المیرا ندائی
میثم عباسی، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده ۴۴ساله‌ی ایرانی در کارنامه‌ی هنری‌اش هم در سینما و تئاتر، و هم در تولیدات صدا و سیما، حضوری پررنگ و موثر داشته است. او قریحه هنری‌اش را فدای سینمای تجاری نکرده است.
عباسی این روزها با فیلم کوتاه «بختک رها» در فستیوال‌های بین‌المللی متعددی شرکت کرده است و جوایز ارزنده را نیز برای ایران به ارمغان آورده است.
در این یادداشت به بررسی فیلم کوتاه «بختک رها»، آخرین اثر این فیلمساز جوان می‌پردازیم که این روزها دوباره مهمان ویژه جشنواره‌های خارجی است.

ساخت یک فیلم کوتاه در مورد طلاق به دلیل حساسیت موضوع و تاثیرات عاطفی که این رویداد بر افراد می‌گذارد، نیازمند دقت و ظرافت خاصی در هر دو جنبه فرم و محتوا است.

از منظر محتوا:
«بختک رها» در نمایش پیچیدگی‌های عاطفی، ابراز احساسات و تضادهای درونی، و بازنمایی واقعیت‌ها و آثار طلاق بر روابط اجتماعی عملکردی موفق و‌ موثر داشته است.
طلاق فرآیندی پیچیده است که نه تنها بر افراد درگیر، بلکه بر اطرافیان، و حتی جامعه تأثیر می‌گذارد. یک فیلم کوتاه در مورد طلاق باید به جنبه‌های مختلف این احساسات پرداخته و به‌ویژه به درگیری‌های درونی و روانی شخصیت‌ها بپردازد. و این آن چیزی است که در «بختک» شاهد آن هستیم.
در یک فیلم کوتاه در مورد طلاق، تضادهای عاطفی شخصیت‌ها به‌ خوبی و به اندازه نشان داده شده است. در حالیکه یک شخصیت از درون هنوز به روابط گذشته وابسته است، دیگری احساس رهایی می‌کند. این تضادها از طریق تلفیقی از گفت‌وگو، حرکات بدنی، یا حتی سکوت‌ها و نگاه‌ها به مخاطب منتقل می‌شوند.
موضوع فیلم به نحوی است که برای بسیاری از تماشاگران، ملموس است؛ روابط زناشویی پر از پیچیدگی‌ها و حساسیت‌هایی است که در آن اعتماد و عدم اعتماد می‌تواند تعیین‌کننده سرنوشت افراد باشد.
میثم عباسی با انتخاب این موضوع در قالب یک فیلم کوتاه، ضمن نشان دادن تاثیرات منفی شک و بدبینی در روابط، این پیام را به مخاطب منتقل می‌کند که سوء ظن‌ها می‌توانند مانند بختک، زندگی را سنگین و درهم‌ریخته کنند.
در این اثر هنری کوتاه، واژه «بختک»، نه تنها به عنوان یک نماد معنایی، بلکه به‌طور فیزیکی نیز در طراحی صحنه و تصویرپردازی حضور دارد. در فرهنگ عامه، بختک به موجودی اطلاق می‌شود که شب‌ها بر سینه فرد می‌نشیند و او را دچار کابوس و اضطراب می‌کند. این نماد در فیلم به خوبی ارتباط پیدا می‌کند با وضعیت روانی رها و شک‌هایی که به تدریج ذهن و قلب او را درگیر می‌کنند. شک‌ها به طور مستمر و تدریجی مانند بختکی بر زندگی رها سنگینی می‌کنند و او را از درون فرسوده می‌سازند. گویا رها در کابوسی فرو رفته است که مانند یک بختک راه رهایی از آن نیست.
در طول فیلم، شاهد آن هستیم که رها بیشتر از آنکه با واقعیت‌ها روبه‌رو شود، درگیر ذهن خود و تجزیه و تحلیل‌های بی‌پایانش بر مبنای آن چیزی که با چشمانش میبیند. در واقع، بختک به شکل یک استعاره از شک‌های بی‌پایه و اساس در فیلم ظاهر می‌شود که زندگی رها را مختل کرده است.
ترکیب بازیگری روان و شخصیت‌پردازی دقیق، به فیلم کمک کرده است تا تنش‌ها و بحران‌های درونی شخصیت‌ها را به شکل ملموس‌تری برای تماشاگر به تصویر بکشد.

از منظر فرم:
یکی از نقاط قوت فیلم «بختک»، فضاسازی و استفاده دقیق از محیط است. میثم عباسی با استفاده از رنگ‌های سرد، دکوراسیون مینیمالیستی و نورپردازی ملایم، توانسته جو سنگینی ایجاد کند که به‌شکل موثری بر حالت روانی شخصیت‌ها تاثیر می‌گذارد. فضای فیلم به‌گونه‌ای طراحی شده که تماشاگر خود را در درون آن احساس کند و همزمان با شخصیت‌ها به چالش‌های ذهنی و عاطفی‌شان واکنش نشان دهد.
کارگردانی میثم عباسی در این فیلم دقیق و متفکرانه است؛ او توانسته با استفاده از ترکیب مناسب نور و سایه، فضایی پر از تنش و اضطراب خلق کند که متناسب با درون‌مایه فیلم باشد. بسیاری از صحنه‌ها در محیط‌هایی با نور متناسب و دکوری ساده فیلمبرداری شده‌اند، که احساس زندانی شدن شخصیت‌ها را به بیننده منتقل می‌کند.
استفاده بجا از نمادها و استعاره‌ها نیز نشان از تبحر این کارگردان جوان دارند. طلاق به‌طور کلی مفهوم جدایی و از دست دادن است. استفاده از استعاره‌ها و نمادهای مانند درهای یا کرکره ها بسته توانسته است این احساس جدایی را به شکلی هنری منتقل کند. علاوه بر این، نورپردازی نقش مهمی در انتقال احساسات شخصیت‌ها ایفا میکند. برای مثال، نور کم یا سایه‌، به احساس تاریکی و سردرگمی دلالت می‌کنند.
فیلمبرداری به نحوی است که احساسات و تنش‌ها را تقویت می‌کند. استفاده از قاب‌های بسته و نزدیک به صورت شخصیت‌ها می‌تواند تنش‌های عاطفی و درونی را به‌خوبی منتقل کند. حرکت آهسته دوربین یا حرکت‌های غیرمستقیم دوربین هم می‌توانند احساس سردرگمی یا پیچیدگی در روابط را نشان دهند.
موسیقی در «بختک رها» به شکلی زیرکانه و به اندازه به کار رفته است. صداهای پس‌زمینه و موسیقی متن، نه تنها به افزایش تنش و دلهره در فیلم کمک می‌کنند، بلکه در لحظاتی باعث تنش زدایی می‌شوند که تماشاگر اینچنین به زبان موسیقی درگیر هیجانات شخصیت‌ها شود.
در فیلم «بختک رها»، یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌ها، پایان غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده‌ای است که به طرز هوشمندانه‌ای در روند داستان گنجانده شده است. پایان این فیلم نه تنها تماشاگر را غافلگیر می‌کند بلکه به نوعی مفهومی عمیق و پیچیده از روابط انسانی و درک ذهنی انسان‌ها ارائه می‌دهد که به تجربه سینمایی آن عمق بیشتری می‌بخشد.
یک فیلم کوتاه باید به‌طور هوشمندانه زمان خود را مدیریت کند. «بختک رها» در زمان‌بندی برای به نمایش درآوردن احساسات از یک وضعیت به وضعیت دیگر، عملکردی قابل تحسین داشته است.
فیلم کوتاه «بختک رها» با کارگردانی هنرمندانه میثم عباسی، بازی‌های سنجیده و حساب شده،و فضاسازی مناسب توانسته است یک تجربه سینمایی عمیق و تأثیرگذار برای تماشاگران به ارمغان آورد. این فیلم نه‌تنها به مشکلات درونی و روانی افراد می‌پردازد، بلکه نحوه تعامل انسان با خود و محیطش را نیز به‌خوبی کاویده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *