یک بازیگر سینما و تلویزیون گفت: کرونا شاید این نکته را به ما آموخت که شرایط همواره میتواند بدتر ازآنچه بوده است، شود؛ بنابراین نباید غصه خورد.
به گزارش ایرنا، سالی که گذشت سالی سخت و تلخ برای تمام مردم در گوشه و کنار این جهان خاکی بود. سالی که سایۀ یک بیماری ویروسی بر تمام جهان سایۀ انداخته بود و ترس از ابتلا به یک بیماری بی درمان و آمار مبتلایان و درگذشتگان ناشی از آن در صدر تمامی اخبار قرار داشت.
پس از قرنطینههای متعددی که کشورها بر اساس شرایط و وضعیت خاص خود وضع می کردند، پس از مدتی زندگی با تمام بیم و امیدها و چالش ها کج دار و مریز از سر گرفته شده و گرچه بسیاری از مشاغل به تعطیلی دائمی گرویدند اما سایر مشاغل کار خود را آغاز کردند.
هنرمندان در این میان جزو اقشاری بودند که از این بیماری ضربه های زیادی دیدند و علاوه بر تعطیلی طولانی مدت و رخوتآور حوزه هایی چون تئاتر و بی رونقی گیشه در فروش، چهرههای برجسته ای را هم از دست دادند و به سوگ انسان هایی نشستند که شاید هرکدام وزنهای در حرفه و تجربه زیسته خویش بودند.
روزهای کرونا تجربه زندگی را در ناامیدی کشداری نسبت به بهبود اوضاع جهان و از سوی دیگر امیدی به پایان شبه سیاه رغم زد و هرکسی با آوردههای خویش از مراحل مختلف زندگی به مقابله، رویایی و تحمل آن واداشت.
افسانه ناصری بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگو با ایرنا و در توضیح چالشهایی که در سال ۹۹ و به واسطه شیوع کرونا درگیر آن بوده است، بیان کرد: من مانند برخی از دوستان در این مدت مجبور بودم که کارکنم و کارکردم و در این سالی که گذشت جانمان در دستمان است و الهی به امید تو سرکار میرویم.
البته که در سر کارها پروتکلها رعایت میشده و میشوند اما برخی اوقات ما هم نمیتوانیم مطمئن باشیم که مشکلی پیش نخواهد آمد.
وی افزود: سختی کار ما این است که نمیتوانیم با ماسک کار کنیم و این مشکلات و نگرانیهای ما را افزایش میدهد؛ قبل از گریم ماسک میزنیم اما بعد از گریم نمیتوانیم ماسک داشته باشیم و همواره این اضطراب داریم که ناقل نباشیم یا از کسی نگیریم؛ متأسفانه این استرس و اضطراب بخشی از زندگی ما شده است.
پس از شیوع کرونا شرایط کلی زندگی، شرایط هولناکی است؛ این که نمیدانیم که چند روز دیگر آیا زنده هستیم یا خیر و گاهی اوقات آدم فکر میکند که این زندگی ارزشش را ندارد یعنی دردسرش آنقدر زیاد است که شرایط را هولناک کرده است.
بازیگر سریالهای ردپای دوست (عباس رنجبر، ۱۳۷۳)، مریم مقدس (شهریار بحرانی، ۱۳۷۸)، هزاران چشم (کیانوش عیاری، ۱۳۸۰) و همنفس (مهدی فخیمزاده، ۱۳۸۲) در پاسخ به این سوال که چه چیزی به وی انگیزه کار کردن در روزهای سخت را می دهد، گفت: حضور بچههایم به من انگیزه زندگی و کار میدهد؛ ضمن اینکه باید زندگی کرد و برای خودم هم که باشد باید کارکنم.
زندگی خرج دارد و با کسی هم شوخی ندارد؛ ما مجبور هستیم که کار کنیم و نمیشود در این روزها به کسی بگوییم که کار نکند، مگر اینکه راهکاری ازایندست وجود داشته باشد که پولی به شما برای کار نکردن پرداخت شود که اینگونه نبود و اینهمه آدمهایی که سوار مترو و اتوبوس میشوند و یا در شرایط غیراستاندارد کار میکنند آنهم در شرایط کرونا، چاره ای جز این ندارند.
وی افزود: خیلیها در این مدت به من میگفتند که به خاطر پول نباید کار کنی اما زندگی خرج دارد و وقتی راهکاری نیست که من درآمدی نداشته باشم چطور می شود سرکار نروم؟ وقتی هیچ کمکی از هیچ ارگانی وجود ندارد، نمیشود در خانه ماند.
بازیگر فیلمهای سینمایی سجده بر آب (۱۳۷۵)، آواز قو (۱۳۷۹)، اثیری (۱۳۸۰)، چپ دست (۱۳۸۴)، تلفن همراه رئیسجمهور (۱۳۹۰) و کروکودیل (۱۳۹۶) تصریح کرد: این روزها افسردگی جزئی از زندگی شده است که نمیشود با آن مقابله کرد اما بهشخصه حضور بچههایم، خواندن شعر، کتاب و دیدن فیلم و تلفنی با دوستان در ارتباط بودن کمی کمک میکند که این شرایط را تحمل کرد.
شاید روزهای کرونا یادآوری این نکته بود که شرایط میتواند از این هم بدتر باشد؛ چون پیشتر هم با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکردیم. بنابراین کرونا شاید این نکته را هم به ما آموخت که شرایط میتواند همواره بدتر ازآنچه بوده است شود؛ بنابراین نباید غصه خورد.
وی افزود: شاید امروز بیش از پیش برای دوستانی که از گذشته داشتیم ارزش قائل شویم و البته نکته این است که نمیتوانیم همدیگر را ببینیم و تبادل عشق و عاطفه باهم داشته باشیم.
عیدی که عیددیدنی ندارد
هنرپیشه مجموعه های تکیه بر باد (محمود معظمی، ۱۳۹۱)، معمای شاه (محمدرضا ورزی، ۱۳۹۴)، همگناه (مصطفی کیایی، ۱۳۹۸) و بوم و بانو (سعید سلطانی، ۱۳۹۹) با اشاره به کارهایی که در ایام کرونا انجام داده است، یادآور شد: چند کار تلویزیونی را در ایام کرونا انجام دادم؛ سریال بوم و بانو کار سعید سلطانی بود و چند کار کوتاه دیگر که بیشتر کارهایم در این مدت برای تلویزیون بوده است و اکنون هم مشغول بازی در یک سریال سیقسمتی برای تلویزیون در اهواز هستیم که تهیهکننده آن آقای توکل و کارگردان آن علی عبدل علیزاده است و بازیگران آن رضا فیاضی و نصرالله رادش هستند و بازیگران دیگری هم بهعنوان مهمان حضور دارند.
قرار بود که برای تعطیلات نوروز به ما مرخصی برای بازگشت به تهران داده نشود اما دوباره قرار شده است که سه، چهار روزی را پیش خانوادههایمان در تهران برگردیم و پسازآن مجدداً به اهواز و بر سرکارمان بازمیگردیم.
ناصری با اشاره به لزوم رعایت موازین بهداشتی در این دوران، تاکید کرد: در سالی که گذشت صرفا در حد ارتباط با بستگان نزدیکمان ارتباط داشتهام یعنی فرزندان و عروس و دامادم را دیدهام اما بهجز این رفتوآمدی نداشتهایم؛ در تمام این مدت ماسک میزدیم و اوایل هم دستکش دستمان میکردیم و قطعاً به شخصه سعی میکنم که موارد گفته شده را رعایت کنم.
آرزو میکنم که در سال جدید سرانجام این معضل کرونا تمام شود؛ دیگر در دنیا جنگ نباشد و ابرقدرتها مردم را آزار ندهند و امید به زندگی در زندگی همه مردم بیش از پیش جریان یابد.
بدون دیدگاه