The 78th Annual Cannes Film Festival (May 18, 2025)
«مأمور مخفی»/O Agente Secreto
المیرا ندائی
فیلم «مأمور مخفی/ The Secret Agent»، به کارگردانی و نویسندگی کلبر مندونسا فیلیو/Kleber Mendonca Filho- فیلمساز ۵۶ ساله برزیلی- یکی از آثار برجسته و تحسینشده در بخش مسابقه اصلی فستیوال سالانه جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ است که با استقبال گسترده منتقدان و تماشاگران مواجه شده است و بی تردید از منظر فیلم شناسی، فرم و محتوا، از مدعیان اصلی دریافت نخل طلا به شمار میرود. فیلمی که ترکیبی هوشمندانه از سیاست، طنز سیاه، عناصر سوررئال، داستانسرایی قوی، بازیهای درخشان و سبک بصری منحصربهفرد است. «مامور مخفی»، همچنین به سبب ساختار پیچیده و روایت غیرخطی اش، نه تنها یک اثر چالشبرانگیز است، بلکه در کلاس آثار جسورانه و نوآورانه نیز جای میگیرد.
«مأمور مخفی» یک تریلر سیاسی-تاریخی است که در سال ۱۹۷۷ و در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل میگذرد. داستان فیلم حول محور زندگی مارچلو/Marcelo- با بازی متفاوت و درخشان واگنر مورا/Wagner Moura- میگذرد؛ استاد دانشگاهی که پس از مخالفت با یک وزیر فاسد، به هدفی برای تعقیب و آزار حکومت تبدیل میشود. او به همراه پسرش به شهر رسیف/Recif- پایتخت ایالت پرنامبوکو و بزرگترین منطقه شهری در شمال شرقی برزیل- میگریزد و در آنجا با گروهی از مخالفان رژیم ارتباط برقرار میکند. در این میان، مارچلو هویت جدیدی به دست میآورد و در ادارهای که کارتهای شناسایی جعلی صادر میکند، مشغول به کار میشود، در حالی که در تلاش برای جستجوی حقیقتی درباره مادرش است.
کلبر مندونسا فیلیو با آثار متعهدانه و نوآورانهاش، به یکی از چهرههای برجسته سینمای معاصر برزیل تبدیل شده است. فیلم «مامور مخفی» نیز ادامهدهنده مسیر هنری او در پرداختن به موضوعات سیاسی و اجتماعی است و حضور وی در هفتاد و هشتمین جشنواره کن، نشاندهنده تأثیرگذاری و اهمیت روزافزون او در سینمای جهان است. او با پرداختن به موضوعاتی مانند خشونت، نابرابری اجتماعی و تاریخ استعمار، آثارش را به ابزاری برای نقد ساختارهای قدرت تبدیل کرده است. فیلمهای او اغلب با الهام از کارگردانانی مانند سرجیو لئونه/Sergio Leone-فیلمساز ایتالیایی-، میکل آنجلو آنتونیونی/Michelangelo Antonioni-کارگردان و فیلمنامه نویس ایتالیایی- و آلفونسو کوارون/Alfonso Cuarón -فیلمساز مکزیکی- ساخته شدهاند.
کلبر مندونسا فیلیو در سینمای معاصر برزیل چهرهای منحصربهفرد است؛ نهتنها بهعنوان کارگردان، بلکه بهعنوان یک فیلمنامهنویس آگاه، متفکر و مؤلف. او از آن دسته فیلمسازانیست که فیلمنامه را نه صرفاً مقدمهای برای کارگردانی، بلکه جوهرهی اصلی اثر میداند. فیلیو در فیلمنامهنویسی، معماری دقیقی دارد. درونمایههای سیاسی-اجتماعی مانند استعمار، خشونت دولتی، گسست طبقات و حافظهی تاریخی، ستون فقرات آثارش هستند. او که تسلط چشمگیری به زبان سینما دارد، اغلب نگارش فیلمنامه را خود انجام میدهد. زبان بصری فیلیو ترکیبی است از رئالیسم اجتماعی، تنش تریلری، و نوعی سوررئالیسم که تداعیگر آثار آلفونسو کوارون و آلن رنه/Alain Resnais- کارگردان و فیلمنامه نویس فرانسوی- است.
شهر رسیف، زادگاه او، نه فقط پسزمینه بلکه یک شخصیت مستقل در آثار اوست. معماری این شهر، نشانهای از ساختارهای قدرت، طبقات اجتماعی و گذر زمان است.
ریتم «مأمور مخفی»، همچون سایر آثار فیلیو، کند اما انفجاری است: او بهتدریج تنش میسازد و معمولاً در پرده سوم، انفجار احساسی و روایی را به اوج میرساند.
در «مامور مخفی»، فیلیو دو خط زمانی و دو ژانر را در یکدیگر تنیده است. در سطح، یک تریلر جاسوسی با بافت تاریخی؛ و در عمق، یک درام شخصی درباره جستوجوی هویت و حافظه. فیلمنامه با زیرمتنهایی از سرکوب دولتی، خشونت نمادین و استعمار ذهنی، پیکرهای سیاسی میسازد، در حالیکه فرم بصری با ارجاع به سینمای کلاسیک دهه ۷۰، لایهای بینامتنی خلق میکند.
فیلیو فیلمسازیست که قلم و دوربینش، ادامهی یکدیگرند. او در فیلمنامهنویسی، ساختار ایدئولوژیک جامعه را کالبدشکافی میکند و در کارگردانی، آن ساختار را در قالبی شاعرانه، سینمایی و تکاندهنده به تصویر میکشد. با «مامور مخفی»، او بار دیگر نشان داده است که در خلق سینمایی متعهد و در عین حال بیواسطه، استاد است.
🔘🔘🔘
«مامور مخفی»، نهتنها از نظر مضمون و کارگردانی، بلکه از لحاظ ترکیب بازیگران، یکی از پرجزئیاتترین و هوشمندانهترین آثار جشنواره کن ۲۰۲۵ به شمار میرود. این ترکیب بازیگری یک گفتوگوی زنده میان نسلها، ملیتها و سبکهای بازیگری را شکل داده است که با هویت چندلایه فیلم همراستا است. فیلم عمداً مرزهای ملی را در ترکیب بازیگران میشکند تا نشان دهد سرکوب، فرار، تبعید و مقاومت، پدیدههایی جهانی هستند.
ترکیب بازیگران در «مامور مخفی» آینهایست از تنشهای تاریخی و اجتماعی فیلم. حضور ستارگان تثبیتشده در کنار چهرههای نوظهور، و تلفیق سبکهای بازی متفاوت، باعث شده این فیلم در سطح بازیگری نیز به یکی از پختهترین آثار سال بدل شود. این انتخابها هوشمندانه و عمیقاً سیاسیاند.
واگنر مورا، بازیگر برجستهی برزیلی که شهرت جهانی خود را با نقش پابلو اسکوبار/Pablo Escobar در سریال Narcos کسب کرد، در این فیلم نقش مارچلو را ایفا میکند؛ یک استاد دانشگاه، مترجم و فعال سیاسی که در میانهی دیکتاتوری دهه ۷۰ برزیل، مجبور به فرار و زندگی در سایه میشود.
آنچه بازی او را متمایز میسازد، اجرای ترکیبی او است؛ ترکیبی از قدرت درونی، اضطراب تاریخی و اندوهی که ریشه در بیوطنی دارد.
مورا با بازی زیرپوستی خود، عملاً فیلم را بر دوش میکشد و کاراکتر را به چیزی فراتر از یک “قربانی سیاسی” بدل میکند. در صحنههایی که مارسلو با زبان آلمانی با یکی از ماموران سابق نازی روبهرو میشود، تنش میان زبان و بدن، یکی از اوجهای بازی مورا است.
🔘🔘🔘
اوگنیا الکساندرووا/Evgenia Alexandrova، فیلمبردار روسیالاصل «مامور مخفی»، نه صرفاً به عنوان تصویرگر صحنهها، بلکه به عنوان شریک ایدئولوژیک فیلیو عمل میکند. او با زبانی بصری که همزمان شاعرانه و سیاسی است، روایت فیلم را از بازسازی تاریخی فراتر میبرد و آن را به تجربهای حسی درباره حافظه، سرکوب و مقاومت بدل میسازد.
الکساندرووا در این فیلم، از سینماتوگرافی به مثابه ابزار شهادت تاریخی استفاده میکند. قابها اغلب فشرده، خفه و چندلایه هستند، گویی تصویر هم مثل کاراکترها در حال تحمل کنترل و نظارت است.
ترکیببندیهای قاب در قاب (window-in-frame) مکرراً در نماهای داخلی استفاده میشود. این قاببندیها نه فقط ساختاری زیباییشناختی، بلکه بازتابی از گفتمان کنترلی/نظارتی فیلماند.
در نمایی تأثیرگذار، مارچلو از پشت میلههای پنجرهای زنگزده دیده میشود. این نما استعارهای بصری از وضعیت اوست: آزاد در ظاهر، اما زندانی در حافظه، زمان و ترس.
تصویر در این اثر، ترکیبی است از جزئیات دقیق دیجیتال و ناپایداریهای تصویری آنالوگگونه، گویی تاریخ، خودش را در تصویری که میلرزد ثبت میکند.
الکساندرووا از نور استفادهای عمیقاً معناشناختی کرده است.
سایهها نقش کلیدی دارند. اغلب چهرهها نیمهروشن و نیمهتاریکاند، که این بازتابی است از دوگانگی روانی و سیاسی شخصیتها.
استفاده از حرکات دوربین نیز بسیار سنجیده است. در لحظات شخصی، دوربین ایستا و شبیه ناظر خاموش است. در صحنههای تعقیب یا بازجویی، دوربین روی کرین یا استدیکم با لرزش کنترلشده حرکت میکند و نوعی تعلیق درونی ایجاد مینماید.
حرکتهای زوایهدار و پایین به بالا در مواجهه با ساختمانهای دولتی، تداعیگر نوعی معماری قدرت هستند.
دهه ۱۹۷۰ با پالت زنگزده، نارنجیهای پوسیده، قهوهای و سبز تیره بازنمایی شده است؛ رنگهایی که به فرسودگی اجتماعی و پوسیدگی سیاسی دلالت دارند. زمان حال- در خط روایی دوم- با آبیهای سرد و خاکستریهای صنعتی ترسیم شده؛ دنیایی بیحافظه، بیجان، و گمشده. این تمایز رنگی از طریق نور، طراحی صحنه و گریدینگ دیجیتال تقویت شده و به مخاطب امکان رمزگشایی از زمان را بدون نیاز به توضیح کلامی میدهد.
برخی فلاشبکها با دوربینهای قدیمیتر یا افکتهای بصری فوقواقعگرا ساخته شدهاند، تا حالتی ذهنی و خاطرهای ایجاد کنند.
در یک سکانس، تصویر بازجویی مارچلو در مونیتور دیده میشود در حالی که دوربین اصلی واکنش احساسی او را در زمان حال ثبت میکند. این همزمانی دو سطح زمانی، از طریق سینماتوگرافی روایتساز است.
سینماتوگرافی اوگنیا الکساندرووا در «مامور مخفی» چیزی فراتر از بازنمایی است: این زبان بصری، ابزار نقد است، و ابزار پرسشگری تاریخی است. او با ساختن قابهایی زنده، تنشزا و پُر از معنا، به فیلم اجازه میدهد که نه فقط داستانی تعریف کند، بلکه گذشتهای را به چالش بکشد، اکنونی را بازتاب دهد و آیندهای را هشدار دهد.
در این فیلم، تصویر نه منفعل است و نه بیطرف؛ بلکه همانند شخصیتهایش، فعال، خشمگین، اندیشمند و سیاسی است. و این، حاصل درک عمیق الکساندرووا از قدرت سینما به عنوان زبان مقاومت است.
🔘🔘🔘
تدوین فیلم «مامور مخفی»، توسط دو تدوینگر برجسته، ادواردو سرانو/Eduardo Sertano و ماتیوس فاریاس/Matheus Farias، انجام شده است. این همکاری، که حاصل هشت ماه کار فشرده در مراحل پستولید در برلین و پاریس بوده است، نقش اساسی در شکلگیری ساختار روایی و ریتم فیلم ایفا کرده است.
فیلم «مامور مخفی» با مدت زمان ۱۵۸ دقیقه، داستانی چندلایه را روایت میکند که در آن گذشته و حال بهطور مداوم در هم تنیده میشوند. تدوینگران با استفاده از تکنیکهای متنوع، از جمله برشهای سریع، صحنههای موازی و استفاده از تصاویر آرشیوی، به ایجاد این پیوند کمک کردهاند. برای مثال، استفاده از صحنههای فلاشبک به دوران دیکتاتوری برزیل، با تصاویر حال حاضر، بهطور مؤثری حس تداوم و تأثیر گذشته بر حال را منتقل میکند.
تدوین فیلم با بهرهگیری از تکنیکهای متنوعی انجام شده است که به غنای بصری و روایی آن افزودهاند. استفاده از دیوایدرها، تکنیکی است که بهطور گسترده در فیلم بهکار رفته است، بهویژه در صحنههایی که دو سطح مختلف از واقعیت یا زمان را بهطور همزمان نمایش میدهد، و یا در صحنههای تعقیب و گریز یا لحظات تنشزا، برشهای سریع به ایجاد حس اضطراب و هیجان کمک کردهاند.
تدوینگران با ترکیب تصاویر آرشیوی واقعی با صحنههای بازسازیشده، به ایجاد حس واقعگرایی و مستندگونگی در فیلم کمک کردهاند. یکی از چالشهای اصلی تدوین در «مامور مخفی» حفظ تعادل بین ریتم تند صحنههای اکشن و لحظات تأملبرانگیز است. تدوینگران با تنظیم دقیق زمانبندی صحنهها، موفق شدهاند تا جریان داستان را حفظ کرده و در عین حال به عمق شخصیتها و موضوعات فیلم بپردازند.
تدوین در «مامور مخفی» نهتنها بهعنوان ابزار فنی، بلکه بهعنوان زبان بصری فیلم عمل میکند. ادواردو سرانو و ماتیوس فاریاس با استفاده از تکنیکهای متنوع و خلاقانه، به ساختار روایی پیچیده و چندلایه فیلم جان بخشیدهاند و تجربهای سینمایی منحصربهفرد برای مخاطب فراهم کردهاند.
🔘🔘🔘
موسیقی متن «مامور مخفی»، توسط دو آهنگساز برجسته برزیلی، ماتیوس آلوِز/Mateus Alves و توماز آلوِز سوزا/Tomaz Alves Souza، ساخته شده است.
موسیقی فیلم، ترکیبی از سبکهای مختلف است که بهطور هوشمندانهای با فضای داستانی فیلم هماهنگ شدهاند. در صحنههای تعقیب و گریز و لحظات تنشزا، موسیقی با الهام از ژانر نوآر، با استفاده از سازهای زهی و بادی، حس اضطراب و تعلیق را تقویت میکند. در مقابل، در صحنههای مرتبط با فرهنگ و فولکلور برزیل، از ریتمهای محلی و سازهای سنتی استفاده شده است.
این دو آهنگساز در این فیلم از ترکیب سازهای مختلف برای ایجاد تنوع صوتی بهره بردهاند. در صحنههای احساسی و درونی، از پیانو و سازهای زهی با ملودیهای ساده و تکرارشونده استفاده شده است که حس تنهایی و تأمل را منتقل میکند. در مقابل، در صحنههای پرتنش و اکشن، از ارکستراسیون گسترده با استفاده از سازهای بادی و کوبهای برای ایجاد حس هیجان و اضطراب بهره بردهاند.
موتیفهای تکرارشونده و تمهای شخصیتی، یکی از ویژگیهای برجسته موسیقی این فیلم است. استفاده از موتیفهای تکرارشونده به شخصیتها و موقعیتهای مختلف اختصاص داده شده است. برای مثال، تمی خاص برای شخصیت اصلی، مارچلو، در نظر گرفته شده است که در طول فیلم با تغییرات جزئی تکرار میشود و به درک بهتر تحولات روانی او کمک میکند. همچنین، در صحنههای مرتبط با دوران دیکتاتوری، از تمهایی با ساختار هارمونیک خاص استفاده شده است که حس سرکوب و کنترل را القا میکند.
موسیقی در «مامور مخفی» نقش مهمی در تقویت روایت و فضای فیلم ایفا میکند. در صحنههای بدون دیالوگ، موسیقی بهعنوان زبان اصلی برای انتقال احساسات و مفاهیم عمل میکند. همچنین، در صحنههای کلیدی، موسیقی با هماهنگی دقیق با تدوین و فیلمبرداری، به ایجاد ریتم و انسجام در روایت کمک میکند.
بدون دیدگاه