جبار آذین
چند سال بعد از رفتن “پدر” با کوله‌باری از حسرت و اندوه و رنج سالیان و آروزهای بر باد رفته، “مادر” هم با همان کوله‌بار، ما را به خود گذاشت و آسمانی شد.
آسمانی شدن زمینیان چه در زمین و یا آسمان، ناگزیر و مقدر است و از آن گریزی نیست و شتری است که دیر یا زود با پر شدن پیمانه هر کس و پایان مهلت زندگی او در زمین، کنار خانه‌اش، زانو خواهد زد.اما اینکه این سفر آسمانی چگونه خواهد بود و مسافر آخرت چه با خود خواهد برد، بسیار مهم است.
پدر و مادر ساده بودند و اهل ایمان و از جنس سایر مردم با همان نوع زندگی معمولی و دستانی پینه بسته از کار و تهی از مال. درست مانند اکثر مردم این روزگار و تمام روزگاران.
با این حال، کوشیدند دست‌های رنجورشان را همچنان بر زانوان نحیف خود تکیه زنند و زندگی خانواده را با عشق و مهر استوار بدارند و هیچگاه محتاج نامرد نمانند، نامردانی که امروز و در دوران ایمان و معرفت‌مداری، بیش از گذشته بر مال و اموال ملت و مملکت خیمه زده‌اند و بهشت‌های خود را در همین دنیا بنا کرده‌اند.
آری، آنها هم به قافله آسمانیان پیوستند و تنها آنچه به جا گذاشتند نام نیک است. آن‌ها نیز بسان دیگران، خواسته‌ها و آرمان‌ها و هدف‌هایی داشتند که از ما بهتران نگذاشتند به آن‌ها دست یابند.
همان چیزهایی که امروز نیز همانها نمی‌گذارند تا ما و جوانانمان، رنگ واقعیت آنها را ببینیم. آن‌ها از یاد برده‌اند که از ما بهتران هم با جیب‌های پر یا خالی، از این جهان کوچ خواهند کرد.
آری پدر رفت و مادر هم، و روزی نیز ما خواهیم رفت.
بیاییم تا هستیم، انسان باشیم، انسان زندگی کنیم و انسان هم برویم.
پدر و مادر اینگونه بودند.
روحشان شاد…

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *