عصر روز یکشنبه 8 آبان ماه فیلم سینمایی «درخت خاموش» اکران و پس از آن نشست نقد و بررسی این فیلم سینمایی در فرهنگسرای ارسباران در قالب پانصد و شصتمین نشست باشگاه فیلم تهران با حضور علی نوری اسکویی (مدیر هنری و تهیه کننده) و کورش جاهد (مجری و کارشناس) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، کورش جاهد در ابتدای این نشست اظهار داشت: کارگردان و بازیگران این فیلم ترکیهای بودند و به همین دلیل تنها تهیهکننده فیلم آقای علی نوری اسکویی اینجا حضور دارند. با اثری دو ملیتی مواجه هستیم که در ترکیه ساخته شده و تهیهکننده آن ایرانی است. برای ما از شکلگیری ایده و ساخت این فیلم بگویید.
علی نوری اسکویی در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: زمانیکه کارگردان فیلم با من تماس گرفت، از دغدغهای فکری گفت، موضوع فیلم برایم جذاب بود و پس از صحبتها جریان فیلم شکل گرفت. حدود سه سال پیش ایشان از جراید ترکیهای نقلی آماری دریافت کرده بود که حدود ۳۰۰ خانم مورد خشونت خانگی قرار گرفته و کشته شدهاند و این موضوع و در واقع بحث خشونت علیه زنان آغازگر شکلگیری ایده بود. فکر میکردیم در شرایط امروز و شباهتی که دو کشور ایران و ترکیه دارند و در مرحله گذاری که به سمت مدرنیته داریم، نگاهی وجود دارد که متاسفانه حتی صحبت کردن درباره این ستیزهجویی و خشونت علیه خانمها سخت است. ما پس از مطرح کردن این بحث به سمت تحلیلهای روانشناختی رفتیم و دیدیم که اگر از زاویه دید یک روشنفکر نگاهمان را دنبال کنیم چگونه خواهد بود.
در ادامه جاهد اظهار داشت: شخصیت نویسنده به نوعی مخاطب را همراه میکند و مخاطب طرفدار او میشود و البته کارهای اشتباهش را هم میبیند. آیا فیلم شما از زاویه دید قشر خاصی به مسئله مورد بحثش میپردازد؟
نوریاسکویی خاطرنشان کرد: سینمای هنری ترکیه نگاهش به شخصیتپردازی به اروپا نزدیک است و برعکس سینمای آمریکا که کاراکترها کنشهای برونی دارند و در واقع برونگرا هستند در سینمای اروپا شخصیتها بیشتر کنشهای درونی دارند و درگیر درون خودشان هستند. این ویژگی هم در سینمای ایران و هم در ترکیه بوده و ما از همین منظر جوانب روانشناختی شخصیت را مورد تحلیل قرار دادیم. در این فیلم قصه در جایی روایت میشود که جامعهاش دنبال قهرمانی نامنفعل است در حالیکه ما سعی کردیم قهرمان منفعل بسازیم و بگوییم برخی مواقع منفعل بودن ضعف نیست، چیزی که در جامعه ما ضعف تعبیر میشود و باید بگوییم که در واقع همیشه اینگونه نیست و برخی مواقع نشانه تلاش برای تغییر از درون خود است.
جاهد در ادامه اظهار داشت: این مسئله در فیلمهای ایرانی نیز طی سالهای گذشته به شکلهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته و جالب بود که در سینمای ترکیه هم همین نگاه و دغدغه وجود دارد.
در ادامه نوری اسکویی در پاسخ به پرسشی درباره ریتم کند فیلم گفت: اگر با سینمای ترکیه آشنا باشید، مثل فیلمهای نوری بیلگه جیلان، باید بگویم فیلمهای ترکیهای خیلی طولانی هستند و ریتم کندی دارند، ما با آقای کارگردان بحث زیادی داشتیم و همین فیلم چندین دقیقه از این نسخه بیشتر بود که با اصرار من کوتاهتر شد. به طور کل سینمای ترکیه این ویژگی را دارد و به نوعی پر حرف هست. «درخت خاموش» در جشنوارههای ترکیهای حضور داشت و جالب است بدانید حتی در نشریهای ترکیهای به این نکته اشاره شده بود که ایرانیها کمک کردهاند تا ریتم این فیلم تندتر شود؛ یعنی از نظر ترکیهایها ریتم «درخت خاموش» نسبت به دیگر آثارشان تندتر است.
جاهد نیز در ادامه اظهار داشت: من فکر میکنم این یک ویژگی فرهنگی است و تفاوتش با سینمای آمریکا هم همین است، به عنوان مثال هیچکاک تأکید دارد که سینما همان زندگی است؛ منهای بخشهای خستهکننده اما برعکس در سینمای ترکیه و یا شرق بخشهای خستهکننده هیچگاه حذف نمیشوند.
نوری اسکویی درباره قصه فیلم «درخت خاموش» گفت: ما خودمان هم نمیدانیم شخصیت زن فیلم کشته شده است یا خیر. گذر کردن از بعضی از موضوعات مثل کشته شدن یا نشدن آن زن به این معنا است که شاید در چنین فیلمی این موضوع اهمیت ندارد، در حالیکه در فیلمهای پلیسی و جنایی قطعاً حل این معما مهم است. در فیلمهای جنایی چیدمان حوادث به این شکل است که اتفاقی بیرون رخ دهد و حل شود و ما نگاه کنیم. اما طبیعتا در فیلمهای درونگرا که معمولاً شخصیتی اینچنین دنبال میکنند باید مسائل درونی شخصیت حل شود و کارکرد نشان دادن مسائل بیرونی در فیلم، به نوعی کمک به حل مشکلات درونی کاراکتر است، این شخصیت مقابل یک خشونت قرار گرفته، درمان نشده و اختلالش به بزرگسالی رسیده است و حالا درگیریهای درونی بسیاری دارد.
وی افزود: همه ما از نسلی هستیم که جنگ و خشونت دیدهایم و هیچکس نیامده که ما را تراپی کند و این بخشی از بافت شخصیتی ما شده است و ما هیچوقت تا زمانی که مقابل یک تراپیست ننشینیم از این مشکلات شخصیتی با خبر نخواهیم شد و جامعه مجبور است این مشکلات را بپذیرد و تحمل کند. عشقی که شخصیت این فیلم داشته و نتوانسته ابراز کند یک مشکل دیگر است، اینکه توانایی گفتگو ندارد او را مثل همان درخت به یک عقیم ماندن رسانده است و انگار دیگر نمیتواند هیچ بار و ثمرهای داشته باشد. این اتفاق برای جوامع ما هم رخ داده، در عصری زندگی میکنیم که دیگر مولانا، سعدی و فردوسی نداریم و هنر ما سالهاست که عقیم است و کسی را نداریم که این عقیم ماندن را تحلیل کند. فیلم در واقع به دنبال پیدا کردن یک مسئله درونی است و کاری به مسائل بیرونی ندارد و به همین دلیل مسئله قتل یا مرگ آن زن هم مورد توجه نیست. «درخت خاموش» یک فضای شاعرانه دارد و سعی دارد نقد، نگاه و تحلیل خود را نسبت به مسائل داشته باشد. اینها رویکرد فیلم هستند اما اینکه چقدر موفق بوده بحث دیگری است. من فکر میکنم در برخی موارد موفق بوده و برخی موارد موفق نبوده است. به نظر من در ابتدای فیلم یک صحنه جنایی میبینیم که تصور یک فیلم جنایی میآورد و من آن را شروع اشتباهی میدانم.
وی افزود: فایسال فیلمساز باهوشی است، ما تعامل خوبی داشتیم و فکر میکردیم که این قصه در ترکیه بهتر روایت میشود. من از فیلم ناراضی نیستم، ما جزو کاندیداهای ترکیه برای معرفی به اسکار بودیم، این فیلم ۲۰ جایزه گرفته است و اینها برای من به عنوان تهیهکننده اتفاق خوبی است اما شاید این فیلم برای من ایدهآل نبوده ولی فکر میکنم «درخت خاموش» از فیلم قبلی فایسال خیلی بهتر است.
این تهیهکننده در ادامه درباره موضوع خشونت علیه زنان در فیلم «درخت خاموش» اظهار داشت: مسئله مهم این بود که گویا جامعه علاقهمند بود شخصیت اصلی را به سمت خشونت سوق دهد و ما میخواستیم قهرمانی خلق کنیم که در این مسیر قرار نگیرد. شخصیت اصلی نظارهگر خشونت است، میخواهد از آن عبور کند و درگیرش نباشد. او به دلیل نقایصی که دارد در زندگی زناشوییاش دچار مشکل است، نقیصهها او را به سمت خشونت هدایت میکنند اما سعی دارد از آن عبور کند و ما با مرکز ثقل قرار دادن فرهنگ و ادبیات نشان دادیم که اتفاقا این شخصیت میتواند با منفعل بودن از این مسئله عبور کند و حتی یک قهرمان باشد.
نوریاسکویی در ادامه گفت: یکی از چیزهایی که به فهم این فیلم کمک کند، این است که ادبیاتی که فیلم با آنها همراه است را مخاطب بشناسد و دومین مسئله روانشناسی است. ما سعی داریم از منشا خشونت بگوییم، کسانی که خشونت میکنند درک و شناختی نسبت به عمل خود ندارند چرا که خشونت در بخش کاملا ناخودآگاه رشد میکند و بخش اعظمی از این ماجرا در کودکی شکل میگیرد. اگر ما این اجازه را به آدمها ندهیم که فضای گفتمانی برای صحبت کردن شکل بگیرد، میتواند به شکلگیری خشونت منجر شود و این را ما در جامعه خود شاهد هستیم که نادیده گرفتنها چه آسیبی زده است و منجر به شکلگیری چه خشونتی شده است. مسائل بسیاری وجود دارد که متاسفانه در جوامعی که در حال گذار هستند دیده نمیشود و این در حالی است که باید این مسائل مورد بحث قرار گرفته و دربارهشان صحبت شود. مثلا شما در برخورد با همسر، قدرت را در چه میبینید، معمولاً نگاه این است که مرد قدرتمند باید بتواند همسر خود را کنترل کند اما در واقع قدرت میتواند معنای دیگری بدهد و با صبر و همراهی معنا شود.
وی در ادامه افزود: مرگ و علاقهمندی انسان به مرگ در ناخوداگاه انسان میگذرد و انسانها به نوعی به خشونت علاقه بالفطره دارند اما اینکه چه نشانههای بیرونی و درونی این مورد را پر رنگتر یا کمرنگتر میکند مسائلی هستند که شخصیت شما را شکل میدهند. یک نفر که کودکیاش را در جنگ گذرانده قطعا با کسی که در آرامش بوده شخصیت متفاوتی دارد و این در بزرگسالیاش هم تاثیر دارد.
جاهد نیز تاکید کرد: نمونه این مورد پدیده بیجه است که در کودکی مورد تعرض قرار گرفته بود و در بزرگسالی این کار را با کودکان انجام داد.
نوری اسکویی در پایان گفت: «درخت خاموش» برای یک فیلمساز، واقعا فیلم سختی است و بررسی درونیات، دغدغهها و دلیل مشکلات درونی یک انسان در یک فیلم پروسه دشواری است. ما از منتقدان نظرات مختلفی گرفتیم، برخی شیفته فیلم شدند و برخی اصلا آن را نپسندیده بودند.
بدون دیدگاه