سیداکبر میرجعفری میگوید شعر طنز و اجتماعی دیگر بهصورت قبل تاثیرگذار نیست.
این شاعر و طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا درباره کارکرد طنز سیاسی و اجتماعی نسبت به گذشته اظهار کرد: اگر نگاهی تاریخی داشته باشیم، دورهای که در آن حجم شعرها و طنزهای سیاسی بالا رفت، دوره مشروطه است، در آن دوره گاهی شاهد طنزهای تند و تیز و گزنده و گاهی هم شاهد طنزهای ملایمتری هستیم. مجموعا اگر بخواهیم به برآیند موضوع طنز و طنز سیاسی نگاه کنیم، در همان دوره مشروطه و دورههای پس از آن است.
او با اشاره به وضعیت شعر طنز پس از مشروطه گفت: در دورههای بعد کش و قوسهایی وجود دارد؛ در دورههایی طنزهای سیاسی و اجتماعی زیادی داریم و در دورههایی هم به دلایلی از میزان آن کم میشود. اما اگر بخواهیم به کارکرد و کاربرد طنز یا به طور دقیقتر شعر اجتماعی نگاه کنیم، باید گفت که شعر اجتماعی در دورههایی خیلی تند و تیز و کابردیتر از حالا بوده است. همانطور که میبینیم دهان فرخییزدی را برای شعرهای اجتماعیاش در دوره رضاشاه دوختند، میرزاده عشقی را برای شعرش ترور کردند، محدودیتهایی که برای نسیم شمال ایجاد کردند و … نشان از این دارد که شعر اجتماعی بسیار بسیار تاثیر داشته و در واقع میتوانسته تکانی در جامعه ایجاد کند.
میرجعفری افزود: من نمیگویم شعر طنز و اجتماعی دیگر تاثیری ندارد اما واقعیت این است که تاثیر آن به اندازه زمانی که گفته شد، نیست. این دلایل بسیار زیادی دارد؛ مثل این است که تیغ یا چاقویی به هر دلیلی کند میشود، حالا هم شعر طنز و اجتماعی دیگر به آن صورت تاثیرگذار نیست و این واقعیتی است که در جامعه میبینیم. در دورهای که روزنامه «نسیم شمال» منتشر میشد، مردم منتظر بودند که آن روزنامه به دستشان برسد و آن را ببینند، کارهای مرحوم دهخدا هم همینطور بود؛ اما واقعیت این است که در روزگار ما دیگر به آن شکل نیست، گرچه به هر حال تاثیر خودش را میگذارد و هیچ وقت نمیتوان گفت یک شعر اجتماعی تاثیر ندارد اما دیگر مثل آن دوره نیست.
سراینده «اماننامه» همچنین درخصوص ورود شعر طنز به مسائلی مثل انتخابات و چگونگی پرداختن طنزپرداز به آن گفت: اصلا و اساسا قلمی که رنگ و بوی سیاسی به خودش میگیرد، دو نوع کارکرد دارد؛ گاهی در واقع آن رویه تند و تیز خود را به منصه ظهور میگذارد و کوبنده و تند و تیز سراغ نقد موضوعات اجتماعی میرود که این برای شرایطی است که جامعه مقداری حالت عصبی دارد یا این جور حرف زدن تاثیر بیشتری روی مخاطب دارد، اما گاهی وقتها هم رویکرد دیگری وجود دارد با طنزی که گاهی بخشی از آن ریشخند و به مطایبه گرفتن موضوع است و بخشی از آن به اصطلاح نیش و نوش است. اما به هر حال هر حادثه اجتماعی این امکان را به طنزپردازان میدهد که با بیان خودشان وارد آن شوند. منتها این نگاه و کاری که طنزپرداز در کلام خود انجام میدهد، معمولا برآیند شرایط اجتماعی است.
سیداکبر میرجعفری در ادامه با یادآوری دو نوع کارکرد طنز سیاسی بیان کرد: معمولا این دو نوع هم برآیند شرایط اجتماعی است و ناخودآگاه در کلام شاعر هویدا میشود که چطور باید به سراغ یک معضل اجتماعی برود. در واقع شعوری که شاعران و ادیبان دارند، اینجا خودش را نشان میدهد که کدام کلام را برای تاثیرگذاری انتخاب کنند.
او در پایان با بیان اینکه ما میتوانیم به شعر طنز حتی نگاه سرگرمکننده هم داشته باشیم، اظهار کرد: البته منظور از این فکاهه نیست اما آنقدری که شعر طنز دلمان را خنک میکند، از آن کمک بگیریم یا به قدری که شاعر میتواند خودش را سبک کند. شعر طنز و اجتماعی لزوما تیغ به دست گرفتن نیست، گاهی بعضی ناملایمات را به زبانی بیان میکند که هم گوینده سبک میشود و هم مخاطب و به نوعی تلطیف فضاست؛ اصلا کارکرد ادبیات هم تا حد زیادی تلطیف روح است.
بدون دیدگاه