جمشید سماواتیان یکی از هنرمندان پیشکسوت کشورمان بود که بیست و سوم مهرماه بر اثر عارضه قلبی دار فانی را وداع گفت. این هنرمند که دارای تعداد قابل توجهی اثر بود، با درگذشتش پرسشی را در ذهن دوستدارانش ایجاد کرد؛ اینکه سرنوشت آثارش تا زمانی که به دست وارث حقیقی برسد، چه خواهد شد؟
نیکنام حسین پور ـ مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت ـ درباره اینکه چقدر تصمیمات و پیگیریهای این موسسه برای حفاظت از آثار هنرمندان پس از مرگ ضمانت اجرایی دارد تا به دست وارثشان برسد؟ به ایسنا گفت: «واقعیت این است که از لحاظ قانونی ما خیلی نمیتوانیم ورود کنیم اما از نظر عرف جامعه، ما معمولا ورود و با نهادهای مربوطه هماهنگ میکنیم. در برخی موارد نیز اگر نیاز باشد از طریق دادستانی و نهادهای دیگر برای حفاظت از آثار این هنرمندان تا زمانی که مسیر قانونی طی شود، وارد عمل میشویم.»
حسین پور درباره شرایط جمشید سماواتیان از زمان ابتلاء به کرونا تا فوت، ضمن اشاره به این نکته که ایشان به دنبال پیگیری موسسه پیشکسوتان در بیمارستان بستری شدند، خاطرنشان کرد: «اصرار خود ایشان بود که از بیمارستان مرخص شوند. استاد اخلاق خاصی داشتند و یک مقدار نسبت به خیلی از فعالیتهای هنری و هنرمندان منتقد بودند. اصرار ایشان باعث شد تا از بیمارستان مرخص شوند اما تأکید ما بر این بود که اگر بشود پرستاری برایشان بگیریم تا از ایشان مراقبت کند اما باز قبول نکردند و گفتند که آقایی قرار است از ایشان مراقبت کند. ما در این ایام هم خیلی پیگیری کردیم و چند بار هم به جلوی در خانهشان رفتیم تا وضعیتشان را سوال کنیم اما حتی امکان ملاقات نداتیم.»
وی ادامه داد: «خانوادهای در کنار ایشان بودند که به نظر میرسید در حال سوء استفاده کردن از وضعیت استاد هستند که ما همان موقع پیگیری کردیم. طبق برداشت من به نظر میآمد خانوادهای باشند که استاد را از قبل میشناختند و میدانستند که صاحب آثاری هستند و با افرادی چندان در ارتباط نیستند. حدس زدیم که این خانواده دارند از استاد سوء استفاده میکنند و حتی آمدند گفتند که استاد خانهاش را به اسم ما زده است. در صورتی که آن زمان استاد سماواتیان میگفتند که میخواهند خانهشان را به یک یتیمخانه بدهند که البته بعدها با من تماس گرفتند و گفتند که میخواهند خانه را به این خانواده بدهند.»
مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت ضمن اشاره به این نکته که به محض شنیدن خبر درگذشت استاد سماواتیان با کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش کردند تا از آثار این هنرمند مراقبت کنند، گفت: «ما از طریق دادستانی کل کشور و دادستانی شهریار مجوز ورود به خانه را گرفتیم. در عین حال که ما پیگیری میکردیم یکی از برادرزادههای استاد از اصفهان با ما تماس گرفتند که چه شده و گفتیم که استاد فوت کردند. ایشان تشریف آوردند و پیگیری هم کردند. نهایتا همان روزی که مراسم خاکسپاری استاد برگزار شد، بعد از مراسم برادرزادهها به همراه همان خانواده مذکور به خانه استاد رفتند و تعداد زیادی از آثاری که در آنجا بود را با خودشان بردند در حالی که وارث واقعی پسر مرحوم بود.»
وی ادامه داد: «همکارهای ما فردای آن روز با حکم دادستانی به خانه استاد رفتند و دیدند که دیگر چیزی نیست برای اینکه ما بتوانیم ثبت و ضبط کنیم تا مسیر قانونی طی شود و وارث قانونی آثار را به دست بگیرد.»
به گفته حسینپور همچنین تعدادی از آثار استاد سماواتیان در اختیار گالری نگر در میدان هفت تیر است که قرار شده تا زمانی که وارث قانونی اقدامات لازم را انجام دهد در اختیار گالری باقی بماند و اگر هم قرار است اتفاقی بیفتد از طریق مجاری قانونی خواهد بود.
مدیر عامل موسسه هنرمندان پیشکسوت ضمن اشاره به این نکته که بخشی از آثار جمشید سماواتیان سرمایه فرهنگی و معنوی کشور محسوب میشوند، خاطرنشان کرد: «ما به استاد اصرار کردیم که اگر اجازه دهید برخی از این آثار در اختیار ما قرار گیرد و حتی من هم با کتابخانه ملی هماهنگ کرده بودم که این آثار در اختیار مرکز اسناد کتابخانه ملی قرار بگیرد تا آنان بتوانند استفاده کنند اما متأسفانه موفق نشدیم.»
وی همچنین درباره مسالهای که پس از مرگ، مشمول حال آثار بسیاری از هنرمندان میشود و باید به آن توجه کرد، توضیح داد: «در این مدت خیلی از هنرمندان از دنیا رفتند مثل استاد جهانگیر نظام العلما هنرمند پیشکسوت خوشنویسی و برخی اساتید دیگر. در این میان تعدادی از هنرمندانی که از دنیا میروند، یا وارثی ندارند یا اگر دارند خارج از ایران هستند و یا شاید در حوزه هنر نباشند و این حوزه نیز خیلی برایشان اهمیتی نداشته باشد. من دیدهام که در برخی موارد خیلی از آثار اساتید بعد از فوت شدنشان دور ریخته میشوند؛ در حالی که آثار و اسناد فرهنگی و روند فرهنگی کشور را نشان میدهند.»
حسین پور ادامه داد: «بارها مخصوصا به هنرمندان پیشکسوت اصرار کردم که در زمان حیاتشان با توجه به صحبتی که ما با کتابخانه ملی و مرکز اسناد کردهایم، آمادگی این وجود دارد، اسنادی که آنان تشخیص میدهند واقعا برای محققان حوزه فرهنگی مفید است، ما به عنوان موسسه هنرمندان پیشکسوت آمادگی داریم این اسناد را تحویل بگیریم و در اختیار کتابخانه ملی قرار دهیم. کتابخانه ملی نیز معمولا این اسناد را به صورت الکتریکی درمیآورد و یک نسخه در اختیار خود استاد قرار میدهد و باقی آن را نگهداری میکند تا محققان بتوانند از آنان استفاده کنند. پس پیشنهاد میکنم که هنرمندان از این نکته غافل نشوند و بدانند که ما در موسسه آمادگی انجام این کار را داریم.»
مدیر عامل موسسه هنرمندان پیشکسوت سپس به این پرسش پاسخ داد که این موسسه در این مدت تا چه اندازه تلاش کرده است آثار هنرمندانی مثل جمشید سماواتیان به دست شخص دیگری غیر از وارث حقوقی نیفتد؟
او این چنین اظهار کرد: «ما در برخی موارد مثل مورد آقای سماواتیان که مجوز گرفتیم، ورود پیدا می کنیم ولی در برخی موارد دیگر که وارث صلاحیت ندارند خیلی نمیتوانیم به لحاظ قانونی ورود کنیم. چراکه اگر فرزند یا فامیل نزدیکی داشته باشند، ما به لحاظ قانونی دیگر امکان دخالت نداریم. خود استادها نیز باید همکاری کنند. ما همراه هستیم و خود وزارتخانه نیز پایه کار است.»
حسین پور در آخر درباره اینکه چرا استاد سماواتیان توجهی به پیشنهاد تحویل آثارش به کتابخانه ملی نکرد؟ گفت: «من مفصل با استاد گفت و گو کردم. ایشان خودشان میخواستند که درآمد فروش آثار خرج اتیام شود اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نداد و من فکر می کنم همان خانوادهای که کنار استاد قرار گرفتند، از روحیه لطیف او سوء استفاده کردند و در نهایت باعث شدند که این اتفاق رخ ندهد.»
من یکی از دوستای نزدیکش بودم که هر از گاهی پیشم میومد و باهم مفصل صحبت میکردیم یه بار که زنگ زدم حالشو بپرسم گفت کرونا گرفته و توی حیاط خونس و من میتونم برم پیشش که کاری داشتم و نتونستم اونروز برم و چند روز بعد که زنگ زدم یه خانمی جواب داد حالشون خوب نیست و من تصور کردم از اقوام یا دوستان باشند که در حال پرستاری از ایشون هستند و بعد از چند روزی مجدد تماس گرفتم که دوباره همون خانم پاسخ دادن البته با گوشی استاد که حالشون بهتره و من خیالم راحت شد ولی بعدا که خبر فوت رو شنیدم و درب منزل مراجعه کردم شخصی معتاد در خونه رو باز کرد و خیلی بد جواب داد تازه فهمیدم کسی که از پشت تلفن جواب میداده همینا بودن و تازه یه خانمی توی همسایگیشون گفت اینها در زمانی که استاد کرونا داشته نمیگذاشتند همسایه ها یه غذا یا دیداری با استاد داشته باشند و اونقدر اون رو در تنهایی و بدون دسترسی به کمک دیگران قرار دادند تا از بین رفت….