فرهاد درودگریان، منوچهری را شاعر طبیعت، عشق و زندگی میداند و با بررسی نوروز در شعر این شاعر میگوید که شعرهای او آدمی را به یاد کودکی میاندازد که از سر شوق و هوس نغمه میخواند.
به گزارش ایسنا، این عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و پژوهشگر در چکیده مقالهای با عنوان «نوروز، مهرگان، سده، بهمنجنه و اساطیر باستانی در شعر منوچهری» (که در پاییز ۱۳۸۳ در پیک نور- علوم انسانی منتشر شده) نوشته است: «منوچهری بهترین نماینده دوره طبیعت و تصاویر طبیعت در نیمه اول قرن پنجم هجری است. او شاعر طبیعت و شاعر عشق و زندگی است، اشعار او، آدمی را به یاد کودکی میاندازد که از سر شوق و هوس نغمه میخواند و اگر مرگ نابهنگام در جوانی، نغمههای پر از شور و شادی او را خاموش نمیکرد چه بسا که آثاری دلپسندتر و زیباتر پدید میآورد.»
او همچنین در مقدمه این پژوهش آورده است: «ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی از شاعران برجسته ایران در نیمه اول قرن پنجم هجری. دیوانش سرشار از توصیف مناظر باغ و بهار، گل و ریاحین، پدیدههای خلقت و تشبیب و مرغ و پرنده، صبح و شام و بارش برف و غیره است.
نخستین بار در شعر فارسی مبالغه و تکلف و تصنع در اشعار وی دیده میشود. از این رو، منوچهری را باید پیشرو سرودن این نوع شعر دانست. وی سلطان تشبیب است و قدرت بیان خود را در راه تشبیب صرف میکند و همین خصیصه وی را در غزل وارد کرد اما این شیوه مورد قبول عام و پسند همه شاعران قرار نگرفت.»
در بخش دیگری از مقاله «نوروز، مهرگان، سده، بهمنجنه و اساطیر باستانی در شعر منوچهری» میخوانیم: «نیمه اول قرن پنجم (۴۰۰ تا ۴۵۰ هـ ق) عصر منوچهری و فخرالدین گرگانی، هم از فراوانی شعرهای موجود و هم از نظر وجود چند شاعر برجسته از قبیل منوچهری، فخرالدین گرگانی و ناصرخسرو و هم از نظر گسترش دامنه تصاویر شعری، سرشارترین دوره شعر فارسی است. از آنجا که این دوره را باید دوره طبیعت و تصاویر طبیعت در شعر فارسی دانست، منوچهری بهترین نماینده این دوره از نظر تصاویر شعری به شمار میرود زیرا از نظر توفیق در انعکاس مجموعه وسیعی از تصاویر گوناگون با رنگها و خصایص ویژه دید شخصی شاعر، او توانسته است شاعر ممتاز این دوره و رویهمرفته در حوزه تصویرهای حسی و مادی طبیعت، بزرگترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی به شمار آید.
تصاویر شعری او از طبیعت ارزندهترین وصفها را داراست چرا که بیان مادی و حسی او از طبیعت چندان قوی است که گویی آیینهای فراروی اشیاء داشته و از هر کدام تصویری در این آیینه – که روشن و بیکران است – به وجود آورده است. او شاعری جوان است و لازمه جوانی، شور و هیجان، شادی و نشاط و حیات و سرزندگی است و بدین گونه طبیعت بیجان را از حیات انسانی برخوردار میکند، رمز و راز طبیعت را در مدح بزرگان و ممدوحان خود میگشاید و برای این منظور از اعیاد باستانی چون نوروز، مهرگان، سده و بهمنجنه استفاده میکند.»
فرهاد درودگریان در بخشی دیگر از این نوشتار درخصوص توجه منوچهری به نوروز آورده است: «منوچهری به دلیل اهمیت این جشن در آداب و فرهنگ ایرانیان، توجه ویژهای به آن داشته است. در جایجای اشعار منوچهری میتوانیم نمونههای فراوانی از کاربرد واژه نوروز و آداب آن را بیابیم.»
این مدرس ادبیات فارسی در پایان چنین نتیجهگیری میکند: «منوچهری با به کار بردن ۲۵بار واژه «نوروز» یعنی در حدود ۲۷درصد، ۱۰بار واژه «مهرگان» یعنی در حدود ۱۱درصد، ۴ بار واژگان «سده» و «بهمنجنه» یعنی در حدود ۵درصد و ۲۰ بار اسامی شاهان و پهلوانان اساطیری باستانی یعنی در حدود ۲۲درصد از قصیدهها، قطعهها و مسمطهای خویش، روح ایرانی، حساس و هنرمند یک شاعر جوان را در برخورد با زیباییها و تازگیهای طبیعت و فر و شکوه باورها و اندیشههای باستانی ایرانیان به نمایش میگذارد و با گشودن دریچههایی هر چند کوچک به جهانی ناپیدا از گنجینههای نهفته و میراث معنوی گذشتگان، خواننده را برای رسیدن به سرچشمههای معنویت به تفکر و تامل وامیدارد.»
بدون دیدگاه