توجه ویژه نامزدهای ریاست جمهوری به حوزه «فرهنگ» نشان میدهد که آنهابرنامههای ویژهای در شاخههای مختلف این پیشران توسعه در نظر دارند که میتواند ساحت فرهنگ سرزمینی را با تغییراتی چشمگیر به نفع مردم و به نام ایران متحول کند.
به گزارش ایرنا، فرهنگ پیشران اصلی نظامات جامع کشور است. از سیاست تا اقتصاد، ورزش و اجتماع، همگی از زیرساختی به نام فرهنگ برخوردارند، فرهنگ به اندازهای مهم است که موضوع ۲ مناظره از ۵ مناظره نامزدهای ریاستجمهوری میشود.
نکتهای که در مورد محورهای برنامه فرهنگی نامزدهای این دوره مشاهده میکنیم،دغدغهمندی اصولی آنها نسبت به این حوزه است؛ لزوم بسترسازیهای کلان و سپردن امور به دست فعالان حرفهای شاخصهای فرهنگ، ۲ رویکرد مهمی است که تقریبا درکلام هر ۶ نامزد انتخاباتی مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین حمایتهای کلان دولت های مورد نظرشان از مقولات فرهنگی، از دیگر اصولی است که نامزدها خود رابه آن پایبند دانستند و اشاره کردند که باید با حمایتهای مادی و معنوی از شاخههای متنوع فرهنگ، زمینه محدودیت را از ساحت فرهنگ زدود و هنرمند و مدیران آنها را درمسیر یک فعالیت آزادانه، مورد حمایتی جدی قرار داد.
البته انتظار می رود که نامزدهای کرسی ریاست دولت طی روزهای آینده، ضمن توسعه نگاه و اندیشههای خود در حوزههای مختلف فرهنگ، برنامههای جدی و جزئیتر خوددر شاخههای مهمی چون رسانه، موسیقی، سینما و کتاب را با مردم در میان گذاشته تافعالان پرشمار این شاخهها در کنار طیف گستردهای که این موضوعات را دنبالمیکنند، آگاهی بیشتری نسبت به نظرات این جمع ۶نفره به دست آورند.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به سرفصلهایی که هر یک از نامزدها در مباحث فرهنگی مورد اشاره قرار دادند.
تمرکززدایی از فرهنگ و هنر
مصطفی پورمحمدی سیاست را بدون فرهنگ ناممکن دانست و بر اهمیت سیاست فرهنگی تاکید کرد. این کاندیدا اعلام کرد: «هیچ کشوری بدون سیاست فرهنگی نیست، فقط ابعاد آن متفاوت است، ولی سیاست فرهنگی یک مسئله اساسی است. یکجاهایی سیاست صریح و مستقیم است و یک جاهایی سیاست غیرمستقیم است. آنجاکه سیاست مستقیم است ما امر و نهی و تشویق و تنبیه ظاهری انجام میدهیم و آنجاکه غیرمستقیم است و صریح نیست معمولا دولتها به شکل تنظیمگر، هدایتکننده وحمایتکننده ظاهر میشوند.»
ما باید امنیت فرهنگی را هدفگیری کنیم که بستر رشد و ارتقاء را فراهم میکند
پورمحمدی، مساله عدالت فرهنگی را نیز مدنظر قرار دارد و در اینباره معتقد است «یکی از مسائل در حوزه فرهنگی بحث عدالت فرهنگی است که هم برای فعالان، هم مصرفکنندگان باید در نظر گرفته شود. بهخصوص در پهنه سرزمینی ما این موضوع اهمیت دارد، چون بخشهای مختلف کشور از اهمیت فرهنگی برخوردار هستند و این عدالت فرهنگی به شکوفایی این بخشها کمک میکند. ما در جایجای ایران باید این ظرفیتها را با مدیریتهای توزیعشده و قبول تنوع فرهنگی و قومی بپذیریم، ارتقاءدهیم و از توان آن در صحنه داخلی و خارجی استفاده کنیم.»
پورمحمدی نسبت فرهنگ و اقتصاد را نیز مدنظر قرار داده و در اینباره اعلام کرده«فرهنگ و هنر اقتضای ویژهای دارد و باید در این بخش، تمرکززدایی انجام شود. یک. نکته اساسی ضمانت تداوم رشد و ارتقای فرهنگی است که با تحمل، سعهصدر، پذیرش سلیقهها و ایجاد امنیت شفاف و پایدار برای همه فعالان و مصرفکنندگان باید فراهم شود. بهخصوص ما باید امنیت فرهنگی را هدفگیری کنیم که بستر رشد وارتقاء را فراهم میکند.»
او همچنین با اشاره به اینکه اقتصاد فرهنگ تعیینکننده است، گفت «ما باید بهکرامت و زندگی مفاخر فرهنگی و هنریمان خیلی توجه کنیم. رشد اقتصادی مسئلهبسیار مهمی است که در همه عرصهها تعیینکننده است. شکلگیری و تقویت بخش خصوصی که در حوزه کتاب بیشتر متجلی شده، جا دارد که در حوزههای دیگر هم حمایت شود»
این نامزد درباره عرصه نمایش هم گفت: «در هنر سینما هم ظرفیتهای جدیدی دردنیا و کشور ما ایجاد شده است که همین شبکه نمایش خانگی است و خیلی مهم است؛ از قبیل فیلیمو، فیلمنت، نماوا و تلوبیون که بسترهایی بسیار قوی است تااقتصاد هنر تقویت شود. اینها را رقیب احساس نکنیم. دستگاه حاکمیتی از نمایش خانگی نگران نباشد. بحث نظارت و مقررات هم باید موردتوجه باشد».
فرهنگ غوغا میکند
محمدباقر قالیباف، تولید در حوزه فرهنگ را مهم میداند و معتقد است «تولید محتوایکی از موضوعات مهمی است که بهشدت از آن عقب هستیم. برای رفع این مشکل بایددولت ضمن حمایت و کمک از تولید محتوا، به تولیدکنندگان نیز پاداش دهد. همچنین باید با نظارت دقیق و هوشمند بر فضای مجازی، دغدغه خانوادهها را رفع کرد. علاوه بر این میتوان با یک پلتفرم خارجی اجتماعی و پیامرسانها مشارکت داشته باشیم»
او همچنین درباره عدالت فرهنگی و هنری گفته است: «همهجا عدالت اساس است و حتما این موضوع در حوزه فرهنگی و هنری مهم است.»
این پذیرفتنی نیست که یک استان حتی یک سینما نداشته باشد. باید برای برقراری عدالت در این زمینه و سایر بخشها تلاش کرد
قالیباف اعتقاد دارد«فرصتهای موجود در تهران کمتر در شهرستانها دیده میشود،مثلا در بوشهر جوانی در حوزه موسیقی و هنری فعال است که همین جوان میتواند درتهران فعال باشد، لذا باید بررسی کرد که چگونه میتوان ظرفیتهای بالقوه عرصه هنررا به بالفعل تبدیل کرد. در تهران چهرههایی ناشناخته وجود داشتند که نام آنها درجشنوارههای محلات درخشید و فرصت به آنها داده شد.»
قالیباف، توجه به زیرساختهای فرهنگی و اهالی فرهنگی و معیشت آنها و محتوای فرهنگی را مهم دانسته و معتقد است: «در ۱۲ سالی که شهردار تهران بودم، به موضوع فرهنگ توجه داشتم که نمونه آن ساخت ۳۶۰ کتابخانه، چندده هزار صندلیسینما و سالنهای تئاتر، سراهای محله، مساجد و حسینیههاست. همچنین در آن ایام سازههای تمدنی و هویتی همچون باغموزه دفاع مقدس و باغکتاب ساخته شد. اکنوناین پذیرفتنی نیست که یک استان حتی یک سینما نداشته باشد. باید برای برقراریعدالت در این زمینه و سایر بخشها تلاش کرد.»
به اعتقاد قالیباف، یکی از اشکالات در حوزه فرهنگ، عدمتوجه به نگاه رهبر معظم انقلاب است: «ایشان رهبر و ولی ما هستند و بهعنوان شخصیت بینظیر در عرصه مسائل فرهنگی و هنری در دنیا شناخته شدهاند. رهبر معظم انقلاب خطاب به مدیران فرهنگی فرمودند که هزاران مجموعه خودجوش فرهنگی که کار فرهنگی میکنند، باید روزبهروز توسعه پیدا کرده و دستگاههای دولتی کمک کنند، اما آیا به این نگاه حکیمانه مقام معظم رهبری بهعنوان فرد صاحبنظر اختصاصی در حوزه فرهنگ و هنر توجه شده است؟»
یکی از انتقادات قالیباف در حوزه فرهنگی این است که «آیا امکانات و پول کم داشتیم یا اینکه امکانات به گونهای مدیریت شده که ۹۰ درصد بودجه فرهنگی دستگاههای مختلف صرف هزینههای جاری شده و چیزی برای کار فرهنگی و هنری باقی نمانده است؛ چرا این فرصت را به نیروهای خلاق و جوان در حلقههای میانی، مراکز مردمی درکانونها در شهر و روستا، دانشگاه، مدرسه و محله ندهیم؟ مثلاً ۱۰۰ میلیون تومان بودجه به دستگاههای فرهنگی داده میشود، اما خروجی آن ۱۰ میلیون تومان هم نیست»
قالیباف با تاکید بر لزوم پیگیری مردمیسازی در اقتصاد و فرهنگ معتقد است«اساس کار ما در دولت «خدمت و پیشرفت» و مردمیسازی در حوزههای مختلف همچون حوزه فرهنگی است؛ همانطور که سازمان نظام پزشکی و نظام مهندسی داریم، باید حتماً سازمان نظام فرهنگی داشته باشیم و اجازه دهیم اهالی فرهنگ وهنر خودشان آن را مدیریت کنند»
او با اعتقاد اینکه «فرهنگ غوغا میکند»، اظهار داشت: «در زمان نیروی انتظامی انیمیشن «داوود خطر و سیاساکتی» و «خواب و بیدار» ساخته شد. آیا کسی فکرمیکرد بیش از ۸۰ درصد مردم عزیز و بافرهنگ ما در دوره کمتر از ۷۰ روز کمربند ببندند؟ این اثر هنر و هنرمندان است. ما به فرهنگ بیتوجهی کردیم و ظرفیت آن رانشناختیم؛ ما در دولت «خدمت و پیشرفت» به عرصه فرهنگ توجه میکنیم».
دولتی با پیوستهای فرهنگی
مسعود پزشکیان، بیش از هر چیزی دولتیبودن مدیریت سینما را مورد نقد قرار داده است «درباره مباحث حوزههای سینما و هنر مشکلاتی داریم که موانع آن باید برطرفشود. امسال ۱۷ فیلم بلند ایران که در جشنوارههای بینالمللی به نمایش گذاشته شدند، یا زیرزمینی بودند یا اینکه در خارج از ایران ساخته شده بودند و مجوزهای لازمرا در ایران اخذ نکرده بودند، اما بهراحتی توانستند به جشنواره های بینالمللی بروند. باید موانعی که باعث میشوند هنرمندان ما در زیرزمینها کار کنند یا اینکه بهطرق مختلفی که قانونی نیستند عمل کنند را شناسایی کرده و بتوانیم از حضور این عزیزان استفاده کنیم. امروز کارگردان هایی داریم و میشناسیم که در خارج برای آنها اعتبارقائلند»
قطعا به حوزه فیلم، فیلمسازی، هنر و سینما کمک میکنم تا تقویت شوند و موانع پیش روی هنرمندان، کارگردانان و هنرپیشهها برداشته شود
او با تاکید بر لزوم توجه به پیوستهای فرهنگی در جامعه معتقد است: «در واحدهای مسکونیای که در زمان آقای احمدینژاد ساخته شد، مسجد، مدرسه، ورزشگاه،کتابخوانه و جایی برای تفریح دیده نشد، بلکه صرفاً مسکن ساخته شد؛ طبیعتاً درجامعهای که پیوستهای فرهنگی برای آن پیشبینی نشده باشد، مشکلاتی ایجادمیشود و مطالعات نشان میدهد در محیطهایی که برای آنها پیوستهای فرهنگ یپیشبینی نشده است، مشکلات خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی خیلی بیشتر ازمحیطهایی است که در آن پیوستههای فرهنگی وجود دارد».
پزشکیان در حمایت از سینماگران تاکید کرد «اگر مردم به من رای دادند، در دولت آینده قطعا به حوزه فیلم، فیلمسازی، هنر و سینما کمک میکنم تا تقویت شوند وموانع پیش روی هنرمندان، کارگردانان و هنرپیشهها برداشته شود؛ نگذاریم اتفاقی بیفتد که تعدادی از اینها ممنوعالخروج شوند یا اینکه تعدادی از آنها از کشور خارجشوند»
پزشکیان همچنین اذعان کرده است «تلاش خواهم کرد دولت من دولت فرهنگی باشد، نه اینکه فرهنگ را دولتی کنیم؛ تلاش خواهم کرد امنیت فرهنگی را برای اهالی فرهنگ تضمین و از مداخله نهادهای غیرمسئول جلوگیری شود. تلاش حداکثری برایبازسازی اعتماد و امید در اهالی فرهنگ خواهم کرد و این رویکرد مانع از فرار ومهاجرت نخبگان خواهد شد.»
به اعتقاد او: «دولت باید کار را به سازمانها و نهادهای بخش خصوصی بسپارد. همچنین ممیزی باید شفاف و مطابق قانون صورت بگیرد و بههیچوجه نباید سلیقهایاعمال شود. من ممیزیهایی را که بهصورت سلیقهای انجام میشود، رد میکنم واجازه آنها را نمیدهم. همچنین به هیچ وجه اجازه مداخله سایر دستگاهها را در حوزه تخصصی و فرهنگ نخواهم داد.»
قاعدهمند کردن بر اساس منطق فرهنگی
سعید جلیلی در زمینه فرهنگ، هنر و سینما معتقد است: «از افتخارات کشور ما ایناست که تاریخش مملو از تولیدات فرهنگی مانند دیوانهای شعر، معماریهای ماندگاراست و حتی قالی ایرانی بهعنوان یک تولید فرهنگی است. بهمدد انقلاب اسلامی زیرساختها فنی و نیروی انسانی ارزشمندی برای تولیدات فرهنگی داریم که دشمنسعی دارد مانع این تولیدات شود. همانقدر که آمریکا سعی میکند مانع پیشرفتهستهای شود و از برخی صنایع ما جلوگیری کند، حتماً در زمینههای هنری هم اینتلاش را دارد. تلاش آمریکا با ساخت «آرگو»، «سیصد» یا «بدون دخترم هرگز» علیه ایران بود و تمام ملت را هدف قرار دادند، ولی چون نتوانسته است جلوگیری کند از اینزیرساختها، امروز میخواهد نرمافزار را یعنی امیدبخشی و موفقیتها را هدف قراردهد.»
از سال ۱۳۶۸ شغل کارکنان صنعت سینما در ذیل شغل صیادان فصلی جنوب در وزارت کار ثبت شده است که این لطمه جدی به صنعت است و آنها ردیف مشخص قانونی ندارند. خیلی مهم است مدیر فرهنگ تا پایانِ کار را بداند
جلیلی همچنین در تبیین نگاه سینمایی خود گفته: «برای من جالب بود که کارگردانیداریم که فیلمهای بسیار خوبی میسازد مثل آقای احمدرضا معتمدی که کتابی مینویسد با عنوان «فلسفه فیلم» که سه فیلسوف برای آن مقدمه مینویسند و چهکتاب عمیق و خوبی است. کارگردان سریال آتش و باد در جلسهای به من گفت که ۶سال مطالعه تاریخی در اسناد کردهام. میخواهم بگویم ما زیرساختهای بسیارارزشمندی برای تولیدات فرهنگی داریم، اما باید نقشه کلان داشته باشیم یعنی اگر درسال ۱۰۰ فیلم میسازیم، باید مشخص شود از این فیلمها چه سهمی برای کودکان،روستا، طنز یا تاریخ و مفاخر لحاظ شده است. این کار یک مدیر فرهنگی پخته است.»
جلیلی همچنین اعتقاد دارد: «دولت باید بداند که چه نقشه کلانی دارد و مدیرفرهنگی باید شایستگی لازم را داشته باشد و باید کسی باشد که در بین اهل هنر وفرهنگ شناخته شده باشد. همچنین باید او را بپذیرند و این قدرت را داشته باشد کهجوانان این عرصه را راهبری کند. مدیر فرهنگی اگر تولیدکننده فرهنگی نیست حداقلمصرفکننده حرفهای فرهنگ باشد و بداند شعر، کتاب، فیلم، رمان و رسانه چیست. اگر این مسیر را طی نکنیم، نمیتوانیم کاری کنیم که فرهنگ جایگاه خود را پیدا کند وراهبری لازم را داشته باشد.»
نگاه جلیلی اینگونه است که: «معتقدم رئیسجمهور مشمول این حکم است کهحداقل باید مصرفکننده حرفهای فرهنگ باشد و چون رئیس شورایعالی انقلابفرهنگی هم هست، باید بتواند نقش راهبری در فرهنگ کشور و اداره بودجههایتخصیصی در این زمینه ایفا کند. مدیریت فرهنگی مدیریت عابربانکی نیست که فقطپول بدهد. ثمره بودجههای فرهنگی بسیار مهم است و اینکه هزاران میلیارد تومانبودجهها چه آثاری دارد. بودجه فرهنگی نباید منجر به میز، صندلی و ستادهای چاق وچله شود بلکه باید در آثار فرهنگی خود را نشان دهد. مردم انتظار محصولات خوب وفرهنگی دارند. اینجا قاعدهمند کردن بر اساس منطق فرهنگی و قانون برای تولیدفرهنگی اهمیت دارد.»
به اعتقاد جلیلی: «اگر مدیر فرهنگی، فرهنگ را خوب نشناسد ممکن است دچار خطا یاانحراف شود و نتواند کمک لازم را بکند. زمانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بودم نامهآمد که فیلم مشکل دارد. من فیلمنامه را از کارگردانش گرفتم و خواندم و گفتم هیچمشکلی ندارد و آن فیلم ساخته و با استقبال زیادی مواجه شد و نهتنها به امنیت ملیلطمه نزد بلکه خیلی هم کمک کرد. اینجاست که فرهنگ باید شناخته شود و به اندکچیزی، فرهنگ مورد تعرض قرار نگیرد.»
سعید جلیلی همچنین به اصناف سینمایی اشاره کرده و گفته است: «ما ۳۵ صنفداریم که در صنعت سینما مشغول هستند. از سال ۱۳۶۸ شغل کارکنان صنعت سینمادر ذیل شغل صیادان فصلی جنوب در وزارت کار ثبت شده است که این لطمه جدی بهصنعت است و آنها ردیف مشخص قانونی ندارند. خیلی مهم است مدیر فرهنگ تاپایانِ کار را بداند.»
او همچنین اعتقاد دارد: «در بازیهای رایانهای، ۳۴ میلیون بازیکننده داریم که هزارانمیلیارد تومان چرخه مالی آنهاست که این فرصت برای ماست. در انیمیشن تولیداتیمانند «بچه زرنگ»، «پسر دلفینی» و «فیلشاه» داریم که میتوانند بازار جهانی پیداکنند. لوکیشنهای سینمایی مانند «کوههای مریخی» را داریم. اگر این موضوعات راجدی بشناسیم، آثار خیلی خوبی خواهد داشت.»
جلیلی درنهایت لازمه کار فرهنگی را اینگونه بیان میکند: «کار فرهنگ از خود دولت واصلاح فرهنگ سیاسی شروع میشود. از خطاکار قهرمان نسازیم، اما کار دینی رابهشکل دینی با قدرت دنبال کنیم. باید به فرهنگ سیاسی مسئولان توجه کرد، زیرا یکدروغ یا خلاف واقعگویی مسئولان ممکن است میلیاردها تومان هزینههای فرهنگی رااز بین ببرد.»
باز شدن فضا برای آزادیعمل هنرمندان
امیرحسین قاضیزادههاشمی هم دیدگاه خود را در حوزه فرهنگ و هنر اینگونه شرحمیدهد: «دولت ما باید نقش پیشرانی خود را در تولیدات فرهنگی ایفا کند. حوزهفرهنگی باید مورد حمایت دولتها قرار بگیرد. امروز فرهنگ کشور مورد حملهدشمنان است و سریالهایی مانند حشاشین میسازند تا تاریخ ما را هرگونه کهمیخواهند روایت کنند. نسبت به هجوم به فرهنگ کشورمان باید پاسخ درخوربدهیم.»
دولت باید از خرید محصولات فرهنگی حمایت کند و یارانه بدهد. به تفریح و فرهنگ خانوادهها باید یارانه داده شود. کارت هوشمندی طراحی کردیم تا برای این موضوعات یارانه اختصاص دهیم
به گفته قاضیزاده: «در «دولت مردم و خانواده» از آثار فاخر حمایت میکنیم. چرااثری مانند سلمان فارسی باید اینقدر طول بکشد؟ تاریخ پرشکوهی داریم و مانندخیلی از کشورهای دنیا مجبور به افسانهسرایی نیستیم. قهرمانان تاریخی بزرگی ازجملهشهدا داریم. تکتک شهدای انقلاب قابلیت پرداختن دارند. در بنیاد شهید از ۸ اثرحمایت کردیم، اما این مقدار کم است. تولید آثار فاخر مانند محمد رسولالله در بیروناز کشور نیز بیننده پیدا میکند.»
قاضیزاده معتقد است: «باید تولیدات فرهنگی مشترک انجام دهیم و براساس اصولو سابقه فرهنگی مشترک این کار را انجام دهیم. در همین مدت کوتاه توانستیم گفتمانمقاومت را به دانشگاههای آمریکا برسانیم و قطعاً ادبیات ایران را نیز میتوانیم ارسالکنیم. باید فضا را باز کنیم تا هنرمند آزادی عمل داشته باشد و دولت با تزریق بودجه بهآن جهت دهد. در فضای مجازی نیز اگر کسی تولید خوبی داشت، باید در پهنای بانداینترنت سهیم باشد. در بنیاد شهید با کمک گروههای مردمی رویدادهای فرهنگی را ۳تا ۵ برابر کردیم. دولت باید از خرید محصولات فرهنگی حمایت کند و یارانه بدهد. بهتفریح و فرهنگ خانوادهها باید یارانه داده شود. کارت هوشمندی طراحی کردیم تابرای این موضوعات یارانه اختصاص دهیم.»
قاضیزاده بیان کرده: «۴ قول خودم را در عرصه فرهنگ خدمت شما عرض میکنم. فرهنگکارت خانواده تقدیم خانوارها خواهد شد. زیرساختهای تفریحی و فرهنگیخانوادهمحور با همکاری بخش خصوصی انجام خواهیم داد. مرکز سفر خانوادهمحورجهانی ایجاد خواهیم کرد تا هر کسی به سفر عفیفانه میخواهد برود به ایران بیاید. برخورد با مبنای فیلترینگ را مطابق با عرف و فرهنگ جامعه انجام خواهیم داد. نخواهیم گذاشت رونق اقتصاد دیجیتال دچار مشکل شود. لایحه نظام جامعرسانههای عمومی را که در چند دولت معطل مانده بود، اجرا میکنیم. افتخار نیستکه دادسرای فرهنگ و رسانه داشته باشیم، باید رسیدگی درونسازمانی داشته باشد.»
فرهنگ بهمثابه مدار سایر نظامات
علیرضا زاکانی به عملکرد سینمایی شهرداری تهران استناد میکند و میگوید: «صندلی هنری را احیا کردیم و به ۵۵۰۰ صندلی رساندیم و ۱۰۰۰ صندلی دیگر را هم ایجاد خواهیم کرد.»
پرداختن به زیرساختهای فرهنگی، انیمیشن، فیلم، کتاب و حقوق مالکیتها موضوعات موردتوجه دولتم خواهد بود
زاکانی معتقد است که سیاستگذاری فعال و حامی، وظیفه دولت است و تاکید کرد: «اعمال سلیقه فردی و محدود را درست نمیدانم. حق مثل هوا، سبب حیات میشود. دولت خدمت، دولتی است که حامی تولیدات فرهنگی و هنریِ درست و خوب باشد.
زاکانی بیان میکند: «از تداخل در کارها جلوگیری میکنم همچنین پرداختن بهزیرساختهای فرهنگی، انیمیشن، فیلم، کتاب و حقوق مالکیتها موضوعاتموردتوجه دولتم خواهد بود. قالبهای فرهنگی مانند کتاب و کتابخوانی امری استکه اگر ملت به آن توجه کند، آیندهای براساس تجربه پیشینیان خواهد ساخت.»
به گفته زاکانی: «باید به فرهنگ بهعنوان مدار سایر نظامات توجه کرد و بر مدارتحولات و جهشهای جامعه از ابزارها و عناصر فرهنگی استفاده کرد. فیلم، سریال،نمایشخانگی، کتاب و کتابخوانی نیاز به حمایت جدی دارد، چون این مسئله کمک بهرفع ضعف و انتقال مؤثر پیام به مخاطب است و موجب عمقبخشی و ماندگاری پیاممیشود.»
بدون دیدگاه