مهوش شیخ‌الاسلامی یکی از مستندسازان قدیمی کشور از شرایط و نگرانی‌های این روزهایش می‌گوید.

شیخ‌الاسلامی متولد اسفندماه سال ۱۳۲۴ و فارغ‌التحصیل سینما از مدرسه سینمایی لندن است که هر چند برنامه‌ریزی در سریال «دایی جان ناپلئون» ناصر تقوایی و تجربه‌هایی مشابه در «هزاردستان»، «کوچک جنگلی»، «سربداران» و «گزارش» را داشته، اما بارها به صراحت بر علاقه بیشتر خود به سینمای مستند در مقابل سینمای داستانی تاکید کرده و شهرتش برای ساخت مستندهایی همچون «ماده ۶۱»، «به کجا تعلق دارم»، «خانه دوم»، «یوفک»، «توپ»، «چارشو»، «پیر حرا»، «پرشنگ»، «قاتل یا مقتول»، «اتاق تاریک»، «کول‌فرح» و «تنگراه» است.

این مستندساز جایزه بزرگ جشنواره تامپره فنلاند، بهترین فیلم بخش بین‌الملل جشنواره فیلم کوتاه تهران، دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر و نشان فیروزه اولین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت را هم گرفته و آخرین اثری که ساخته، یک مستند تحقیقی – تاریخی درباره یک شخصیت است.

او در گپ و گفتی با ایسنا از حال و احوال این روزهایش گفت و اینکه بیشتر فیلم می‌بیند و مطالعه می‌کند.

شیخ‌الاسلامی با اشاره به اینکه شنیدن موسیقی و نیز حضور در طبیعت تسکین‌دهنده و آرامش‌دهنده خوبی برای همه مردم می‌تواند باشد، درباره اینکه این روزها ساخت چه نوع مستندهایی ضرورت بیشتری دارد؟ گفت: کشور ما از نظر تنوع سوژه برای ساخت فیلم‌های مستند بستر بسیار خوبی دارد، منتها مستندسازی در این شرایط از جهات گوناگون با سختی‌های زیادی مواجه است.

او درباره برخی دغدغه‌ها و علاقه‌مندی‌های خودش برای مستندسازی گفت: کار کردن درباره زنان – فارغ از تمام اتفاق‌های رخ‌داده – همیشه برایم جذاب بوده ولی متاسفانه کارهایی هم در این حوزه در فرنگ انجام شده و موضوع را باسمه‌ای کرده‌اند. با این حال من پس از گذشت ۵۰ سال می‌توانم با نگاهی عمیق به موضوع زنان و جامعه کار کنم ولی بعید می‌دانم با این شرایط بشود فیلمی در این زمینه ساخت، به همین دلیل الان بیشتر مشغول خواندن و دیدن هستم.

شیخ‌الاسلامی ادامه داد: به‌جز این‌ها خیلی دوست دارم درباره طبیعت و محیط زیست کار کنم ولی دست به هر چه بزنی مساله‌ای دارد. مسئله آب هم آنقدر جدی شده که دیگر نمی‌دانم چه باید کرد؛ این در حالی که کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند به چنین وضعیتی می‌رسیم و در آثار مستند هم بارها بر آن تاکید شده بود. پس با خودم فکر می‌کنم الان چه کاری در مورد آب می‌توانم انجام دهم. به نظرم تنها کار همین است که شخصا مصرف زیاد نداشته باشم. خیلی از ما و براساس تربیتی که داشته‌ایم، یاد گرفته‌ایم حتی آب صرف‌شده برای شست‌وشوی سبزی و میوه را هدر ندهیم و پای گل‌ها و درخت‌ها بریزیم؛ اما متاسفانه هر کدام از ما در اطراف خود صحنه‌های زیادی می‌بینیم که چطور این آب هدر می‌رود و این نگرانی با زندگی روزانه من عجین شده و آرامشم را می‌گیرد. چون در نهایت یک ایرانی هستم، عاشق این مملکتم و دلواپس برهوت شدن این سرزمینم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *