جبار آذین
سرانجام بعد از سال‌ها کشمکش میان ممیزی سلیقه‌ای و تحمیل‌ها و فشارها و محرومیت‌ها و ممنوعیت‌ها، یکی از سینماگران مستعد کشور که اغلب آثارش با اتهام‌هایی در انبار تفتیش عقاید سینما گرفتار آمده بودند، توانست یکی از فیلم‌هایش را با نام «قیف» با بازی برخی چهره‌های طنز سینما و تلویزیون بر پرده سینماهای کشور ببیند.
صد البته این رخداد برای او موفقیت خوانده نمی‌شود زیرا در واقع موفقیت اکران شدن این فیلم در کارنامه سازمان سینمایی پرمسئله ثبت می‌گردد. آن هم نه به دلیل حمایت از یک کارگردان خوشفکر و بعد از دوازده سال زجر و انتظار برای اکران فیلم‌هایش و اینکه بگوید خود و سینمایش هنوز زنده است و هنر را نمی‌توان به اجبار تعطیل کرد، بلکه علت اکران «قیف» بعد از سه سال، نتیجه لابی‌ها و ارتباط‌های تهیه کننده خودی! فیلم بوده است.
گرچه این فیلم هم از توانایی‌ها و قابلیت‌های کارگردانش؛ محسن امیریوسفی نشان‌ها دارد، ولی واقعیت اینکه، این نوع آثار و سینما، جایگاهی شاخص و رفیع در نگرش او به سینما و فیلمسازی به عنوان یک سینماگر اجتماعی ندارد و تولید این فیلم، محصول فشارها و موانع فراوانی است که در برابر امثال او و دیگر سینماگرانی چون او قرار داده‌اند که با سینما و فیلم، حرف‌هایی برای گفتن با مردم دارند، اما امکان ساختن و یا اکران شدن فیلم‌های خود را نمی‌یابند.
کاری که با کیانوش عیاری هم کردند و او مجبور شد برای کسب درآمد و تامین نظرات ازمابهتران فیلم کمدی «ویلای ساحلی» را بسازد.
با ماجرای سیاسی «تفنگت را زمین بگذار» که امیریوسفی هم جزو امضاکنندگان بود، کاری ندارم، اما در این میان پرسشی همچنان بدون پاسخ است و اینکه، چه شده و چه کرده‌ایم که بحث تفنگ و برداشتن و یا روی زمین گذاشتن آن مطرح شده است. آن هم از سوی جماعت هنرمندی که سلاح‌شان فرهنگ و هنراست؟!
«قیف» امیریوسفی یک اثر کمدی مفرح و مخاطب‌پسند و شاد است که خوب نوشته و بازی و اجرا و کارگردانی شده است و به طور قطع به دلیل بازی بازیگرانی چون رضاعطاران و مضامین و محتوا و ساختار هنری خوب فیلم با استقبال مردم روبرو خواهد شد.
با آنکه فیلم از نظر فروش، تهیه‌کننده‌اش را راضی و پولدارتر می‌کند، ولی یک برگ سیاه دیگر بر کتاب تاریخ سینمای ایران خواهد افزود.
فیلمی سرگرم کننده ازسینماگری که می خواهد زنده بماند و برای گیشه ساخته شده و با دیدگاه‌ها و علایق اجتماعی، فرهنگی هنری کارگردانش همسو نیست و تولید آن حاصل فشار و محدودیت و محرومیت و انحصار و سلیقه‌مداری و سرمایه سالاری در سینمای بیمار ایران است.
با این حال، همین اندازه که اکران کمدی جذاب «قیف»، این امکان را فراهم آورده تا محسن امیریوسفی کارگردان فیلم های موفق توقیفی «خواب تلخ»، «آتشکار»، «آشغالهای دوست داشتنی» و… دیده و درباره او و آثارش بحث شود، جای تامل دارد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *