محمود رضوی تهیه‌کننده سینما بیان کرد که دخالت برخی نهادهای حاکمیت در جریان تولید باعث خداحافظی‌ام از سینما شد.
به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم «عمار»، سیدمحمود رضوی تهیه کننده سینما در کارگاه آموزشی «تهیه کنندگی» در حاشیه اکران‌های مرکزی دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در سینما فلسطین در سخنانی خطاب به حاضران گفت: هدف اصلی من این است که بتوانیم به شناختی از یک تهیه کننده خوب برسیم.
وی با طرح سوال درباره اینکه «تهیه کننده کیست» و «آیا اگر از تهیه کننده پول بگیرند باز هم می‌تواند تهیه کننده بماند و کار را بسازد؟»، اظهار کرد: ما از تهیه‌کننده مطلوب حرف می‌زنیم. من به شخصه یک یا دو فیلم، آن هم فیلم‌های اولیه به طور کامل تهیه کردم، بقیه فیلم‌هایم را جذب سرمایه انجام دادم. قبل از پول، ایده و مولف بودن مهم است.
رضوی ادامه داد: روزی که من اولین کارم را در سال ۱۳۸۷ ساختم، فکر می‌کردم تهیه کننده یعنی پدر و پدر پروژه باید برای فرزندی که متولد می‌شود، هم پدری و هم بزرگ‌تری کند، هم پول تو جیبی دهد، هم مدرسه و آینده‌اش را برایش انتخاب کند و وقتی که به سن آینده و بلوغش رسید و دامادش کرد آن وقت می‌تواند آن را رها کند. اما امروز می‌گویم تهیه کننده در مقام پدر خوب است اما فقط برای شروع خوب است اما آنچه درباره تهیه کننده مولف بودن گفته شد، در این مورد، دیگر این پدر بودن به درد نمی‌خورد.
این تهیه کننده سینما ادامه داد: وقتی امروز بپرسیم تهیه کننده مطلوب چه کسی می‌تواند باشد خالق، صانع، مولف هم می‌تواند در تعریفش جای بگیرد. گاهی پدر و مادر نمی‌توانند تشخیص دهند ولی خالق به مسائل آشناست و مسیر رشد را فراهم می‌کند.
رضوی اظهار کرد: تهیه کننده خالق، پهناور می‌بیند و می‌گوید یک میلیارد ضرر کنم بهتر از چند میلیارد «هووو» شنیدن است. اما برای تهیه‌کننده در مقام پدر خیلی سخت است، برای تهیه‌کننده‌ای که به اثرش دل بسته، در مواردی نمی‌تواند خطا و اشتباهی را که رخ می‌دهد تشخیص دهد یا از آن می‌گذرد چون همه مراحلش را انجام داده، تهیه کننده خوب از نظر من وقتی است که یک انسان در مقام خالق قرار بگیرد. سینمای امروز، کارگردان محور است. اما آیا در سینما، تهیه‌کننده مطلوب وجود ندارد؟ چرا، وجود دارد.

تهیه‌کنندگانی داریم که کارت تهیه‌کنندگی‌شان را اجاره می‌دهند

وی تصریح کرد: خالق باید تشخیص دهد یک محصول که قرار است ساخته شود با ترکیب چه عناصر و عواملی موفق می‌شود. حتی ممکن است موفق نباشد بلکه برآیند کلی کار موفق شود. این خالق لزوماً خدا نیست اشتباه نگیرید، مدیر کارخانه، مدیر صنعت است. مدیر صنعت بر اساس یک سری فرمول مهندسی برای یک اثر به یک ذهنیت می‌رسد و تهیه کننده با فرمول‌های تجربه انسانی به آن نتیجه می‌رسد.

