای این وضعیت فکری کرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *