فصل دوم مطالعات باستانشناختی محوطه معصومزاده بجنورد درخراسانشمالی با هدف گاهنگاری، شناخت روند شکلگیری و گسترش محوطه به عنوان یک استقرار شهری و رابطه طبیعی و تاریخی آن با شهر و جلگه امروز بجنورد در حال انجام است.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، احمد نیکگفتار سرپرست هیأت باستانشناسی با اعلام این خبر گفت: شهر امروز بجنورد واقع در دشت میانکوهی بجنورد که بر دامنههای شمالی آلاداغ تکیه دارد در منطقهای قرار گرفته که سرحدات سه منطقه مهم فرهنگی شرق جهان اسلام یعنی نیشابور، گرگان و مرو را به یکدیگر متصل میسازد و بنابراین از جایگاه ویژهای در مطالعات باستانشناختی دوران اسلامی برخوردار است.
این باستانشناس افزود: از این رو محوطه معصومزاده با توجه به موقعیت مکانی آن نه تنها در شناخت روند شکلگیری و تغییرات پهنه شهر بجنورد در طول زمان بلکه در مطالعات دوران اسلامی منطقه بطور خاص و نیشابور بزرگ و خراسان بطور عام از اهمیت بسزایی برخوردار است.
او ارزشهای بنیادین شهر و پهنه فرهنگی بجنورد را وابسته به تمامی اجزایی دانست که این شهر و تحول تاریخی آن را از آغاز شکلگیری تا امروز به طور یکپارچه تعریف می کند و تصریح کرد: دور جدید مطالعات باستانشناختی با هدف گاهنگاری، شناخت روند شکلگیری و گسترش محوطه به عنوان یک استقرار شهری و رابطه طبیعی و تاریخی آن با شهر و جلگه امروز بجنورد در پی درک این مهم است.
نیکگفتار با بیان اینکه فصل نخست مطالعات جامع باستانشناختی در محوطه معصومزاده بجنورد در شهریور و مهرماه سال 1399 به سرپرستی زهرا لرزاده انجام شده گفت:حاصل کاوشهای فصل اول علاوه بر آنکه گاهنگاری، نحوه شکلگیری و ساختار لایههای فرهنگی محوطه را بر ما آشکار کرد، منجر به یافتن فضاهای زیستی و صنعتی در بخشهای شمالی و جنوبی محوطه شد.
او خاطرنشان کرد:براساس یافتههای فصل نخست کاوش به نظر میرسید که این استقرار شهری از رونق زیادی بویژه در سده های پنحم و ششم هجری قمری برخوردار بوده و تنوع و تراکم انواع یافتههای سفالی و غیرسفالی که در فضاهای صنعتی و زیستی یافت شده نیز خود نشان دیگری از رونق این استقرار شهری در دوره سلجوقی است.
سرپرست هیأت باستانشناسی افزود: این یافتهها به نوبه خود پرسشهای مهم و جدیدی را در بخش درک چرخههای تولید از ماده خام و استحصال تا تولید و در نهایت مصرف آن در این استقرار شهری و ارتباط آن با سایر بخشهای خراسان مطرح میسازد و تمرکز مطالعات میدانی فصل دوم نیز برای درک بهتر این مهم است.
نیکگفتار ابراز امیدواری کرد: انجام پژوهشهای بلند مدت در این محوطه با رویکرد به منظر تاریخی شهر بجنورد نه تنها شناخت ما را از عناصر حیات آن در طول زمان و تحول آن در نظام شهرنشینی و شهرسازی در جغرافیای تاریخی ایران افزایش دهد، بلکه همزمان این امکان را نیز فراهم کند تا توان بالقوهای که حیات پایدار این شهر را تضمین کرده شناسایی کرده و برای حفظ اصالت، ارزشهای اقتصادی، تاریخی و فرهنگی مردم این سرزمین کهن بکار گیریم.
او در پایان خاطرنشان کرد: انجام مطالعات فراگیر باستانشناختی اولویت اول و شرط لازم برای ارائه برنامههای آمایشی و حفاظتی است.
بدون دیدگاه