ریل گذاری انجام شده از سوی مدیریت سینما برای ایجاد نهضت تولید از سوی بنیاد سینمایی فارابی در سال های اخیر به جایی نرسید تا جایی که بسیاری از شعارهای مدیران این بنیاد از جمله صرفهجویی نه تنها محقق نشد بلکه هزینه ها صرف امور غیر ضروری شد.
به گزارش تسنیم، علیرضا تابش بالاخره پس از 7 سال سکان هدایت فارابی را به مدیر دیگری سپرد. او که پس از جعفری جلوه بر این مسند نشست، تلاش کرد نوآوریهایی را در این بنیاد داشته باشد.
تابش دقیقا در زمانی بر مسند بنیاد سینمایی فارابی نشست که بحث انحلال آن داغ بود و فشارها برای چابکسازی این بنیاد ادامه یافت؛ کاری که در نهایت هیچوقت به سرانجام نرسید و حتی بار کارکنان موسسه رسانههای تصویری نیز بر دوش این بنیاد افتاد.
درباره عملکرد یک نهاد سینمایی همچون بنیاد سینمایی فارابی نمیتوان تنها به یک بخش خاص تمرکز کرد اما آنچه مبرهن است تلاشهای این بنیاد که پیشتر به عنوان مقر تولید آثار استراتژیک شناخته میشد به ثمر ننشست.
این ادعا را آمارهای منتشر شده براساس شفافسازی از سال 96 به بعد در این بنیاد میگوید و بولتنهای مکتوب و مجازی و تصویری رسانه ای منتشر شده در این بنیاد (فارغ از هزینه های گزاف تولید این بولتن ها) که به بهانه عملکرد آن تهیه شد نیز مهری بر این ادعا وارد می کند.
نهضت تولید محتوا
براساس برنامهریزیهای انجام شده از سوی علیرضا تابش و براساس مطالب درج شده در گزارش عملکرد سالانه بنیاد سینمایی فارابی در دهه 90، مقرر بود بنیاد سینمایی فارابی به محملی برای نهضت تولید محتوا تبدیل شود.
براساس این تعریف، فیلمنامههایی که همسو با اولویتهای فرهنگی و دغدغههای فرهنگی و ارزشی بوده و در عین حال دارای ساختار محکم و داستان جذاب بودند، میتوانستند در سبد حمایتی بنیاد قرار بگیرند.
مقرر بود بنیاد سینمایی فارابی همواره از استعدادهای جوان، خالق و جسور حمایت کند اما فهرست منتشر شده از حمایتهای این بنیاد در بخش فیلم و فیلمنامه چیز دیگری را نشان میدهد.
در سال 94 از فیلمنامههایی همچون «خاطرات سیال» محمود اربابی که از مدیران سازمان سینمایی بود حمایت شد. دیگر عناوین حمایت شده نیز مربوط به فیلمنامهنویسان قدیمی بود که گاه سالها کار نکرده بودند، از جمله این فیلمنامهها میتوان به «باران یعنی تو برمیگردی» از علی اصغری، «رزق موعود» از عزیزاله حمیدنژاد، «صلیب زرد» از بابک کایدان ، «بهشت از جنوب شرقی» از احمد کاوری، «طاوس مست اردیبهشت» از مجتبی راعی اشاره کرد. تنها اثر مهم که در بین این آثار سرانجام مشخصی داشت فیلمنامه سرو زیرآب بود که توسط «باشه آهنگر» ساخته و اکران شد.
سارا و آیدا، بدون تاریخ بدون امضا، زرد، شعله ور، آذر، سد معبر، قاتل اهلی، بن بست وثوق، ایتالیا ایتالیا، عطر شیرین عطر تلخ و… از جمله آثار حمایتی بنیاد سینمایی در سال 95 بود. از این فهرست سرو زیر آب، ماجرای نیمروز، دریاچه ماهی با نگاه به دفاع مقدس مورد حمایت فارابی قرار گرفتند.
نکته دیگر حمایت از آثاری بود که سالها از تولید آنها میگذشت و به عنوان نمونه زادبوم یکی از این آثار بود.
بی تار از جمیل رستمی، تیغ کهنه از مهدی نادری، حورا از هادی نائیجی، دستمال سرخها از پیمان شیرخانی و صفیر از اکبر حر فیلمنامههای حمایتی فارابی در سال 96 بودند.
اما آثاری همچون داش آکل، روسی، مردی بدون سایه، شاه کش، کار کثیف و… بخشی از آثاری است که در اولویت فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی در سال 96 قرار گرفت. آثاری که هیچ ارتباطی بین آنها و اولویتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده نمیشود.
در سال 97 ، دو فیلمنامه دفاع مقدس از مجموع 21 فیلمنامه، مورد حمایت قرار گرفت و هیچ اثری با مضامین نزدیک به اهداف تعریف شده بنیاد در میان این آثار دیده نمیشود. همچنین اعطای تسهیلات به 10 اثر ارائه شد که هیچکدام از آنها موضوع قابل دفاعی نداشتند. در این سال بنیاد سینمایی فارابی از مجموع فیلم اولیها، از دو مورد سینمای مقاومت و دفاع مقدس حمایت کرد.
در سال 98 نیز 20 فیلمنامه حمایت شدند که از میان آنها فقط یک اثر دفاع مقدس با پراختی 1000 میلیون ریال برای نگارش انتخاب شد. در میان 14 اثری که به آنها تسهیلات ارائه شده نیز نامی از آثار دفاع مقدس دیده نمیشود.
در سال 99 نیز در مجموع 6 فیلمنامه دفاع مقدس از مجموع 33 فیلمنامه مصوب مورد حمایت قرار گرفتند که یک رکورد برای بنیاد سینمایی فارابی محسوب میشود. اما در میان این فیلمنامهها عنوانی از آثار انقلابی دیده نمیشود.
همچنین از میان 25 آثار مشارکتی بنیاد سینمایی فارابی در تولید، فقط یک عنوان دفاع مقدس دیده میشود.
در میان عملکرد علیرضا تابش در نهایت تنها چند اثر مهم از جمله نفس (نرگس آبیار)، ماجرای نیمروز 1 و 2 (محمد حسن مهدویان)، ویلایی ها (منیر قیدی) و سرو زیر آب (باشه آهنگر) دیده میشود؛ آثاری که اغلب آنها در مرحله تولید مورد حمایت بنیاد سینمایی فارابی قرار گرفتند و این بنیاد نقشی در فیلمنامه آنها نداشته و مبدا تولید این آثار در این بنیاد نبودهاست.
در کنار این مهم فقدان تولید اثری درباره شخصیتهای انقلابی و شهدای انقلاب و جنگ نیز در 7 سال مدیریت علیرضا تابش قابل بررسی است. وی بیشتر توجه خود را به پروژههای گنگی همچون وب سری معطوف کرد که در ادامه به آن اشاره می شود.
فقدان تولید اثری درباره شخصیتهای انقلابی و شهدای انقلاب و جنگ نیز در 7 سال مدیریت علیرضا تابش قابل بررسی است. وی بیشتر توجه خود را به پروژههای گنگی همچون وب سری معطوف کرد
صرفهجویی در هزینهها
یکی دیگر از شعارهای بنیاد سینمایی فارابی صرفهجویی در هزینهها بود اما با ورود این بنیاد به برگزاری جشنواره فیلم فجر، فیلم کوتاه و البته راهاندازی بخشهای نامفهمومی همچون وب سری، این شعار محقق نشد تا جایی که انتشار برخی هزینهها موجب ایجاد حواشی متعددی برای این بنیاد شد. از جمله این حواشی هزینه ستاد خبری جشنواره کودک در سالهای اخیر بود.
مقایسه ارقام منتشر شده درباره هزینه جشنواره فیلم کودک در سه سال اخیر نشان میدهد سال به سال بر هزینههای این بنیاد در برخی بخشها از جمله برپایی جشنواره فیلم کودک و تشکیل ستاد خبری و پروژههای اطلاع رسانی افزوده شده است.
سال 97
جمع کل بودجه جشنواره فیلم کودک 38/000/000 میلیون ریال
ستاد خبری 946/392/222 میلیون ریال
سال 98
3/885/500 میلیون ریال
فعالیتهای حوزه ارتباطات، روابط عمومی، فضای مجازی و امور مرتبط با رسانه های جمعی 3/489/000/000 میلیون ریال
کاتالوگ 2/950/000 میلیون ریال
سال 99
هزینه کل جشنواره فیلم کودک 30/210/296/841 میلیون ریال
حق الزحمه دبیر، مدیران و نیروهای ستادی و اجرایی 3/728/450/000
عوامل اجرایی 1/880/000/000
عکاسی و تولید و تدوین ویدئوهای خبری و مستند 1/782/500/000
تولید محتوا 482/119/840
پوشش زنده رادیویی 350/000/000
پوشش زنده تلویزیونی 300/000/000
نگاهی به این هزینه ها نشان میدهد بیشتر نگاه دبیر جشنواره کودک به بخش اطلاع رسانی بوده و مجموع هزینههای این بخش در 3 سال با بودجه برپایی جشنواره در یکسال برابری میکند.
سرنوشت نامشخص وب سری
وب سری یکی از بخشهایی بود که با حضور علیرضا تابش در بنیاد سینمایی فارابی در دستور کار قرار گرفت اما در نهایت نتیجه آن برای اهالی سینما و رسانه مشخص نشد. با اینکه در این بخش سرمایهگذاریهای کلانی شده و افراد مختلفی به نام تهیهکننده برای تهیه وبسری بودجههای مختلفی را دریافت کردند اما نتیجه خروجی این همه هزینه هیچگاه به صورت شفاف مشخص نشد.
تابش که کار خود را با تحول در تولید محتوا در بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرده بود نگاه ویژهای به وبسریها داشت و از همان ابتدا نیز شائبههایی درباره این بخش و متصدیان آن وجود داشت اما هیچ وقت به طور شفاف درباره دستاوردهای وبسری و نمود بیرونی آن حرفی زده نشد تا مشخص نشود چه کسانی زیر لوای وبسری بودجههای میلیونی بنیاد سینمایی فارابی را به خود اختصاص دادند.
به عنوان نمونه در سال 98، 5/400/000 میلیون ریال به تهیهکنندگان در این بخش بودجه پرداخت شده اما درباره پرداختیهای این بخش در سالهای حضور تابش در فارابی چیز دقیقی از میزان پرداختیها و تعهدات باقی مانده و… وجود ندارد.
سینما در خواب بورس
یکی دیگر از وعدههای علیرضا تابش که مانور تبلیغاتی بسیاری روی آن داد، وارد کردن سینما به عرصه بورس بود. ایدهای که برای آن کارگاههای بسیاری برگزار و مصاحبههای زیادی شد اما در نهایت این ایده به دست فراموشی سپرده شد.
سرانجام مشخص نشد صندوق سرمایهگذاری جسورانه صنعت سینما که نامهای مختلفی را در دو سال اخیر از سوی تابش به خود گرفت به کجا رسید و اساسا سرگرم کردن سینماگران و مانور دادن روی این ماجرایی که سرانجامی نداشت برای چه بود.
در کنار این موارد امضای قراردادها و تفاهم نامههای تشریفاتی با اکو و ارمنستان و… هم یکی دیگر از آسیبهای مدیریتی علیرضا تابش بود. آسیبی که گریبانگیر سینمای ایران در دو دهه اخیر بوده و تابش نیز از این قاعده مستثنی نبود. چه بسیار تفاهمنامههایی که با عکس یادگاری در دوران مدیران مختلف به امضا رسید و سرانجامی نداشت و در نهایت مشخص نشد هزینه رفت و آمد میهمانان خارجی به دفتر مدیران سینمایی چه بود.
بدون دیدگاه