منوچهر محمدی شیخ تهیه‌کننده‌هاست

تهیه کننده فیلم «لاتاری» ادامه داد: به نظر من منوچهر محمدی، خالق و صانع است و هیچ وقت تهیه‌کننده در مقام پدر نبوده، به نظر من شیخ تهیه‌کننده‌ها آقای منوچهر محمدی است.
رضوی اظهار کرد: در سینمای ایران چند نوع تهیه‌کنندگی داریم، در نازل‌ترین نوع آن، تهیه کننده‌هایی داریم که صرفاً کارت تهیه‌کنندگی‌شان را اجاره می‌دهند، بدون هیچ کار و نظارتی خاصی پول، پروانه ساخت و پروانه نمایش می‌گیرند. در قرارداد هم ذکر می‌کنند هیچ مساله حقوقی متوجه آنها نیست. یک پله بالاتر، یک کارگردان کار اولی می‌آید به من تهیه کننده می‌گوید این سرمایه‌گذار من است تا انتخاب مدیر تولید و عوامل اصلی تا پیش تولید تهیه‌کننده با کارگردان است و بعد می‌رود. یک پله بالاتر تهیه‌کنندگانی هستند که تا پایان پیش تولید یک بار هم سر صحنه نمی‌روند و به خروجی کار ندارند. پله بعد از آن هم تهیه‌کنندگانی هستند که وقتی فیلمنامه‌ای داده می‌شود، می‌گویند من هستم، شاید اینها در مقام پدر باشند و از ابتدا تا پایان پروژه حضور دارند.

یک نوع دیگر نهاد و حکومت به تهیه‌کننده مراجعه می‌کند و می‌گوید برایمان مدیریت پروژه کن

وی در ادامه توضیحاتش گفت: در یک نوع دیگر نهاد و حکومت به تهیه‌کننده مراجعه می‌کند و می‌گوید برایمان مدیریت پروژه کن. تهیه‌کننده برآورد هزینه می‌کند بنا به انصاف خودش مثلاً ۱۰ یا ۲۰ درصد تعیین می‌کند و مدیر پروژه می‌شود. این مدل تهیه‌کنندگی، سود در تولید است و خیلی اتفاقات ناگوار هم در همین مدل می‌افتد. چون آن نهاد، این اثر برایش صرفاً نوعی گزارش عملکرد است که بگوید من فلان اثر را ساخته‌ام. مثلاً روی فلان مساله محوری نظام کار کرده‌ام. حال کار بد شده یا نشده، نه نهاد بر ایش مهم است نه تهیه کننده. این نوع آثار خروجی‌های مثبتی نداشته و خیلی نگاه به گیشه و مخاطب وجود ندارد.
رضوی تاکید کرد: مطلوب من این است که یک نفر یک صاحب ایده را با خود همراه کند از صفر تا ۱۰۰ پیش تولید، پس از تولید، تا جشنواره و اکران و حتی تا رساندن تا تلویزیون که آخرین مرحله در عرضه است، حضور داشته باشد اما از این دست تهیه کننده‌ها به اندازه انگشتان دو دست هستند که همان‌ها هم پرکار نیستند.‌
تهیه کننده فیلم «دهلیز» در ادامه سخنانش عنوان کرد: اگر بخواهیم یک تهیه کننده خوب داشته باشیم. باید آرتیست باشد و در موارد مختلف به شناخت برسد. ایده خوب و روایتگر خوب و عوامل درست را تشخیص دهد که اینها همه نیازمند تجربه و کار است. تهیه کننده مطلوب کسی است که کمترین دخالت را داشته باشد ولی هدایت‌گر باشد.
رضوی بیان کرد: من به کار اولی‌ها پیشنهاد می‌کنم یک مشاور داشته باشند، چون ممکن است مشاور، بیشتر ایده را دستکاری و تهیه کننده را دچار سردرگمی کند. اما من در آخرین اثرم «رد خون»، در بخش‌های مختلف ۱۷ مشاور داشتم. تعدادی از آنها عوامل را می‌شناختند و تعدادی دیگر را نمی‌شناختند.
وی با تایید این مسئله که مشکل سینمای ایران، در وهله اول فیلمنامه و بعد تهیه‌کنندگی است، تصریح کرد: مهم‌ترین مشکل شخص من در تهیه کنندگی، دخالت نهادهای حاکمیتی در جریان تولید است که بابتش هم از سینما خداحافظی کردم. آنها به جای اینکه کمک کنند بیشتر مزاحمند. ببینید مثال بزنم ما در فیلم «رد خون» از یک نهاد نظامی برای ادوات نظامی کمک می‌خواستم که این ادوات هم در نهاد دیگری موجود نبود، از آنها کمک خواستیم و آنها گفتند ما کجای فیلمنامه شما هستیم. ما جواب دادیم در این دو سکانس فلان آدم مهم شما که اسطوره شماست، حضور دارد. آنها گفتند باید کل فیلمنامه را بخوانیم و از روزی که فیلمنامه را دادیم تا روزی که اوکی دادند ۴۵ روز طول کشید. به زبان خوش هم اوکی ندادند.

تهیه کننده خودش به موضوع اثر اشراف داشته باشد

این تهیه کننده سینما افزود: ما باید به بالا و پایین آن نهاد نظامی می‌رفتیم که اوکی دهند باید می‌گفتیم این تصویر حداقلی، تاثیر حداکثری دارد اما آنها متر می‌کردند می‌گفتند چرا ما در این سکانس نیستیم برای آن سکانس برای ما نقش بنویسید، حتی برای ما پنج صفحه دیالوگ برای کسی که در یک پلان گذری می‌بینیم ولی می‌فهمیم نقشش چه هست نوشته بودند و گفتند کمک ما منوط به این است. ما گفتیم اینقدر حالمان را بد نکنید که مجبور شویم این نقش را هم در فیلم نگذاریم. در حقیقت تعریف درستی از خوب و بد نداشتند.
رضوی مطرح کرد: امر حیاتی که در تهیه کنندگی باید در نظر گرفت این است که تهیه کننده خودش به موضوع اثر اشراف داشته باشد مثلاً در مورد اعتیاد خوانده و با مشاورانش پا به پا رفته باشد. دومین مورد و یکی از نکات نقاط و فوت کوزه‌گری تهیه کنندگی بحث بودجه است باید تهیه کننده تشخیص دهد که برای موضوع چقدر باید بودجه جذب و کجا خرج کند. سوم بحث پیش تولید است. مثلاً باید برای کار ۶۰ روزه، ۶۰ روز پیش تولید کنیم اگر همه عوامل و مشکلات را در بیاوریم این ۶۰ روز می‌تواند پول خود را در ۱۰ روز تولید درآورد. پیش تولید جایی است که تهیه کننده باید هنر خود را نشان دهد. اصل کار، برنامه‌ریزی و دیدن جزییات است ما برای «ماجرای نمیروز ۲» هفت ماه پیش تولید داشتیم.
این تهیه کننده در پاسخ به این سوال که علت کنار گذاشتن تهیه کنندگی از جانب شما چه بود، گفت: عوامل متعددی داشت. خدا حفظ کند آقای میرباقری را، ایشان بعد از «سیانور» به من توضیحی درباره فیلمسازی دادند. گفتند در این فیلم در سکانس به سکانس امضای تو مشاهده می‌شود این فضا را به فضای دیگر نفروش. «ماجرای نمیروز ۱و ۲» و «لاتاری» با آنکه در یک مسیر بودند اما مجراهای مختلف داشتند ریسک مالی اعتباری و آبرویی و حتی جانی داشتند. یعنی فکر نکنید ریسک جانی نداشته باشیم. وقتی یک جاهایی برخی نهادهای حاکمیتی، جلوی آدم می‌ایستند، نه تنها کمکی نمی‌کنند بلکه سد راه هم می‌شوند حتی در جشنواره و اکران. در این حالت، آدم احساس می‌کند حضورش زیادی است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *