جبار آذین
این روزها شبکه خانگی ثروتمند که کم کم دارد قدرتمند هم می‌شود با ورود و گردش سرمایه‌های کلان و حمایت‌های صداوسیما و اسپانسرها در تولید و پخش، گوی سبقت را از سینما و تلویزیون ربوده است.
فعالیت مستمر جمعی از هنرمندان حرفه‌ای و گروه‌های کم توان که حاصل آن، یک،دو سریال سرپا و خوش ساخت و ده‌ها سریال ضعیف و بدون محتوا و فاقد استاندارهای سینمایی است، سبب شده عده زیادی از بازیگران درجه یک و دو به شدت و سرعت در تولیدات شبکه خانگی مشغول کار باشند و بعضی تا پایان سال جاری قرارداد بازی در سه سریال و یک فیلم سینمایی را هم بسته‌اند و سر دیگران هم آنقدر گرم و شلوغ است که فرصت بازی در آثار سینمایی و تلویزیونی و تئاتری را نمی‌یابند.
نبود برخی محدودیت‌ها و محرومیت‌ها به وسعتی که در سینما و تلویزیون وجود دارد،در شبکه خانگی و پول‌های درشت که معلوم نیست منشا برخی از آنها کجاست، باعث گرمی بازار هنرپیشه‌ها شده است.
این روند پرکاری و پارو کردن پول، شرایط بدی را به سینمای بیمار و یتیم کشور تحمیل کرده است، به گونه‌ای که چند پروزه سینمایی که برای تولید از هفتادخان، ارشاد، ممیزی و تهیه سرمایه عبور کرده‌اند، در گردنه شبکه خانگی گرفتار آمده و با مشکل نبود بازیگر روبرو شده‌اند.
این رخداد سه مساله مهم را یادآور می‌شود.
یک: به جز بازیگرانی که به دلیل نگاه‌های دگم و انحصارگرایی و اتهام‌های سلیقه‌ای، اجازه فعالیت در سینما و تلویزیون و شبکه خانگی را ندارند و هنرپیشه‌هایی که درجه یک و دو نیستند، سایر بازیگران دیگر نه فقط بیکار نیستند که به یمن سرمایه سالاری شبکه خانگی، امروز در کنار پول و مُلک‌داران ایستاده‌اند.
دو: برای اغلب اینان و شبکه خانگی و تولیدکنندگان، این مساله که آیا آنچه تولید می‌کنند با فرهنگ و سلیقه مردم همخوانی دارد یا نه زیاد مهم نیست، همین قدر که از روی آثار درجه چندم عاشقانه و سراسر خشونت ماهواره‌ها و تلویزیون‌های خارجی کپی شده باشد، کافی است.
سه: حرکت غیرشفاف تولیدی و مالی شبکه خانگی، گرچه به ظاهر دست گروهی از هنرمندان را گرفته و آنها را از بیکاری نجات داده، اما در خاموشی چراغ سینما سهیم است.
وقتی یک تهیه‌کننده یا کارگردان به سراغ فلان و بهمان بازیگر می‌روند، آنها می‌گویند، وقت ندارند و شبکه خانگی بیشتر می‌دهد و تیغ ارشاد هم بالای سر آن نیست، هر چند در این عرصه هم ممیزی‌های ساتراپی کارکرد دارد، اما برای ما مهم نیست، مهم کسب درآمد و بیکار نبودن است.
با این وصف، باید افزون بر انواع فقرهای مادی و معنوی و مدیریتی سینما، فقر بازیگر را هم به آن افزود.
نکته دیگر اینکه، اگر اغلب بازیگران و عده زیادی از هنرمندان برای فعالیت به شبکه خانگی روی آورده‌اند، این امر، دلیل بر موفقیت شبکه خانگی نیست، بلکه نمایشگر بی‌حمایتی و نامدیریتی و بی‌سامانی سینما و تلویزیون و وجود ملوک‌الطوایفی در فرهنگ و هنر کشور است.
بد نیست در پایان، از یک واقعه جالب(!!) هم پرده‌برداری کنیم.
اگر خدا قسمت کرد و پول و جا و امکانات نصیب‌تان شد و به شمال کشور مسافرت کردید، در یکی از شهرهای شهیر بین راه، مجتمعی را خواهید دید که روی آن، تصاویر بزرگ دو سلبریتی نصب شده است، پرس‌وجوها نشان داد که، سرمایه‌داران آن مجتمع، برای رضای خدا به یکی از سلبریتی ها دو واحد و به دیگری یک واحد آپارتمان لاکچری هدیه کرده‌اند تا در عوض آنها اجازه دهند از تصاویرشان برای جلب مشتری و فروش آپارتمان‌ها استفاده شود!
به راستی که فقر و بیکاری از سر و روی برخی بازیگران درجه یک و دو و سلبریتی های مملکت می‌بارد!!

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *