صبح امروز – ۲۱ مردادماه – سیدعباس صالحی به عنوان نامزد نهایی تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم به قوه مقننه معرفی شد تا درصورتی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به او رای اعتماد دادند، سکاندار این وزارتخانه شود؛ اما سیدعباس صالحی کیست و در موضوعات ترند روز، چه مواضعی داشته است؟
به گزارش ایسنا، در فاصله اعلام پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات تا امروز اسامی مختلفی به عنوان کاندید وزارت ارشاد به گوش میرسید که حسین انتظامی، احمد مسجدجامعی و حجتالله ایوبی از جمله کاندیدهای این سمت بودند. با وجود گمانهزنیهایی که شب گذشته مبنی بر کنار کشیدن سیدعباس صالحی به نفع حسین انتظامی در فضای مجازی دست به دست میشد اما با پیام تبریک توییتری انتظامی به صالحی این گمانهزنیها رد شد و در نهایت «سیدعباس صالحی» به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی شد.
این معرفی در شرایطی اتفاق افتاد که چهارم مردادماه نامهای منتسب به صالحی خطاب به شورای راهبری انتقال دولت چهاردهم منتشر شد که نشان میداد او از گزینه وزارت ارشاد انصراف داده است.
از وزیر پیشنهادی چه میدانیم؟
سیدعباس صالحی سال ۱۳۴۳ در مشهد متولد شده است. او تحصیلات حوزوی خود را نزد آیات عظام وحید خراسانی، جواد تبریزی، سید عزالدین زنجانی و میرزا علی آقا فلسفی به اتمام رسانده و سپس در دانشگاه نیز فلسفه خوانده است.
او اکنون مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و نماینده ولی فقیه در مؤسسه اطلاعات است. صالحی پیش از این، در دولت یازدهم به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعال بود. او سپس به دنبال استعفای علی جنتی از این وزارتخانه از مهرماه ۱۳۹۵ به عنوان سرپرست وزارت ارشاد منصوب شد و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، با رای اعتماد نمایندگان مجلس به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم آغاز به کار کرد.
از دیگر سوابق کاری صالحی میتوان به عضویت در هیات مدیره و هیات امنای سازمان تبلیغات اسلامی، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در شورای فرهنگ عمومی، ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی، مدیر مسئول روزنامه «اطلاعات حکمت و معرفت»، تدریس در دانشگاه و… اشاره کرد.
عملکرد صالحی در طول حضورش در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد رضایت نسبی بسیاری از اهالی فرهنگ و به ویژه حوزه کتاب را به دنبال داشت. تعامل بیشتر با صاحبان نشر و همچنین ارتقای مشارکت با تشکلهای مدنی نشر در اجرای مناسبتهای فرهنگی؛ بویژه مشارکتدهی در سیاستگذاری و واگذاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب تهران به تشکلهای نشر، پایبندی به اصل شفافیت و انتشار اسناد و مدارک هزینههای صورت گرفته توسط معاونت فرهنگی و اعلام عمومی مصوبات هیئت خرید کتاب اقداماتی است که میتوان در کارنامه کاری او به آن اشاره کرد.
جمله «شفافیت، کیمیا است» از تاکیدات او در زمان سکانداری وزارت ارشاد است؛ جملهای مهم که صالحی حداقل در زمان حضورش در معاونت فرهنگی این وزارتخانه نشان داده بود که تا حد توان به آن پایبند است.
مانوس با فرهنگ، آشنا با هنر
«عدم اشراف به سایر حوزههای فرهنگ و هنر به غیر از نشر و کتاب» یکی از نکات قابل توجهی بود که در آغاز وزارت او در سال ۱۳۹۶ از سوی برخی رسانهها و کارشناسان مطرح میشد زیرا بیم آن میرفت صالحی نتواند به سایر حوزهها توجه کافی داشته باشد. موضوعی که البته او در گفتوگویی با ایسنا ضمن رد آن تاکید کرده بود: «وزارت فرهنگ و ارشاد موضوعهای متنوعی را به همراه دارد و مسئولیتها و دامنههای آن از اوقاف و حج و زیارت و فعالیتهای قرآنی است تا موسیقی، تئاتر، سینما و کتاب و موضوعات دیگر. این دامنهی وسیع از لحاظ موضوعات طبعا این انتظار را در اهالی هرکدام بهوجود میآورد که کسی که سکانداری این وزارت را بر عهده میگیرد، در همهی حوزهها تخصص داشته باشد. این اما انتظاری است که حاصل نمیشود و در هیچ دورهای هم اینگونه نبوده است. آنچه که شاید اهمیت داشته باشد، این است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از لحاظ شخصیت وجودی با این دامنه گسترده، قرابت داشته باشد. یعنی در این حوزهها، آگاهیهای لازم و پایهای داشته باشد. من از لحاظ شخصیت فردی، با حیطههای مختلف فرهنگی و هنری انس وجودی داشتهام. گرچه شاید با حوزهی کتاب مانوستر و مرتبطتر بودهام اما با سینما و تئاتر و هنرهای دیگر هم بیگانه نیستیم؛ حداقل از منظر علاقههای شخصی.» تاکیدی که او طی ۴ سال وزارت سعی کرد بر آن پایبند بماند و به سایر حوزهها نیز توجه کافی داشته باشد.
تاکید بر «آهنگ شفافیت» و پرهیز از بزرگنمایی در حوزه سینما
از نکات قابل توجه دوره مسئولیت صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید او بر پرهیز از بزرگنماییِ گردش مالی در حوزه سینما بود. موضوعی که باعث شد صالحی در یکی از اظهاراتش تاکید کند: «شرایط اقتصادی سینما در سال ۹۷ رشد پیدا کرده اما هنوز این رقم گردش مالی در سینما به نسبت حوزههای دیگر، رقم قابل توجهی نیست. به همین دلیل خواهشم از رسانهها و کارشناسانی که در این زمینه اظهارنظر میکنند این است که مسائل را با اغراق و بزرگنمایی مطرح نکنند. وقتی در این حوزه عناوینی مانند مافیا و پولشویی را مطرح میکنیم کمی دور از واقعیت است. شفافیت در عرصه سینما مهمترین اتفاقی است که به کمک سینما خواهد آمد. بهتر است به جای آنکه بخواهیم به صورت موردی یک نگاه قضایی به این موارد داشتیم که گاه به نتیجه میرسد و گاه نه، آهنگ شفافیت را در فضای سینما به عنوان یک مطالبه، وسیعتر کنیم.»
از دیگر تاکیدات او در این حوزه رعایت مقررات اکران بود، موضوعی که به دنبال آن اظهار کرده بود: «چیزی که مجوز گرفته باید همان عرضه شود و این، نوعی اعتمادسازی ایجاد میکند. ما نباید فضا را به سمتی ببریم که مچگیری بعد از اکران داشته باشیم. همه ما باید به سینماگران و پخشکنندهها اعتماد کنیم و پخشکننده هم به ما اعتماد کند.» هرچند در زمان وزارت او نیز مانند اکثر دورههای دیگر، فیلمها از گزند توقیف یا سانسور دور نماندند.
ویروس کرونا در جان فرهنگ
یکی ز مهمترین اتفاقات دوره مدیریت سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شیوع ویروس کرونا در سطح جهانی بود؛ ویروسی که تمام سالنهای تئاتر، سینما و کنسرت را تعطیل کرد، فروش حضوری کتابفروشیها را تقریبا تعطیل کرد و البته در حوزههای دیگر مانند قرآن، تجسمی و…، موجب تعطیل یا غیرحضوری شدن دارالقرآنها، نمایشگاهها و موسسات مختلف شد.
این تعطیلی گسترده فعالیتهای فرهنگی و هنری، باعث شد که بسیاری معتقد باشند آمار کمّی آن دوران، نمیتواند قابل اتکا باشد. در همینباره، صالحی در آخرین روزهای وزارتش گفته بود: «وقتی به آمارها با نگاه مقایسهای توجه میکنیم، درمییابیم که تفاوت قابل توجهی در سال ۹۷ و ۹۹ وجود دارد. در حوزه هنرهای نمایشی در سال ۹۷ تعداد مجوزهای اجرا ۷۱۹۶ اجرا بود و این رقم در سال ۹۹ به ۱۲۶۵ اجرا رسیده است. (کرونا) حتی در حوزه تماشاگر هم تاثیرگذار بوده، مثلا در سال ۹۷ تعداد تماشاگر ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده و در سال ۹۹ یک میلیون و ۱۷۶ هزار نفر. در حوزههای مختلف موسیقی، سینما و … هم چنین بوده است.»
در نهایت با توجه به سابقهای که سیدعباس صالحی پیش از این در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد و جامعه فرهنگ، هنر و رسانه نیز او را چهرهای معتدل و اهل گفتوگو میدانند، به نظر میرسد در صورت رای اعتماد مجلس که پیشبینی آن دور از ذهن نیست، دوره تصدی او در وزارت ارشاد، دورهای آرام و به دور از حواشی باشد.
۳ اشکال صالحی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
صالحی پیش از این و در سال ۹۶، در مصاحبهاش با ایسنا، درباره وضعیت مدیریت فرهنگی کشور و تصدی بر پست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: «مسئولیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند نکتهی قابل توجه و مشهود دارد؛ اینکه اختیارات محدود است و پاسخگویی تقریبا نامحدود. شما به حوزهای وارد میشوید که اختیارات حداقلی است، هم در روی کاغذ و هم در عمل. اما حوزهی پاسخگویی بسیار حداکثری و نامحدود است. مثلا در وزارت نیرو و نفت، بالاخره در حوزهی قوانین و روی کاغذ، اختیارات تعریفشدهای وجود دارد اما در حوزهی فرهنگ و ارشاد اسلامی، خیلی فاصله وجود دارد.
اشکال دوم این است که در بقیهی حوزهها، انتظارات، معدل دارند و روشن هستند، اما در وزارت فرهنگ و ارشاد این انتظارات نه تنها گاهی متفاوت هستند، بلکه متناقض و متعارض هم هستند. مثلا کسی چیزی را حرام میداند و دیگری آن را واجب میداند. عملا وقتی با دایره وسیعی از انتظارات درگیر باشید، کار دشوار میشود. انتظارات نامشخص و گاه متعارض، کار را سخت میکند.
اشکال سومی که وجود دارد، این است که در کشور ما در دورههای مختلف، فرهنگ همیشه در حاشیه اجزای دیگر اجتماعی بوده است و علیرغم شعارهای خوبی که راجع به فرهنگ میدهیم، سهم فرهنگ در دورههای مختلف در تعلق دولتها، کابینهها، منابع، گفتوگوها و مباحثهها حاشیهای بوده است.
مواضع توییتری عباس صالحی درباره موضوعات روز
در پایان، به بخشی از دیدگاههای سیدعباس صالحی در شبکه ایکس (توییتر سابق) اشاره میکنیم. او در گفت وگویی با ایسنا، درباره شبکههای اجتماعی گفته بود: «حوزه شبکههای اجتماعی فرصتهای کمدریغی را در فضای تبادل و ارتقای اطلاعات میسازد. البته ممکن است تهدیدهایی هم داشته باشد اما نمیشود از فرصتهای این فضا گذشت».
این نکته قابل ذکر است که بخش قابل توجهی از توییتهای سیدعباس صالحی در طول یک سال گذشته، به اظهارنظر و ابراز انزجار از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه مربوط است.
– درباره مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری: واقعا چه اشکالی دارد که صدا و سیما همین مقدار تحمل را محدود به ایام انتخابات نکند؟! گفتگوهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فراجناحی میتواند مرجعیت رسانهای را به داخل کشور بازگرداند.
– استفاده از سلبریتیها در تلویزیون: حضور مجدد چهرههای مشهور در تلویزیون مثبت است، از فرایند و هزینههای آن بیاطلاعم و قضاوتی درباره آن ندارم اما بازگشت مخاطب به رسانه ملی مهم و ارزشمند است. رسانهای چون تلویزیون با معدل سلایق مردم قهر نمیکند، این اصل اولیه را نباید فراموش کنیم.
– انتقاد از افشاگریهای بیقاعده: میتوان چند روز از زمین خوردن رقبا دلخوش بود، اما اسب سرکش افشاگری به هیچ فرد و گروهی امان نمیدهد. با دفاع از رسانههای مستقل و منتقد و تقویت قوه قضائیه بیطرف ومعتمد، با آنارشیسم افشاگری مقابله کنیم.
– انتقاد به برخوردهای قهری در حوزه امر به معروف: نهایت تکلیف امربهمعروف، با فرض احراز تمامی شرایط، به تعبیر رهبر انقلاب «بگو و رد شو» است و نه این که عکس و فیلم بگیر و خبرچین شو!! مردم را از دین و روحانیت منزجر نکنیم.
– دسترسی آزاد به اطلاعات: قانون دسترسی آزاد به اطلاعات باید راهنمای تکلیفی نظام اطلاعرسانی کشور باشد. این که رسانهها محروم یا ممنوع از انتشار نظرسنجیها- از جمله در مورد انتخابات- باشند، ناسازگار با قانون یادشده است. مردم را نامحرم ندانیم.
– دوگانه وزارت ارشاد یا وزارت فرهنگ: فرهنگ بنیان رشد اجتماعی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به واژه وزارت ارشاد تقلیل نمیدهیم.
– درباره جشنواره جهانی فیلم فجر: جشنواره جهانی فیلم فجر، پل ارتباط سینمای ایران با سینمای جهان است. با حدود ۲۵۰ میهمان و برنامههای متنوع، فرصت تبادل تجربه، دانش، بازار و فناوری سینمایی. با توطئهها و تحریمها، نتوانستند این پل را واژگون کنند. سینمای ایران, تحریمپذیر نیست. (این توییت در زمان وزارت صالحی منتشر شده است. جشنواره جهانی فیلم فجر بلافاصله بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم، مجددا با جشنواره ملی ادغام شد)
– درباره حرکتهای آتش به اختیار: رهبر انقلاب هیچگاه آتش به اختیار قانون گریز را مورد تمجید و تکریم قرار ندادند بلکه همواره لزوم رعایت اخلاق و قانون وشریعت را برای همگان متذکر شدهاند. پشت واژه آتش به اختیار برای قانونستیزی پنهان نشویم.
– درباره برخی اظهارات نسنجیده در میان هنرمندان: همچنان که هنرمند خوب هم کارهای عالی دارد و گاه هم متوسط و هم ضعیف، هم چنین کارهای عادی او در زندگی میتوانند چنین درجاتی را داشته باشند. مباد که عنوان و سابقه ارزشمند آن هنرمند، موجب تقدیس و یا ستایش همه رفتارهای او بشوند. مواظب باشیم نابهنجاری را عادیسازی و یا تشویق نکنیم.
– درباره برخی رفتارها در ماجراهای سال 1401 با هنرمندان و ورزشکاران: تحقیر و توهین و تهدید هنرمندان و ورزشکاران منتقد، علاوه بر ناپسندی ذاتی، انسجام و همبستگی صنفی ایشان را در حمایت از اعتراضات افزایش میدهد! فکر نمیکنم فهم این مطلب خیلی سخت باشد. آتش افروخته را مشتعلتر نکنیم!
– درباره فاصله نگاه هنری رهبری با نهادهای غیرفرهنگی: اصحاب فرهنگ و هنر خاطرات صمیمی و دلنشین از جلسات با رهبری دارند. نهادهای اجرایی، قضایی، نظارتی و امنیتی چقدر امتدادبخش این تصویرند؟
– درباره بایدها و نبایدهای صدا و سیما: صدا و سیما آینه فرهنگی گستره ایران باشد تا جوان خلاق فرهنگی برای دیدهشدن مجبور نباشد به تهران مهاجرت کند. صدا و سیما حزب رسانهای اقلیت نباشد بلکه ظرفیت فرهنگی میلیونها ایرانی را بازنماید. صدا و سیما تریبون تضارب افکار و آزاداندیشی باشد، دانشگاه ترازی که امام فرمود.
– درباره دسترسی به اینترنت: قطع اینترنت با انبوه نیازهای روزمره، کمتر از قطع گاز و برق و آب نیست، اما متاسفانه هنوز هم دسترسی به اینترنت را تزیینی و تفننی میدانیم و با قطعهای پیوسته و یا محدودیت دسترسی اعصاب و روان مردم را بهم میریزیم. دسترسی حداکثری به اینترنت حق مردم است. با آن بازی نکنیم.
بدون دیدگاه