محمدجواد غفورزاده

غزل «فَابکِ لِلحُسِین»

گر سوخته‌ست بال و پرت فَابکِ لِلحُسِین
گر مانده داغ بر جگرت، فَابکِ لِلحُسِین

وقتی در آستانه پاییزِ برگ‌ریز
گل ریخته‌ست دور و برت، فَابکِ لِلحُسِین

با یاد یک چمن گل پرپر، به کربلا
افتد به باغ اگر گذرت، فَابکِ لِلحُسِین

تا هم‌رکاب قافله نینوا شوی
در ابتدای هر سفرت، فَابکِ لِلحُسِین

تصویر آتش و عطشِ دجله و فرات
تا جلوه کرد در نظرت، فَابکِ لِلحُسِین

با یاد تشنه‌کامیِ گل‌های باغِ وحی
افتد به آب اگر نظرت، فَابکِ لِلحُسِین

آتش گرفت خیمه پروانه‌های عشق
با خاطرات شعله‌ورت، فَابکِ لِلحُسِین

وقتی به یاد شامِ غریبان نشسته‌ای
بر زانوی غم است سرت، فَابکِ لِلحُسِین

تا عاقبت به خیر شوی، ای شکسته‌دل
هر شب بگو به چشم ترت، فَابکِ لِلحُسِین

این درس را امام به «اِبن شَبیب» داد
محبوب بود و راه نشان حبیب داد

محمدجواد غفورزاده متخلص به «شفق» در سال ۱۳۲۲ در مشهد متولد شد. در سال‌های نوجوانی به شعر علاقه نشان داد و با حضور در مجالس اهل ‌بیت شعرهای او رنگ و بویی ولایی به خود گرفت. این شاعر ولایی‌سُرا علاوه بر سامان دادن چند مجموعه شعر از آثار خود، دفترهای شعری در موضوعات آیینی را نیز جمع‌آوری کرده، «رستاخیز لاله‌ها»، «ستایشگران خورشید»، «کتیبه خورشید» و «این حسین کیست» از آثاری است که او گردآوری کرده. همچنین از آثار او می‌توان به «از کعبه تا محراب»، «یاس یاسین»، «الا یاایهاالساقی»، «سلام بر حسین» و «چراغ صلوات» اشاره کرد.

منبع: ایسنا

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *